در مطلب پیشین با عنوان «دیزاین چیست؟» دربارهٔ گستردگیِ معنایی دیزاین در دنیای مدرن و این که این گستردگی چه تاثیری بر روی درک و دریافت ما از مفهوم دیزاین داشته صحبت کردیم. به طور کلی و خلاصه، دیزاین را «حاصل تصمیمها و انتخابهای انسانی» و «یکی از ابتداییترین ویژگیهای هر چیزِ انسانی و از عوامل اصلی تعیینکنندهٔ کیفیت زندگی انسان» در نظر گرفتیم. گفتیم که یکی از مهمترین دلایل دشواریِ درک دیزاین الگوی تکامل تاریخی آن است ولی همزمان با همین الگو میتوان کلیت متکثر و پیچیدهٔ دیزاین و زمینههای متنوعِ مربوط به آن را توضیح داد. مسلما بررسی تکامل تاریخی دیزاین در چند مقالهٔ کوتاه نمیگنجد ولی در اینجا سه مطلب در یک تقسیمبندی سهتایی از تاریخ خواهیم داشت. در این مطالب سعی بر آن است تا با یک بررسی اجمالی و بسیار کلی در طول تاریخ، به مادهٔ خام و اولیهٔ مفهوم دیزاین برسیم تا بتوانیم پوششهای پیچیده و گستردهای که در طول قرنها بر روی این مفهوم قرار گرفته و منجر به کجفهمی میشوند را کنار زده و از این زاویه، نگاهی جدید به این مفهوم انداخته باشیم.
همچنین در همین ابتدا لازم به توضیح است که در اینجا مقصود از بررسی سیر تکامل تاریخی دیزاین در راستای وضوح بیشتر برای شکلگیری یک کلیت منسجم است تا مسیرِ درک و دریافت مفهوم دیزاین در دنیای امروز باز شود. در واقع این سه مطلب که سیر تکامل تاریخی دیزاین را بررسی میکنند، هیچ وقت برای یک بررسی جامع، کامل نیستند. به همین دلیل صرفا بخشهایی از تاریخ گزینش شدهاند که ما را به هدف اصلی، یعنی مرزبندی دربارهٔ تعبیر واژهٔ «دیزاین» در دنیای امروز نزدیکتر میکنند.
یک. در آغاز
تاریخ بشر تغییر و تحولات زیادی به خودش دیده، اما ذات انسان به طور مشخصی تقریبا بدون تغییر مانده است. ما اکنون در دورانی زندگی میکنیم که بررسی پیچیدگیهای ذاتیاش برای جامعهشناسان، روانشناسان و دانشمندان علوم اجتماعی دشواریهایی ایجاد کرده اما، نکته اینجاست که از لحاظ ذات انسانی، همان موجوداتی هستیم که در چین باستان، سومر و تمدن مصر زندگی میکردند. شاهد این ماجرا این است که قابلیت انسان در دیزاین کردن پایدار مانده و علیرغم ابزارهای بهروز و شیوههای استفاده از آنها، شکی نیست که یکی از ابزارهای حیاتی انسان برای دیزاین، از همان آغاز تا به همین امروز «دستِ» اون بوده و هست. عضوی بسیار منعطف، همهکار و با کارکردهای مختلف مثل هل دادن، کشیدن، فشار وارد کردن، مشت کردن، ورز دادن و غیره. بر همین اساس، ابزارهای انسان در دیزاین کردن نیز از ابتدای تاریخ تمدن تا امروز، بر پایهٔ ویژگیهای دست انسان قرار گرفتهاند و در راستای این ساخته شدهاند که انسان بتواند با دست خود از آنها استفاده کند (هسکت، ۲۰۰۲).
با این وجود، از همان ابتدا، انسانها در جای جای کره خاکی برای خودشان تصوراتی کلیشهای از «فرمها و معیارهای ثابتی در تناسب با این فرمهای مختلف» و با «اهداف خاصِ کاربردی» ساختهاند که قابلیتهایشان نوآورانه و خلاقانه بوده است. فرمهای متنوع در تمدنهای مختلف با نیازهای همان جوامع وفق داده شدهاند و به مرور به جزیی جداییناپذیر از سنتها و راه و رسم زندگی آنها تبدیل شدهاند. با این حال با گذشت زمان، این فرمهای مختلف و متنوع، به تدریج شکلیافتهتر شدند و با امکانات فناورانهٔ جدیدِ دورانهای مختلف و مطابق با شرایط محیطی و کالبدی خاص آن مناطق، تغییر شکل دادهاند. به طور مثال بومیان استرالیایی جنگافزارهای سادهای درست کردند که ویژگیهای فنی پیچیدهای داشت و به شکلی بود که این نیزهها در زمان حمله به چرخش در میآمدند و دور محور خودشان میچرخیدند. ایدهٔ چرخش مداوم ابتکاری بود که مشابهی در طبیعت نداشت و همچنین کاملا وابسته به قابلیتهای دست انسان بود.
نمونهها و مثالهای مشابه با وومرای بومیان استرالیایی در طول تاریخ به وفور یافت میشوند. گفتیم که یکی از مشخصههای اصلی پیشهها در تاریخ، مهارت انسان در کار با دست بوده، اما در این میان دو مرحلهٔ پیشرفت دیگر نیز وجود داشته که بر روی بهبود قابلیت انسان در تغییر شکل محیط اطرافش تاثیرگذار بوده است. یکی از آنها مهار نیروهای طبیعی و قدرت فیزیکی برتر نسبت به حیوانات و در نتیجه تسلط بر روی منابع طبیعی مثل باد و آب، و همچنین انتخاب گونههای برتر گیاهان و حیوانات برای تولید مثل به منظور بالا بردن بازدهی بیشتر بوده است. مورد دیگر نیز، قابلیت گذار از انباشتِ تجربیات عملی به قلمرو اندیشهٔ انتزاعی بوده که بهترین مثال آن، شکلگیری زبان و به واسطهٔ آن، انتقال دانش و تجربه به نسلهای بعدی است. پس نه دست بهتنهایی و نه دست در کنار سایر حواس انسانی، نمیتواند به انسان قابلیت دیزاین دهد. بلکه دست و حواس دیگر، به همراه ذهن، یعنی سهگانهٔ هماهنگ این نیروهاست که به انسان قابلیت کنترل فزاینده بر جهان اطراف خود را میدهد (هسکت، ۲۰۱۲).
به طور مثال یک داس و یا یک صندلی میتوانست در عین این که ویژگیهای اصلی خودش را حفظ میکند، تغییراتی جزیی را به همراه داشته باشد که در تناسب با نسبتها فیزیکیِ بدنِ استفادهکنندگان باشد. این ابتداییترین اصل شخصیسازی است که جریانی مستمر از ایجاد تغییرات لازم و اصلاحات مورد نیاز را به وجود میآورد. زندگی انسانها در دوران کشاورزی، به آرامی به سمت ایجاد الگوهای ثابتی رفت که در عینِ پشتیبانی از جوامع بشری، پیشههای مختلف و الگوهایی را سر و شکل میداد که تبدیل به فرمهای پذیرفتهشده و سنتی میشدند. به طور مثال معابد صرفا مکانی برای دعا و عبادت نبودند، بلکه کارکنانی داشتند که دست به دیزاین، ابتکارات فنی و ساخت ابزارها و وسایل متنوع میزدند.
با افزایش جمعیت ساکن در جوامع، کم کم مراکز شهری به وجود آمدند که حرفهها و فعالیتها را به سمت تخصصیتر و مهارتِ بیشتر سوق داد. از طرفی انباشت ثروت نیز منجر به گرایش هنروران و پیشهوران به دیزاین و ساخت کالاهای تجملی و در واقع ایجاد یک نیاز روزافزون به تزییناتی که گاه کاربرد مستقیمی در زندگی روزمره نداشتند نیز شد. در اینجا بود که اصناف و سازمانهایی با هدف اصلیِ ایجاد ثبات اجتماعی و اقتصادی برای هنروران و پیشهورانی که در این زمینهها فعالیت میکردند به وجود آمدند.
دو. از قرون وسطا تا رنسانس
در دنیای متزلزلِ آن دوران، اصنافِ سازمانیافته به مرور توانستند ثباتی تعیینکننده برای اعضای تحت حمایت خودشان ایجاد کنند. یکی از کارکردهای مهم و تاثیرگذارِ اصناف در این زمینه، حفظ استانداردهای کاری و اخلاقی بود که گاهی به اعمال کنترلهای کیفی سختگیرانه نیز منتهی میشد. همین سختگیریها بود که توجه روزافزون به جزییات دیزاین و استفاده از مواد و متریالهای خاص و ویژه را به مرور افزایش میداد.
