در چند سال اخیر و در بستر فضای تئاترهای غیررسمی -زیرزمینی- ایران، گروههای جوان بسیاری تلاش کردهاند به هر نحوی از خطوط قرمز موجود در فضای رسمی تئاتر ایران عبور کنند. آنها که اغلب از حمایت افراد کارکشته در زمینهی تولید تئاتر بهره میبرند، سعی کردهاند با ارائهی پیشنهادهایی تازه، شرایط مواجهه با یک نمایش و سیاست کلی را نسبت به تولید یک اثر نمایشی تغییر دهند. با بهکارگیری عناصری از تئاتر فیزیکال و رویکردی پستدراماتیک –در فرآیند تولید یک نمایش- آنها به شکلی مستمر، برای ایجاد فرمهایی که با گذشتهی تئاتر ایران در تضاد یا تفاوت باشد، تلاش کردهاند. از مهمترین ویژگیهای اغلب این نمایشها استفاده از ویژگیهای نوعی از تئاتر است که به عنوان «تئاتر پستدراماتیک» شناخته میشود. البته میزان کامیابی به حد اعلای این گونه از تئاتر، در هر یک از نمایشها متفاوت است اما چنین تلاشی از جانب این گروههای جوان، بسیار ستودنی است.
در پاییز امسال، نمایش «p52+» (از نامبردن خالقان آن معذوریم) دور دوم اجراهای غیررسمی خود را آغاز کرده است. مواجه شدن با این نمایش احساسات متناقضی را در مخاطب برمیانگیزد. اجرای این نمایش سعی دارد با استفاده از تکنیکهای متفاوت، با مخاطب خود به شکلی عمیق در تعامل باشد. استفاده از دوربین فیلمبرداری، فاصلهگذاری و دادن اجازهی حرکت به تماشاگران، همگی در خدمت ارتباط برقرار کردن با مخاطب -به شکلی فعال- قرار میگیرند. اما فضای عجیب و گنگ موجود در روایت و فرم این نمایش، اغلب مخاطبان را به دردسر میاندازد. همه آنچه که در اجرای این نمایش به کار گرفته شده است در آشوبی غرق میشوند و در نگاهی بدبینانه میتوان گفت؛ اجرای این نمایش دربارهی هیچچیز نیست و هیچ الگوی خاصی را در ذهن مخاطب پدید نمیآورد. اما از طرفی دیگر وضعیت بحرانی بدنها، اختلال زمانی، بهره بردن از داستانهای واقعی یا روزمره و متکی بودن به موقعیت رویدادها، یادآور نوعی تجربهی کاملا آشنا و انسانیاست که در لحظاتی کوتاه برای مخاطب، بسیار شورانگیز خواهد بود.
اجرای نمایش «p52+» با تصویر عجیبی از بدنهای بازیگرانش شروع میشود. سه زن و سه مرد بر روی صحنه میرقصند. ریتم و تمپوی رقص آنها با قرارگرفتن تماشاگران در جای خود، افزایش مییابد و در شکلی جنونآمیز به درگیری میان یکی از زنها و یکی از مردها میانجامد. پس از سکوتی چند لحظهای، زن، ماژیکی برداشته و روی پنجرههای پشت سر تماشاگران -نمایش در زیرزمینی که پنجرههایی نزدیک به سقف دارد، اجرا میشود- چیزهایی مینویسد. بقیهی اجراگران درمورد این نوشتهها -که حاوی اطلاعاتی از مسائل روز جامعه یا روزمرگیهای بازیگران است- در ادامه صحبت میکنند. سپس یکی از مردها، بیرون میرود و از پنجره به داخل میآید و مونولوگی دربارهی دایی خود و خواهرزادهاش بیان میکند.
تماشاگران آزاد هستند تا برای خواندن نوشتهها و گوشدادن به مونولوگ مرد، در مکان اجرای نمایش حرکت کنند. سپس زنی که روی پنجرهها جملاتی نوشته است مونولوگی ادبی/فلسفی، که اصلا در ذهن نمیماند را بیان میکند. بعد از اتمام مونولوگها، مردی که در ابتدا با یکی از زنها درگیر شده بود، شروع به تعریف خاطرهای از سفر کاریاش به همراه مرد سوم میکند، مردم سوم میخواهد روایت او را متوقف کند. آن دو با هم به شدت درگیر میشوند. مرد دیگر از بیرون وارد میشود و سعی میکند آنها را از یکدیگر جدا کند. مرد اول به تعریف کردن این خاطرهی بیاهمیت ادامه میدهد و در تمام این زمان، هر سه مرد -که لباسهای بالا تنهی خود را درآوردهاند- با ساختن تصاویری عجیب از بدنهایشان به درگیری خود ادامه میدهند. پس از اتمام این درگیری، همهی بازیگران متوجه دوربینفیلمبرداری در انتهای صحنه میشوند. این دوربین فیلمبرداری همزمان توسط ویدیو پروجکشن، تصویرشان را بر پردهای در انتهای دیگر صحنه نمایش میدهد. بازیگران برای جلوی دوربین بودن با یکدیگر درگیر میشوند تا یکی از زنهای نمایش که از ابتدا تنها در حال رقصیدن بوده دوربین را خاموش میکند و فرار میکند. سپس یکی دیگر از زنها در حین تعویض لباس و پوشیدن یک گِن لاغری دربارهی رابطهاش با بدن خود مونولوگی را بیان میکند و هنگام بیرون رفتن دوربین را دوباره روشن کرده و با خود میبرد و در مقابل زنی که در حیاط همچنان در حال رقصیدن است قرار میدهد و کمی بعد با آمدن دختر رقصنده به داخل زیرزمین، دوربین قطع میشود.
