پنجاه تابلو / ۱۸- سوپره‌ماتیسم

در لیست دعاوی «من هم می‌تونم عین اینو بکشم» یا در لیست داوری‌های ساده‌لوحانۀ «این که هنر نیست»، کارهای کازیمیر مالویچ در رتبۀ بالایی قرار می‌گیرند، اما این مدعیان سبک‌سر غافل از این حقیقت‌اند که مالویچ هفت‌شهر هنر نقاشی را پشت سر گذاشته و ابداعگر یک مکتب آوانگارد جدید به نام «سوپره‌ماتیسم» است.

 سوپره‌ماتیسم

سوپره‌ماتیسم زیبایی‌شناسی رنگ ناب بر روی رنگ است و فقط به فرم می‌پردازد و عاری از هرگونه مفاهیم اجتماعی و سیاسی است. مالویچ بر روی ناب بودن اشکال تأکید می‌کرد، علی‌الخصوص روی مربع و سوپره‌ماتیسم را بیش‌وپیش از هرچیز یک مکاشفه در زبان بصری می‌دانست و می‌گفت: «آن چه را که من سوپره‌‌‌ماتیسم می‌دانم تفوق احساسات ناب در هنر خلاق است». این سبک که کاملاً انتزاعی است. در واقع کاوشی است در اشکال و عناصر هندسی خالص، از مربع و مثلث گرفته تا خطوط متقاطع شناور و روابط آن‌ها با یکدیگر در فضایی معلق. به قول زها حدید، سوپره‌ماتیسم نوعی معماری در فضای بدون جاذبۀ زمین است. مالویچ سوپره‌ماتیسم را به‌عنوان راهی برای دسترسی به قلمروی بالاتر و خالص‌تر از بیان هنری و برای دستیابی به جنبه‌های عرفانی از طریق انتزاع می‌دید. او از دایرۀ اشیا فرار کرد و به دایرۀ معنویات حرکت کرد.

 سوپره‌ماتیسم

نمونۀ معروف این سبک همین «مربع سیاه» است که در سال ۱۹۱۵ رونمایی شد. مالویچ «مربع سیاه» را به‌عنوان نوعی حضور الهی، یک شمایل – یا حتی کیفیت الهی در شخص خودش – می‌دید. در واقع «مربع سیاه» قرار بود تصویر مقدس جدیدی برای هنر انتزاعی محض باشد. حتی در نمایشگاه نیز در گوشه‌ای نصب شد که معمولاً در خانه‌های روسی یک شمایل ارتدکس قرار می‌گیرد.

در اینجا شکل کاملاً انتزاعی «مربع سیاه» که بر روی زمینه‌‌ای سفید نقاشی شده است تنها عنصر تصویری در ترکیب‌بندی است. با وجود سادگی ظاهری نقاشی، در آن ظرافت‌هایی مانند ضربه‌های قلم‌مو در زیر لایه‌ی ترک‌خورده رنگ سیاه دیده می‌شود. بقول مالویچ، درک چنین فرم‌هایی باید همیشه از منطق و عقل آزاد باشد، زیرا حقیقت مطلق تنها از طریق احساس خالص قابل دستیابی است. برای هنرمند، مربع نمایانگر احساسات ناب است و سفید بازنمایی هیچ. مالویچ از «مربع سیاه» به‌عنوان «اولین گام در خلق هنر ناب» یاد کرده و آن را «جنین تمامی پنانسیل‌های هنری» توصیف کرده است.

 سوپره‌ماتیسم

تابلوی «سفید بر روی سفید» که یک مربع سفید کم‌رنگ را روی یک زمینه‌ی سفید کم‌رنگ‌تر قرار داده است، ایدۀ انتزاع محض مالویچ را به اوج منطقی خود می‌رساند. مالویچ بارها به «سفید» به‌عنوان نمادی از حالت متعالی که از طریق سوپره‌ماتیسم به دست می‌آید، اشاره کرده است. رنگ سفید برای او نمادی از مفهوم بی‌نهایت بود، زیرا «مربع سفید» به‌نوعی وجود مادی خود را در سفیدی کمی گرم‌تر، یعنی در محیط بی‌نهایت پیرامونش، حل می‌کند. این نقاشی را می‌توان به‌عنوان مرحلۀ نهایی و کامل «تحول در نقطۀ صفر فرم» مالویچ در نظر گرفت، زیرا فرم تقریباً به معنای واقعی به هیچ تبدیل شده است. سفید خالص در بوم نقاشی، هرگونه حس پرسپکتیو سنتی را نفی کرده و بیننده را با فضای «بی‌نهایت» آن مواجه می‌کند.

 سوپره‌ماتیسم

در نقاشی «پرواز هواپیما»، مالویچ یک هواپیما را به تصویر نمی‌کشد. در عوض، این نقاشی قصد داشت حس پرواز مکانیکی را با استفاده از سیزده مستطیل و مربع در رنگ‌های سیاه، زرد، قرمز و آبی که به‌صورت روابط پویا روی زمینه‌ای سفید قرار گرفته‌اند، منتقل کند. مالویچ معتقد بود که برای درک این ترکیب، نیاز به درگیری عاطفی از سوی بیننده است که یکی از اصول کلیدی نظریۀ سوپره‌ماتیسم او را تشکیل می‌داد.

 سوپره‌ماتیسم

مالویچ در دهۀ ۱۹۳۰ و تحت حکومت استالین مجبور شد سبک مدرنیستی خود را رها کند. همان‌طور که همیشه در جوامع توتالیتر رایج بوده، آثار مالویچ نیز در این نظام نه‌تنها درک نمی‌شدند بلکه مورد تمسخر هم قرار می‌گرفتند. بعدها خودش را هم به زندان افکندند. مالویچ با رد سوژه‌های هنری متعارف، برای رژیم، فردی خطرناک به نظر می‌رسید. از منظر رژیم استالینی، هنرهای مدرن، همگی بورژوایی و نخبه‌گرا بودند و با سبک واقع‌گرایانه اجتماعی که رژیم حکم کرده بود هم‌خوانی نداشت. در این تابلوی سلف‌پرتره، مالویچ خود را به‌عنوان یک هنرمند رنسانس به تصویر می‌کشد، در حالتی جدی با لباسی قرمز و سیاه و در پس‌زمینه‌ای خنثی. در اینجا، اتحاد ذهن و دست هنرمند که در محور مرکزی نقاشی برجسته شده، معنای کمی متفاوتی دارد: دست او باز و آماده است، اما در هوا معلق است، درحالی‌که ذهنش در حال تفکر دربارۀ محدودیت‌های هنری تحت حکومت استالین است. با این حال، هنرمند نقاشی را با «مربع سیاه» خود در گوشه پایین سمت راست «امضا» کرده است.
آثار مالویچ حتی با ساده‌ترین مخاطبان نیز ارتباط برقرار کرده و آن‌ها را دعوت می‌کنند به نگاه کردن، فکر کردن، و شاید هم، ایمان آوردن به سوپره‌ماتیسم بمثابه‌ی هنری ناب و متعالی.

***

دسترسی به مطالب پیشین:

تاب بازی اثر ژان اونوره فراگونار

 سرمنشأ جهان اثر گوستاو کوربه

 بار فولی برژر اثر ادوارد مانه

ادالیسک اثر فرانسوا بوشه

المپیا اثر ادوار مانه

ونوس و مارس اثر ساندرو بوتیچلی

رز اثر لوسین فروید

سیاه و سفید اثر فلیکس والوتون

این یک نقاشی نیست! اثر رنه مارگریت

زن در سه مرحله اثر ادوارد مونک

زیبایی‌شناسی شیطان

عروس یهودی اثر رامبراند

انقلاب شبانه اثر ماکس ارنست

کلک مدوسا

میانجی‌گری زنان اهل سابین

مارک روتکو

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
آرتیست ریدر
آرتیست ریدر
آرتیست ریدر در پیروی از فلسفه‌ی پراگماتیسم امریکایی خودش را یک پست‌مدرن رندِ لیبرال می‌داند، یعنی کسی که دیگر هیچ چیزی را نمی‌پرستد، و همه چیز را، از زبان و شعور خود گرفته تا اجتماع خود را زاده‌ی زمان و تصادف می‌انگارد. لیبرال هم از این منظر یعنی کسی که قساوت یا رنج رسانی به دیگران و یا بی‌اعتنایی به رنج دیگران را هولناک‌ترین کار ممکن می‌داند. آرتیست ریدر امید دارد که روزی رنج آدمی تخفیف یابد و بساط تحقیر انسان به دست انسان برچیده شود. او با جان دیویی کاملاً موافق است که «تخیلات عامل اصلی وجود خیر در جهان است و هنر بمراتب اخلاقی‌تر از اخلاقیات است.»

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights