مهرجویی وقتی می‌نوشت / نگاهی به آثار مکتوب داریوش مهرجویی

برگزار شدنِ بزرگداشت داریوش مهرجویی و نمایش فیلم «بانو»ی او در جشنوارۀ فیلم‌های ایرانی کوروش بهانه‌ای شد تا مروری بر کتاب‌های او داشته باشیم که او یک فیلمساز اهل قلم بود و به اندازه‌ای که فیلم ساخته، کتاب هم نوشته و ترجمه کرده است. بی‌شک جایگاه معتبری که داریوش مهرجویی در سینمای ایران دارد به دلیل فیلم‌های ارزشمندی است که ساخته و در تاریخ سینما ماندگار شده، اما او فقط دوربین به دست نمی‌گرفت، گاهی دست به قلم می‌شد و به‌جای نوشتن فیلمنامه به نگارش کتاب می‌پرداخت. او از معدود فیلمسازان ایرانی است که هم در فیلم‌های سینمایی‌اش به کتاب‌های مختلف ارجاع داده و هم یکی از بهترین فیلمسازان اقتباسی بوده که چند داستان و رمان را به فیلم تبدیل کرده است. از «گاو» و «دایره مینا» گرفته تا «درخت گلابی» و «مهمان مامان». مثلاً در فیلم «هامون» چند کتاب ازجمله «آسیا در برابر غرب» داریوش شایگان و «ابراهیم در آتش» احمد شاملو از مهم‌ترین کتاب‌هایی است که هامون در سکانس کتابخانه به مهشید معرفی می‌کند. شاید در بررسی کارنامۀ مهرجویی، کتاب‌هایی از او فراموش شود و اغلب آثار سینمایی او را به یاد می‌آورند. در این مطلب تلاش می‌کنیم که به معرفی اجمالی کتاب‌هایی بپردازیم که از مهرجویی به‌عنوان مؤلف یا مترجم منتشر شده است. کتاب‌هایی که مثل آثار سینمایی‌اش از تنوع ژانری برخوردار بوده و موضوعاتی در حوزه‌های فلسفه، هنر، رمان و ادبیات را دربرمی‌گیرد.

روشنفکران رذل و مفتش بزرگ

این کتاب کم‌حجم و کوچک، اما خواندنی، دست‌پخت روزگار جوانی داریوش مهرجویی فیلمساز به‌نام ایرانی است که غیر از فیلمسازی، دستی هم در نویسندگی و ترجمه دارد. مهرجویی علاوه‌بر سینما، دانش‌آموختۀ فلسفه از دانشگاه UCLA آمریکاست که در واقع به قصد ارائه به‌عنوان پایان‌نامۀ تحصیلی او نوشته شده است. «روشنفکران رذل و مفتش بزرگ»، پاسخی ضمنی است به این پرسش که چگونه داستایوفسکی در سال‌ ۱۸۷۰ توانست بدین روشنی به آیندۀ تاریخ رسوخ کند و به پیش‌بینی توتالیتاریسم حاکم بر کشور خود که چهار تا پنج دهۀ بعد، روسیه و تمام اروپا را در بر می‌گیرد، بپردازد. در بحبوحۀ تفتیش عقاید در قرن پانزدهم، مسیح مجدداً ظهور می‌نماید و پنهانی و آهسته به‌میان مردمان شهر سویل اسپانیا می‌آید. مفتش بزرگ دستور می‌دهد که دستگیرش کنند و تاریخ مجدداً تکرار می‌شود. این بخش از داستان، مربوط به فصل مفتش بزرگ از رمان مشهور «برادران کارامازوف»، نوشتۀ داستایوفسکی است. مهرجویی با محور قرار دادن این داستان و پیگیری تفکرات نویسنده در دیگر آثارش مثل «جنایت و مکافات» و ماجرای کشته شدن زن رباخوار توسط راسکولینکف که یکی دیگر از روشنفکران رذل به‌شمار می‌آید یا «جن‌زدگان» و ماجرای خودکشی کی‌یرلف، به تحلیلی از شخصیت‌ها در آثار داستایوفسکی می‌رسد؛ شخصیت‌هایی که با اتکا به احساس مصلحت‌جویی و هریک به‌زعم خود با اندیشۀ سعادت بشری و ضمناً با توهمِ برگزیده بودن، دست به جنایت می‌زنند. مهرجویی در تحلیل‌های خود به‌نوعی این سؤال را برجسته می‌کند که آیا یک روشنفکر، به صرفِ تفکرات روشنفکرانه و البته انسانی خود، مجاز به تصمیم‌گیری‌های جنایت‌گونه است، یا خیر؟ ازطرف‌دیگر، مهرجویی معتقد است داستایوفسکی در قرن نوزدهم (۱۸۷۹-۱۸۲۱) با آثار خود (خصوصاً با اشاره به داستان مفتش بزرگ)، ظهور توتالیتاریسم و حکومت‌های تمامیت‌خواه را در جهان، پیشگویی کرده است؛ حکومت‌هایی که دیکتاتورهایی مانند تروتسکی، لنین، استالین، هیتلر، موسیلینی و… آن‌ها را اداره می‌کردند.

به خاطر یک فیلم بلند لعنتی

این کتاب، اولین رمان داریوش مهرجویی است که شباهتی به آثار سینمایی مهرجویی ندارد، به‌عبارتی در نوع گفت‌وگوها، شخصیت‌پردازی‌ها یا حتی لحن داستان نمی‌توان نزدیکی به‌خصوصی با آثار سینمایی داریوش مهرجویی یافت. رمان را شخصیت اصلی آن یعنی سلیم مستوفی (دانشجوی فیلمسازی) با زبانی روان، به شکل منِ راوی روایت می‌کند. داستان با شرح فعالیت‌های فیلمسازی سلیم که کارگردان فیلم‌های کوتاه است آغاز می‌شود. او تصمیم دارد فیلم بلندی بسازد و دوست صمیمی‌اش او را همراهی می‌کند. سپس داستان به ماجراهای عاشقانۀ سلیم با سلما می‌پردازد. این کتاب سعی می‌کند به دغدغه‌های نسلی از جوانان بپردازد که در مخمصه‌ای احساسی گیر کرده‌اند، در مورد زندگی، عشق و حتی هنر. سلیم، داستان را برای مخاطب تعریف می‌کند، با او حرف می‌زند و از او سؤال می‌کند. رمان از زبان سلیم با شرح یک حس شوم به نام حس حسادت آغاز می‌شود. حسی که سلیم آن را مایۀ تمام بدبختی‌های جامعه ما می‌داند و معتقد است که هیچ‌کس از این حس بی‌بهره نمانده و شاید تمام اتفاقات رمان نیز، همه از همین حس ناشی می‌شود. به خاطر همین حس است که آدمی دست به انجام بسیاری از کارها می‌زند که منتهی می‌شود به بروز سوءتفاهم‌ها، گله‌مندی‌ها، شکوه، شکایت، قهر و جدایی.

در خرابات مغان

این کتاب دومین رمان داریوش مهرجویی است که توسط نشر قطره در سال ۱۳۹۱ چاپ شد. مهرجویی در دومین رمانش کوشیده است با گره زدن اندیشه‌ها در بافت روایت داستانی خود به این موضوع بپردازد که با این همه دشمنی، خشونت، اختلاف مذهبی و مسلکی می‌توان در کنار هم با عشق زندگی کرد؟ آیا می‌توان با بری  از مسائل سیاسی، به عشق، دین و عرفان پرداخت؟ در این رمان دو دلدادۀ دانشجوی دانشگاه پنسیلوانیا در فیلادلفیا که یک پسر ایرانی مسلمان و یک دختر کاتولیک ایتالیایی‌تبار را شامل می‌شوند، در کشاکش اندیشه و ایمان درگیر عشق عمیقی می‌شوند و می‌خواهند به زندگی مشترک بپردازند تا اینکه رویداد خونبار ۱۱ سپتامبر پیش می‌آید. آن‌ها به سیاست کاری ندارند. آیا سیاست با زندگی، عشق و ایمان این دو دلداده کنار می‌آید؟ در توضیح این رمان می‌توان گفت که کتابی است دربارۀ عشق، دین، فلسفه، سیاست، خشونت و زندگی است.

دو خاطره: سفرنامه پاریس، عوج کلاب

این کتاب شامل دو سفرنامه است. سفرنامۀ اول تلفیقی بین واقعیت و خیال است و شخصیت‌ها حقیقی نیستند، اگر هم هستند، اسم‌هایشان خیالی است و ماجرای سفر (یا به قول خود مهرجویی، تبعید خودخواسته) کارگردانی به پاریس است، در سال‌های ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۵ میلادی. این بخش در عین شخصی‌ بودن، بازگوکنندۀ برشی بسیار مهم از تاریخ و فرهنگ ایران و سرگذشت برخی از هنرمندان و روشنفکران نامدار و تأثیر تکانۀ عظیم انقلاب بر سرنوشت آنهاست؛ مهرجویی برای اینکه جنبه داستانی به روایت خاطرۀ‌‌ خود ببخشد، حتی نام خویش را هم به مهرداد مالک بدل کرده‌ است. سفرنامۀ دوم، عوج کلاب، شرح سفر مهرجویی به دوبی است و شرح بی‌عدالتی‌ای است که در آنجا حکم‌فرماست و این بی‌عدالتی، نویسندۀ سفرنامه را نیز در چنگال خود می‌گیرد و در این کتاب، قصۀ رهایی او را می‌خوانیم. ماجرای  کمیک-تراژیک «عوج کلاب» می‌تواند به یک نمایشنامه و حتی با شرح و بسط به یک فیلمنامه بدل شود. شرحی از انباشت واپس‌ماندگی در کشورهای همجوار و حاکمیت بوروکراسی ناکارآمد و لخت در بسیاری از چنین کشورهایی. درواقع مهرجویی همراه با گروهی از فیلمسازان راهی دوبی می‌شوند تا برای شرکت در مراسم اسکار، ویزای آمریکا بگیرند، اما در فرودگاه دوبی مهرجویی را به‌خاطر قرص اُگزازپام و قرص سرماخوردگی بازداشت می‌کنند. این سفرنامه ماجرای چند روزی است که داریوش مهرجویی در بازداشتگاه بوده و با نگاه تیزبینش، بی‌عدالتی در آنجا را توصیف کرده است.

سفر به سرزمین فرشتگان

این سومین رمان مهرجویی است که داستانی پر از تصویر و صحنه است. گویی او در این رمان صحنه‌های فیلمی را با قدرت کلامش به تصویر کشیده‌ است. این رمان به ماجرای زن و شوهری تحصیلکرده می‌پردازد که هر دو در حوزۀ کاری خود نخبه‌اند اما کار چندانی برای آنان نیست. این زن و شوهر که یکی در رشته کامپیوتر و دیگری در رشته موسیقی فعال است درحالی‌که در ابتدای زندگی مشترک‌ گرفتار مشکلات مالی هستند، برنده نوعی لاتاری می‌شوند و نویسنده با اتکا به همین ماجرا، به چگونگی برخورد با مهاجران در کشورهای اروپایی می‌پردازد. مهرجویی در رمان «سفر به سرزمین فرشتگان»، به دفاع از مام‌وطن و در عین حال نسل جوان می‌پردازد که دچار سرگشتگی شده و درپی رسیدن به یک آرمان‌شهر است. او در این رمان همچون اثر پیشین خود «آن رسید لعنتی»، به مسائل و دغدغه‌های انسانی و اجتماعی توجه کرده است.

آن رسید لعنتی

این رمان داستان زندگی بهزاد جاوید، فیلمبردار، کارگردان و تهیه‌کنندۀ پنجاه‌وچندسالۀ سینما و تلویزیون است. کتاب با صحنۀ سکتۀ بهزاد شروع می‌شود. علت سکته این است که بهزاد می‌شِنود صداوسیما بعد از چهار سال نمی‌تواند پول او را پرداخت کند. او چند سال قبل سریالی ساخته که بسیاری به‌خاطر سریال مورد نظر، از او تقدیر می‌کنند و قرار می‌شود هزینۀ ساخت سریال را به او بدهند. او از خوشحالی این خبر سور و سات فراوانی به راه می‌اندازد و خانه عوض می‌کند و با چنین کارهایی زیر بار قرض می‌رود. با گذشت زمان بهزاد متوجه می‌شود که از پول خبری نیست و باید برای رسیدن به پولش از هفت‌خان رستم عبور کند. «آن رسید لعنتی» دربارۀ سردرگمی و کلاف بازنشدنی مشکلات انسان‌ها در زندگی شهری است؛ حتی می‌توان گفت نقدی بر بوروکراسی و زندگی مدرن است. با آنکه شهری که داستان در آن می‌گذرد تهران است، اما اتفاقات داستان در هر شهر بزرگی می‌تواند رخ دهد. در لابه‌لای این داستان با انسان‌های مختلفی برخورد می‌کنیم که همه غرق در مشکلات خود هستند. همه می‌خواهند به هم کمک کنند اما هیچ‌یک توان حل مشکلات خود را هم ندارند.

برزخ ژوری

قصۀ این کتاب، دربارۀ زندگی‌ و تأملات فلسفی و هنری، دغدغه‌ها، تناقضات و دلمشغولی‌های خود اوست. بهمن راد، کارگردان مشهور و باسابقه‌ ایرانی، به‌عنوان عضو هیئت‌ژوری یک جشنواره‌ سینمایی، عازم سفر به شهری ساحلی در اروپاست. او در آستانه‌ سفر متوجه می‌شود که توموری در مغزش هست که خوش‌خیم و بدخیم بودنش معلوم نیست. این خبر باعث می‌شود که او خود را در حال مرگ بپندارد و سراسر سفر برایش به کابوسی طولانی بدل شود. کلنجار رفتن با اندیشه‌ مرگ و بیماری لاعلاجی که هر آن پایان زندگی شخصیت اصلی و راوی قصه را یادآوری می‌کند، در کانون این رمان جای دارد. این رمان جست‌وجویی است درباره زندگی، عشق، حسد، فلسفه و درگیری‌های امروزی در فضای مجازی و ابتذال و عامی‌گری دامنگیر جامعه امروز.

بعد زیبایی‌شناختی

یکی از مهمترین کتاب‌هایی که مهرجویی ترجمه کرده بود، کتاب بُعد زیباشناختی، اثر هربرت مارکوزه است که البته سویه تألیفی هم دارد. به این معنا که کتاب از دو بخش با عنوان‌های زیباشناسی واقعیت، نوشته داریوش مهرجویی و بُعد زیباشناختی، اثر هربرت مارکوزه تشکیل شده است. در بخش زیباشناسی واقعیت، مهرجویی با پرداختن به معنای زیباشناسی از آغاز دوران جدید در فلسفه غرب، آنجا که آگاهی شخصیت می‌یابد و ذهن خود را در «می‌اندیشم، پس هستم» تحقق‌پذیر می‌سازد، چنان‌که از نظر دکارت تمام تفکر فلسفی مبتنی بر تقدم آگاهی است، به تفسیر مارکس و انگلس از زیبایی می‌رسد که آن را در خدمت پراکسیس بشری می‌گمارند و در نوشته‌های انگلس، روی اهمیت ذاتاً اجتماعی اثر تأکید دارد. مارکوزه نیز معتقد است که هنر، به‌عنوان آگاهی، بر ذهنیت افراد جامعه اثر می‌گذارد و موجب رشد شناخت آنان از خود و از جهان خود می‌شود.