دو مرد و زن دیگر نیز دیالوگی دربارهی زندگی مشترکشان -گویا همخانه هستند- را آغاز میکنند و بعد مرد سوم با پوشیدن بخشی از لباس زن رقصنده، مونولوگ پایانی نمایش را بیان میکند. مونولوگی که به شکلی بداهه از موضوعهایی مانند شرایط تئاتر زیرزمینی امروز ایران، اجرای نمایش«p52+» ، وضعیت سیاسی جامعه و چیزهای بیارتباط دیگر تشکیل شده است.
هانس-تیس لمان در کتاب «تئاتر پست دراماتیک» ویژگیهای را برای این نوع از تئاتر برمیشمارد: «هم زمانی، بازی با تراکم نشانهها، موسیقایی کردن، دراماتورژی بصری، جسمانیت، هجوم امر واقعی، موقعیت/ رویداد.» در اجرای نمایش «p52+» ، چنین ویژگیهایی را به شکلی آشکار میتوان یافت: استفاده از بدن برای جسمانیت بخشیدن به ارتباطات انسانی روی صحنه با استفاده از رقص یا حرکتهایی ناموزون، استفاده از دوربین فیلمبرداری برای تولید تصویری همزمان. به طور مثال برای بهره بردن از هجوم واقعیت میتوان به مونولوگ زنی که از دوستداشتن بدناش حرف میزند اما همزمان، درحال پوشیدن یک گن لاغری برای پوشاندن عیوب بدنش است اشاره کرد که نوعی واقعیت عریان و بیواسطه را در فضایی کنایی به نمایش میگذارد. اجرا در بخش اعظم خود مبتنی بر موقعیتهای روزمره و خلق لحظهی رویداد تئاتری است که این چنین رویکردی در شکلدهی به حرکت، بیان و میزانسن بازیگران نیز یادآور ویژگیهای تئاتر پستدراماتیک است. اما در سطحی کلانتر و برای ایجاد فرم و زیباییشناسی آیا داشتن چنین ویژگیهایی کافی است؟
لمان در جایی دیگر از کتابش به نزدیکی میان تئاتر پستدراماتیک و مشخصههای هنر اجرا اشاره میکند که برای پاسخ دادن به سئوال ما راهگشا است: «تئاتر پست دراماتیک را میتوان به منزلهی اهتمام برای مفهومپردازی هنر قلمداد کرد، به این معنا که این تئاتر، بازنمایی ارائه نمیدهد بلکه نوعی تجربهی تعمداً بیواسطه از امر واقعی (زمان، فضا، بدن) ارائه میدهد». با این که روشن است لمان به تجربهی بیواسطه امر واقعی در اجرای یک نمایش پستدراماتیک اشاره میکند اما این مورد به معنای جدا کردن زیباشناسی از امور روزمره نیست، بلکه جهانی که برساخته از تئاتر است، باید حاوی امر زیباشناسی و البته فرمی قابل بحث باشد. در حقیقت اجرای نمایش «p52+» با تمام تلاشاش برای قرار گرفتن در حیطهی تئاتر پستدراماتیک، فاقد نوعی زیباشناسی در استفاده از عناصر -یا هرآنچه در صحنهی تئاتر موجود است- میشود و تنها فرمی الکن را پدید میآورد. فرمی که با کمی ممارست بیشتر و بهره بردن از اندیشههایی واضحتر میتوانست به شکلی غیرمتعین ولی زیبا، نمایشی شود و از حالتی گنگ و نامفهوم خارج شود.
***
منبع
یورس، کارن (۲۰۱۳). تئاتر پست دراماتیک و امر سیاسی. ترجمه: نرگس یزدی (۱۴۰۰). تهران: انتشارات نیماژ