در قرون وسطا که اصناف قدرت گرفتند و ثروت اندوختند، جامعه را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده بودند و این مهم تا حدی پیش رفت که اصناف، شهرداریها را نیز کنترل میکردند. به طور مثال شهر آگسبورگ آلمان به مهارت استادکارانش در زمینه طلاسازی و نقره شهرت داشت و این نفوذ قدرت و ثروت تا جایی پیش رفت که یکی از اعضای این صنف به سمت شهردار این شهر رسید. این فقط در اروپا نبود. یکی از نمونهها را میتوان کورههای سرامیکسازی در چین را نام برد که تولیدات انبوه ظروف سرامیکی میکردند و به وسیلهٔ تجار، به هند، ایران، عربستان و به مرور به اروپا نیز صادر میکردند (Meggs, 2024).
در این دوران دیزاینرها دو دسته بودند؛ یا مشاورانی بودند که ایدههای جدید عرضه میکردند و با همین روال بازار را تحت تاثیر قرار میدادند، و یا صنعتگرانی بودند که کار یدیِ پرزحمتی داشتند. اما تلاش دولتها برای اعمال نظارت و استفاده از دیزاین برای مقاصد خودشان، قدرت اصناف را کاهش داد و تمام فرمهای عمومیتیافته که بیشتر به شکل کتابچههایی از فرمها و موتیفها درست شده بودند تا دیزاینرها بر اساس آنها فعالیت کنند و در نتیجه تابع استانداردها و نظارت اصناف باشند، به دست دولتها افتادند و تحت کنترل تصمیمهای درباریِ آن زمان قرار گرفتند. اتفاقی که در نهایت منجر به شکلگیری یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ هنر یعنی رنسانس شد. جایی که پای پیشهوران و دیزاینرها به دربار پادشاهان و قصرهای ثروتمندترین افراد جامعه باز شد و ایدههای دیزاینرها در راستای سلایق و خواستههای درباریان و ثروتمندان قرار گرفت و ریشههای عمیقی در تاریخ هنر ایجاد شد که تاثیرات و ردپای آن را تا چند سده بعد همچنان میتوان دید.
در فرایند تحولات مفهوم دیزاین، در یک نگاه کلنگر تاریخی، مراحل جدید این طور نیستند که مراحل پیشین را به طور کلی از میدان بهدر کنند، بلکه همچون لایهای به لایههای پیشین اضافه میشوند. به همین دلیل است که اگر این لایهها را یک به یک برداریم، نهتنها به تعبیر امروزی ما به دیزاین خدشهای وارد نمیشود، بلکه به یک هستهٔ مرکزی میرسیم که ما را به اصل اصیل مفهوم دیزاین میرساند. اصالتی یکپارچه و یکدست که علیرغم کلیت متکثر و پیچیدهٔ امروزیِ دیزاین و زمینههای متنوع، مقصود اصلی از واژهٔ دیزاین را توضیح میدهد.
در پایان لازم به توضیح است که سلسله مطالب «دیزاین برای دیزاین» دارای یک روند یکپارچه و پیوسته هستند که کل منسجمِ آنهاست که تصویر نهاییِ مد نظر ما را از مفهوم دیزاین تشکیل میدهد. در نتیجه، با این که سعی شده هر مطلب به خودی خود یک موضوع واحد را دنبال کند و به سرانجام برساند، نباید از یاد برد که امتداد مطالب در پس یکدیگر است که ما را به سرمنزل مقصود خواهد رساند.
منابع
Wikipedia contributors. (2024, January 5). Design history. Wikipedia. https://en.wikipedia.org/wiki/Design_history
History of design and main points of design today – HDW4.com. (n.d.). https://www.hdw4.com/post/what-is-design
Meggs, P. B. (2024, May 29). Graphic design | Art, Typography, & Layout Techniques. Encyclopedia Britannica. https://www.britannica.com/art/graphic-design/Early-printing-and-graphic-design
Cahill, P. (2016, March 3). Furniture design history. https://www.onlinedesignteacher.com/2016/02/furniture-design-history.html
جان هسکت (۲۰۰۲). دیزاین. ترجمه: منظر محمدی (۱۴۰۱). تهران: انتشارات مشکی
فرانک کیمرو (۲۰۱۲). شکل دیزاین. ترجمه: راضیه خشنود (۱۴۰۱). تهران: انتشارات مشکی