جهان هولوگرافیک

یکی از بحث‌برانگیزترین کتاب‌هایی که داریوش مهرجویی ترجمه کرده و به چاپ‌های متعدد رسید، «جهان هولوگرافیک»، اثر «مایکل تالبوت» بود. جهان هولوگرافیک آن جهانی است که هر قطعه کوچک و هر ذره آن قطعه، تمام ویژگی‌ها و اطلاعات کل را در بر دارد و این به‌واقع خصلت مغز ماست که ساختاری هولوگرافیک دارد و خاطره، درد، تجربه و برخی چیزهای دیگر را نه‌تنها در مغز که در هر ذره کوچک آن نیز نگهداری می‌کند و نیز همین خصلت کلی این جهان ماست که جهانی هولوگرافیک است. در این کتاب، اتفاقاً بخشی هم هست که از علما و عرفای ایران و از شهرهای خیالی -مثالیِ جابلقا، جابلسا و غیره سخن می‌گوید و این‌که چگونه این حکیمان بزرگ به رازِ آن جهان یا واقعیت دیگر یعنی نظم مستتر پی برده و گاه در صُورِ خیال و بینش اساطیریِ خود یا در خواب‌ها و خیال‌هایشان آن‌ها را به‌وضوح می‌دیده‌اند. خاصیت دیگر کتاب آن است که شاید تلنگر ناچیزی باشد به کسانی که موج مدرنیته، دل و ایمانشان را شبهه‌دار کرده و غبار شک بر آن نشانده است و نیز آن‌هایی که از سخنان متافیزیکی بی‌محتوا خسته شده‌اند و هنوز برای عقل و منطق انسانی احترام قائلند. در واقع کتاب جهان هولوگرافیک، تجارب فراطبیعی ذهن، مسئله‌های تئوری کوانتوم، ماوراءالطبیعه و سایر معماهای حل‌نشدۀ بدن و مغز را تشریح می‌کند.

یونگ خدایان و انسان مدرن

پیچیدگی و ابهام توان‌فرسای آثار یونگ و گستردگی دامنۀ مضامین آن‌ها، نوشتن شرح و تفسیری بر اندیشه‌های او را بسیار دشوار می‌کند، و این کتاب را می‌توان از تلاش‌های موفقی دانست که در این راه انجام شده است. بسیاری از نکته‌ها که در نوشته‌های یونگ گنگ و پرسش‌انگیزند در این کتاب روشن می‌شوند و ارتباط آن‌ها با دغدغه‌های انسان متفکر امروزی نشان داده می‌شود. این کتاب عملاً به شیوه‌ای فشرده و ترکیبی نگارش‌یافته و خواننده تحلیلی تام و تمام از هر آنچه که یونگ در باب مسائل گوناگون نگاشته، نخواهد یافت. همچنین کوشیده شده است چیزی که به‌زعم نویسنده گوهر  تفکر یونگ از پدیدۀ روانشناختی دین است، ارائه شود و نیز تلاش بر این نبوده تا همۀ پیش‌فرض‌های فلسفی و یزدان‌شناختی خود را ثابت کند، چراکه این خواننده و نویسنده را به جایی بس دورتر از محدودۀ اولیۀ پژوهش می‌برد. در اثر حاضر خواننده به تشریح با همۀ جهات کار بی‌سابقۀ یونگ برخورد نمی‌کند، بلکه فقط اندیشه‌های اصلی او در باب دین و مفاهیم و عناصر مربوط به آن را پیش روی خود خواهد داشت.

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
رضا‍ صائمی
رضا‍ صائمی
متولد 1355 در شهر بابل آغاز فعالیت های مطبوعاتی از سال 1382 به عنوان منتقد سینما دریافت 2 جایزه و تندیس بهترین یادداشت سینمایی از جشنواره نوشتار سینمایی عضو انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی از سال 1385 تدریس تحلیل فیلم در آکادمی قرمز در سال 1402 تا کنون عضو هیت مدیره انجمن منتقدان سینمایی و رئیس کمیته فرهنگی انجمن/2 دو دوره.از سال 1400 تا 1402 و 1402 تا کنون

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights