طنین پیروزی و ناامیدی: بتهوون، ناپلئون و سیاست‌های «پیروزی ولینگتون»

امروز دشوار است که به اهمیتی‌ که ناپلئون و انقلابی که او برای اروپاییان تجسم می‌کرد پی برد. طرفداران ناپلئون شامل میهن‌پرستان آلمانی و اتریشی مانند ایمانوئل کانت، گئورگ ویلهلم فریدریش هگل، یوهان ولفگانگ فون گوته، فریدریش شیلر و لودویگ فان بتهوون بودند. رابطه بین لودویگ فان بتهوون و ناپلئون بوناپارت پیچیده و چند وجهی است. برای بتهوون، شناسایی او با ناپلئون شخصی بود. ناپلئون – یک فلورنتینی در میان کورسیکایی‌ها و یک کورسیکایی در میان فرانسوی‌ها – یک بیگانه بود که به لطف نبوغ و تلاش خود به اوج رسیده بود. برای بتهوون – یک راین‌لندی در میان وینی‌ها، ناشنوا در میان افراد سالم شنوا، یک مرد نابغه که برای رسیدن به عالی‌ترین سطح تلاش می‌کند – ناپلئون بوناپارت همزاد روحی‌اش بود.

بتهوون ابتدا ناپلئون را به عنوان نماد روشنفکری و آرمان‌های انقلاب فرانسه درک می‌کرد، تجسم‌کننده پتانسیل آزادسازی اروپا از زنجیرهای استبداد و اقتدار پاپی. این تحسین به قدری عمیق بود که بتهوون در ابتدا سمفونی سوم خود، معروف به «اروئیکا»، را به ناپلئون اختصاص داد که او را به عنوان یک قهرمان و مدافع آزادی و دموکراسی می‌دید.با این حال، این تحسین در سال ۱۸۰۴ وقتی که ناپلئون خود را امپراتور فرانسه اعلام کرد، به ناامیدی تبدیل شد. بتهوون از این عمل عمیقاً احساس خیانت کرد و آن را به عنوان رد آرمان‌های انقلابی که ناپلئون زمانی نمایندگی می‌کرد، تفسیر کرد. در یک حمله عصبی، بتهوون به‌طور معروف نام ناپلئون را از صفحه عنوان سمفونی خود خط زد و آن را به “خاطره یک مرد بزرگ” مجدداً اختصاص داد. این عمل نمادین آغازگر ابهام بتهوون نسبت به ناپلئون بود و بازتاب گسترده‌تری از ناامیدی بود که بسیاری در اروپا احساس می‌کردند زیرا حکومت ناپلئون به‌طور فزاینده‌ای استبدادی شد.

با وجود این ناامیدی، اقدامات ناپلئون همچنان بر زندگی و کار بتهوون تأثیر داشت. جنگ‌های ناپلئونی مداوم و اشغال وین توسط نیروهای فرانسوی در سال ۱۸۰۹ تأثیر عمیقی بر بتهوون داشت، هم از نظر شخصی و هم حرفه‌ای. بتهوون در این دوره از لحاظ مالی و احساسی رنج می‌برد، اما همچنان به تولید آثاری ادامه داد که بخشی از پاسخ به اوضاع سیاسی آشفته آن زمان بود. یکی از این آثار «پیروزی ولینگتون» (برای شنیدن قطعه بر روی عبارت داخل گیومه کلیک کنید) بود که در سال ۱۸۱۳ به مناسبت پیروزی دوک ولینگتون بر نیروهای ناپلئون در نبرد ویتوریا تصنیف شد. این پیروزی در جنگ‌های شبه‌جزیره، که بخشی از جنگ‌های ناپلئونی بود، نقشی محوری داشت و نشانه‌ای از شکست بزرگ نیروهای ناپلئون بود.

این قطعه ابتدا به پیشنهاد یوهان نپوموک مائزل، یک مخترع و نمایشگر معروف به خاطر اختراع مترونوم، به بتهوون پیشنهاد شد. مائزل ابتدا ایده یک قطعه کوتاه برای دستگاه مکانیکی خود، پانهارمونیکون، که می‌توانست صداهای یک ارکستر را تقلید کند، به بتهوون پیشنهاد داد. مشارکت بتهوون این پروژه را به یک اثر ارکسترال کامل تبدیل کرد.

پیروزی ولینگتون در زمان خود بسیار محبوب بود. این قطعه به خاطر استفاده از توپخانه و تفنگ‌های دستی برای شبیه‌سازی صداهای نبرد، یکی از جذاب‌ترین آثار بتهوون بود و بسیاری از مردم را مجذوب خود کرد .نخستین اجرای آن در ۸ دسامبر ۱۸۱۳ در دانشگاه وین بود و به دلیل تقاضای زیاد، کنسرت بار دیگر در ۱۲ دسامبر تکرار شد. گزارش‌های معاصر نشان می‌دهند که مخاطبان با اشتیاق فوق‌العاده‌ای استقبال کردند و از قطعات خواستند که دوباره اجرا شوند.

این قطعه به دو بخش تقسیم می‌شود: نبرد و سمفونی پیروزی. در بخش نبرد، بتهوون از افکت‌های صوتی موسیقایی برای نمایش صدای سلاح‌ها، آتش توپخانه و راهپیمایی سربازان استفاده می‌کند. نیروهای بریتانیایی و فرانسوی با سرودهای مربوطه خود، “Rule, Britannia!” و “Marlbrough s’en va-t-en guerre”، نشان داده می‌شوند. بتهوون با استفاده از این آهنگ‌ها، تغییرات و تحولات نبرد را شبیه‌سازی می‌کند. بخش سمفونی پیروزی به یک جشن پیروزی بریتانیا تبدیل می‌شود. این بخش با موسیقی جشن‌آمیز و پرشور مشخص می‌شود و به یک نتیجه‌گیری بزرگ و پیروزمندانه منتهی می‌شود. بتهوون از سازهای برنجی، پرکاشن و یک بخش کامل زهی برای ایجاد حس جشن و پیروزی استفاده می‌کند.

در زمینه وسیع‌تر آثار بتهوون، پیروزی ولینگتون در دوره میانی او قرار می‌گیرد که به نام دوره «قهرمانانه» او شناخته می‌شود و شامل برخی از معروف‌ترین و ماندگارترین آثار او مانند سمفونی «اروئیکا» و سمفونی پنجم است. این دوره با گسترش جسورانه فرم‌های کلاسیک و عمق بیشتر محتوای احساسی مشخص می‌شود که بازتابی از مقاومت شخصی بتهوون و واکنش او به آشوب‌های سیاسی اوایل قرن نوزدهم اروپا است.

پیروزی ولینگتون از اثار کمتر شناخته‌شده امروزی بتهوون است. ایجاد یک اثر هنری که منعکس‌کننده مطالبات سیاسی زمان خود باشد، ممکن است به دلیل ارتباط و تأثیر فوری بر مخاطبان معاصر، موفقیت و محبوبیت زیادی برای خالق ان ایجاد کند . این پدیده در «پیروزی ولینگتون» بتهوون مشهود است که به دلیل موضوع میهن‌پرستانه‌اش و همسویی با احساسات ضد ناپلئونی که در آن زمان در اروپا حاکم بود، محبوبیت زیادی پیدا کرد. این قطعه نه تنها به بتهوون تحسین‌های انتقادی آورد بلکه پاداش‌های مالی قابل توجهی نیز به همراه داشت و درآمد خالص اجرای آن به ۴۰۰۶ فلورین رسید که با توجه به مشکلات مالی بتهوون در آن دوره مبلغ قابل توجهی بود. با این حال، این نوع موفقیت اغلب گذرا است. آثار هنری که به شدت به زمینه‌های سیاسی خاص مرتبط هستند، می‌توانند تأثیر و اهمیت خود را از دست بدهند زیرا چشم‌انداز سیاسی تغییر می‌کند. جذابیت احساسی و میهن‌پرستانه‌ای که زمانی مخاطبان را مسحور می‌کرد، ممکن است محو شود و این اثر ممکن است دیگر با نسل‌های آینده که تجربیات تاریخی و سیاسی مشابهی ندارند، هم‌خوانی نداشته باشد. این الگو را می‌توان در نمونه‌های تاریخی مختلف مشاهده کرد. بسیاری از آهنگ‌های میهن‌پرستانه، فیلم‌های تبلیغاتی و آثار هنری سیاسی که در زمان خود بسیار محبوب بودند، از آن زمان به فراموشی سپرده شده‌اند. ارزش و اهمیت آنها اغلب پس از فروکش کردن هیجانات سیاسی که باعث خلق آنها شد، کاهش می‌یابد. در حالی که پیروزی ولینگتون در زمان خود بسیار محبوب بود و به شهرت بتهوون کمک کرد، نقدهای مختلطی در طول سال‌های بعد دریافت کرده است. برخی از منتقدان آن را به عنوان یک اثر برنامه‌ای و کم‌عمق‌تر نسبت به سایر آثار سمفونیک بتهوون می‌دانند.

با این حال، زمینه تاریخی و استفاده نوآورانه از افکت‌های موسیقی آن را به یک اثر مهم در مجموعه آثار بتهوون تبدیل می کند.‌این قطعه همچنین توانایی بتهوون در پاسخ به رویدادهای معاصر از طریق موسیقی را برجسته می‌کند. با ترجمه رویدادهای میدان نبرد به یک روایت موسیقیایی، بتهوون نه تنها یک پیروزی نظامی مهم را گرامی می‌دارد بلکه مخاطبان خود را در درام و احساسات لحظه تاریخی درگیر می‌کند. پیروزی ولینگتون همچنان به عنوان گواهی بر خلاقیت بتهوون و توانایی او در به تصویر کشیدن روح زمانه خود از طریق موسیقی باقی می‌ماند.

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
امیر گنجوی
امیر گنجوی
مدیریت مرکز فرهنگی هنری فینیکس. فیلم‌ساز. تهیه‌کننده سینما. برگزارکننده جشنواره سینمایی. محقق و منتقد سینما. محقق در فلسفه حقوق. فعال مدنی

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights