اگر چهل سال پیش در لندن به عنوان یک گردشگر، اتفاقی و بدون آگاهی گذرتان به محلهی سوهو میافتاد، با دنیایی روبهرو میشدید که تفاوت اساسی از لحاظ فرهنگی و اجتماعی با دیگر محلههای لندن داشت، ضمن اینکه احتمالا در راه افرادی را دیده بودید که شما را به هم نشان میدادند و در گوش هم پچ پچ میکردند. وقتی شما وارد محله میشدید در خیابانها و کوچههای آن زنان روسپی را میدیدید که هر یک برای جذب مشتری تلاش میکردند، مردانی که این زنان را برانداز کرده و بالاخره یکی از این کالاها را انتخاب میکردند؛ زنان و شاید مردانی را میدیدید که به عنوان مدل، پشت ویترین مغازهها ایستاده و اغواگری میکردند؛ از آنجایی که سوهو محلهی چینیها هم هست ممکن بود مثل جیک گیتس، کاراگاه خصوصی فیلم محلهی چینیها دچار ضرب دیدگی هم بشوید و اگر شما زن بودید شاید شما را شخصی جویای کار با حقوق مکفی میدیدند و پس از ترک محل و در میان گذاشتن تجربهی حاصل از گردش در لندن شما را از بازدید مجدد برحذر میداشتند. در صورتی که اگر امروز قصد سفر به لندن را داشته باشید، محله سوهوی لندن یکی از محلههای گردشگری و پر بازدید لندن به حساب میآید و راهنمای تور شما را برای دیدن خیابانها و فروشگاههای آن تشویق میکند. تا قبل از دهه هشتاد میلادی این محله به دلیل داشتن سکس شاپها و تجارت سکس، محلهای در خور به شمار نمیرفت و پس از بازآفرینی آن بود که به محلهای جالب توجه بدل شد. اگر بخواهیم این تحول را از زاویهای دیگر بررسی کنیم، شاید سوهو شبیه به روسپی باشد که توبه کرده و تبدیل به فردی درخور شده است.
قبل از پرداختن به این تشبیه، لازم است که بر بازآفرینی شهری مروری داشت. دکتر محسن حبیبی معتقد است که بازآفرینی شهری به معنی آفرینش مجدد است؛ یعنی روح دیگری در کالبد بنا، مجموعه یا بافت دمیده شده است. این عمل به معنی ایجاد یک مظروف است و به همین دلیل ماهیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دارد. بنابراین نوسازی محله سوهو که در آن کالبد حفظ شده ولی عملکرد تغییر کرده است، یک نمونه از بازآفرینی شهری محسوب میشود.
حال اگر بخواهیم فرایند بازآفرینی را که باعث تغییر وجههی محله سوهوی لندن شد را به مراحل توبهی مسیحیان تشبیه کنیم، لازم است توبه از نگاه مسیحیت را بررسی کنیم. در مورد این آیین مسیحیان اینطور میگویند که توبه بعد از غسل تعمید بر شخص عارض میشود و در این مراسم چهار عمل خاص انجام میشود:
۱. توبه و طلب بخشش که این ابراز تأسف از طرف فرد توبه کار به خدمت کشیش که مراسم را به جا میآورد ابراز می شود.
۲. اعتراف به گناه که شخص توبه کننده تنها در محضر کشیش اعتراف میکند.
۳. رضایت و بخشش الهی که اعمال مثبتی نظیر روزه گرفتن، نماز و دعا و یا کمک به فقرا است که از طرف کشیش بر فرد مقرر می شود.
۴. رهایی و نجات که اعلام آمرزش گناه به دست کشیش است.
برای تطبیق فرایند توبه با بازآفرینی محله سوهو این گونه میتوان گفت که سوهو به عنوان یک محله که کالبدی هویتبخش داشته اما کاربریهای آن اکثرا استریپ کلاب، سکس شاپ و فعالیتهای روسپیگری بوده است، نیاز به تجدید حیات و بهسازی با توجه به زمینه داشته تا مرحلهی اول توبه تکمیل شود. پس این محله به دلیل عدم تطابق با عرف و هنجارهای اجتماعی، مورد توجه مصلحان اجتماعی و پس از آن طراحان، برنامه ریزان و مدیران شهری (همچون کشیشان) قرار گرفته و جهت رهایی این کالبد ارزشمند از قید عملکرد نامناسب برای آن چارهای اندیشیده شده است. این مرحله را میتوان مطابق مرحله دوم توبه در نظر گرفت. مرحلهی بعد که رضایت و بخشش الهی با انجام اعمال مثبت است را میتوان با تصمیم به تغییر رفتارها و هنجارهای محله و دمیدن روحی تازه به کالبد آن، شامل تزریق فعالیتهای تفریحی-گردشگری، فرهنگی و تجاری همچون رستورانها، کافهها، کلابها، تئاترها، دفاتر رسانهای و فروشگاهها و بوتیکها در کالبد سوهو همسان دانست. و در نهایت مرحله چهارم یعنی اعلام آمرزش گناه به دست کشیش و غسل تعمید که یک آیین تطهیری دینی است با تغییر چهرهی محلهی سوهو و تبدیل آن به محلهای کارا و جاذب گردشگر و مایهی مباهات لندن یکی دانست. بنابراین میتوان گفت محلهی سوهو، مراحل توبه را کامل انجام داده و به عنوان پدیدهای با کالبد پیشین ولی با عملکرد متفاوت به عنوان بخشی از یک شهر مهم در جهان وظایفش را به خوبی انجام میدهد و به سبب همین اصلاحاتی که انجام داده مورد پذیرش قرار گرفته است.
اگر بخواهیم از دید کلیتری به بازآفرینی بنگریم، تقریبا هر نوع بازآفرینی، مطابق آموزههای مسیح مشمول فرایند توبه است و لازم نیست حتما محلهای بدنام و هنجارشکن را همسان با این قضیه دانست. چرا که هر نوع عدم کارایی و عدم موفقیت، خود نوعی ابتذال و بیارزشی تلقی میشود و برای باززنده سازی آن نیاز به ایجاد اصلاحات و تغییرات متناسب با زمینه است. به بیان دیگر بازآفرینی نیاز دارد که از دل یک فرایند مناسب بیرون بیاید و این فرایند چنانچه طبق نیازها و خواستههای جامعه و مطابق زمینه و بافت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی آن (یعنی ابراز تأسف از طرف فرد توبه کار) صورت پذیرد، میتواند برای رسیدن به موفقیت امیدوار باشد.
همچنین داشتن فرایندی متناسب با فرایند توبه، با فرایند مشارکتی که تئوری انتقادی یا طراحی شهری همکارانه مطرح میکنند نیز همخوانی دارد. چرا که در توبه فرد خاطی و کشیش برای جلب رضایت و بخشودگی الهی با هم همکاری میکنند و یک روحیهی تازه برای داشتن یک زندگی تازه و در مسیر درست را خلق میکنند. این کار در شهرسازی مشارکتی نیز همینگونه عمل میکند و کارفرما، طراح و ساکنین و استفاده کنندگان محدوده با همکاری و مشارکت یکدیگر فرایندی را طی میکنند تا به بازآفرینی محدوده دست پیدا کنند که هدف آن توسعه پایدار و جهانی شدن است. یعنی همانطور که کشیش در فرایند توبه نقش واسط بین خدا و مردم را بازی میکند تا علاوه بر خشنودی خدا، توانمندی فرد در همه زمینهها تقویت شود، در بازآفرینی هم شهرساز میتواند به عنوان میانجی بین مردم و کارفرما برای هر چه عملیتر شدن و به بار نشستن نتیجه تلاش کند تا آن محدوده در جهت پایداری اقتصادی و اجتماعی قدم بردارد.
در آیین مسیحیت، مدت زمان تطهیر کاملا بستگی به طول عمر و نوع گناهان فرد توبهکار دارد و ممکن است برخی خصوصات و تمایل به انجام برخی گناهان تا مدتها و شاید تا آخر عمر با فرد باقی بماند؛ از طرفی بازآفرینی به معنای به وجود آمدن یک نسل جدید است و بوجود آمدن هر نسل نیازمند زمان زیادی است؛ بنابراین بافتها و فضاهای شهری هم برای بالفعل کردن پتانسیلهای خود و ثمر دادن یعنی تبدیل شدن به محدودههای باارزش و موفق، نیازمند گذر زمان و هویتمند شدن به دست ساکنین و استفاده کنندگان همان محدوده هستند.
از این رو ذکر این نکته هم ضروری است که ممکن است برخی نشانههای پیشین محل به دلیل اصالت و ماندگاری و به عنوان بخشی از هویت گذشتهی آن از بین نرود یا دیر از بین برود؛ همانطور که در محلهی سوهو هنوز هم فروشگاههای لوازم جنسی، کابارهها، کلابها و زندگی شبانه به صورت محدود و دارای مجوز وجود دارد. تجربه نشان داده که پاک سازی کامل و غیر منعطف محلها از هویت پیشین، باعث بوجود آمدن محلهی سوهوی دیگری با خصوصیات مشابه در جایی دیگر خواهد شد چرا که هنجارشکنی معمولا از بین نمیرود، بلکه محل آن تغییر کرده و به بقا ادامه میدهد. در واقع میتوان گفت که هر محدوده علاوه بر اینکه باید نماینده و آینهی زمانه خود باشد، بد نیست که نشانههای کم و کنترل شدهای نیز از گذشتهی خود به دوران بعد ببرد.
پیش از بازآفرینی
پس از بازآفرینی
این مطلب به کوشش تیم تحریریه مجله تخصصی فینیکس تهیه و تدوین شده است.