از بس که گره زد به گره حوصله‌ها را / درون پوسته‌ پیله زرد (Inside the yellow cocoon shell)

قبول کنید «درون پوسته پیله زرد» نام عجیب و نامتعارفی برای یک فیلم است. نامی پرسش برانگیز که این دیگر چگونه فیلمی می‌تواند باشد؟ اثری از یک فیلم‌ساز ویتنامی که تابع جریان رایج این ‌روزهای سینمای شرق آسیا، به‌ویژه آنچه سینمای هنری (Arthouse cinema) یا جشنواره‌ای خوانده می‌شود. ریتمی کند و آرام. پیرنگی که رخداد مهم و چرخش روایتی غافلگیرکننده‌ای در آن به‌ چشم نمی‌خورد. آدم‌های فیلم‌های این جریان زندگی آرام و بی‌تلاطمی دارند و تقریباً همۀ آن‌ها زیر بار تکنیک و مدرنیتۀ شهری کمر خم کرده و دنبال کورسویی از معنویت و آرامش درونی می‌گردند. جست‌وجویی خاموش و روحانی که به بارقه‌هایی از ایمان می‌رسد. فیلم‌های فیلم‌ساز تایلندی محبوب جشنوارۀ کن یعنی اپیچاتپونگ ویراستاکول را به ‌یاد آورید. حتی فیلم‌سازی غربی چون ویم وندرس هم وقتی در فیلم اخیر خود «روزهای زیبا» به سراغ قصه‌ای از شرق آسیا می‌رود، چنین ضرباهنگ آرام، پیرنگ فاقد حادثه و شخصیت‌های ملایم و درونگرایی را به‌ تصویر می‌کشد.

«درون پوسته پیله زرد» فیلمی از همین جنس است. یا می‌توانید با آن ارتباط برقرار کنید یا نه. حد وسط ندارد. یا چنین فضاسازی‌ها و شخصیت‌هایی برایتان جذاب و قابل تأمل‌ هستند یا نمی‌توانید این آرامش و انفعال فیلم را تحمل کنید. اما بدانید که مدیران جشنواره‌ها به‌ویژه جشنوارۀ کن، عاشق این تیپ فیلم‌ها هستند و آنه‌ا را بر صدر می‌نشانند و قدر می‌دانند. در واقع این‌گونه فیلم‌ها به مذاق مدیران کن چنان خوش آمده‌اند که همه دارند بر همین بستر فیلم می‌سازند. حالا زیر این پوستۀ پیلۀ زرد چه ‌خبر است؟ همسر برادر تی‌ین در تصادفی در سایگون جان می‌بازد و پسر پنج‌ساله‌اش دائو از حادثه جان به‌در می‌برد. تی‌ین که خودش هم از زندگی شهری خسته شده، جسد زن برادر و دائو را به روستایشان می‌برد. روستایی مسیحی‌نشین که مراسمی به سبک کاتولیک‌ها در کلیسای محلی برگزار می‌کند. تی‌ین در بازگشت به روستا با حوادث عجیب‌غریبی مواجه می‌شود. تی‌ین درمی‌یابد برادرش به دیر راهبان پیوسته که در کوهستانی دردوردست قرار دارد. او که می‌خواهد دائو را به پدرش تحویل دهد، در راه با پیرمردی از بازماندگان جنگ ویتنام روبه‌رو می‌شود که خاطراتی اسرارآمیز از روزهای جنگ تعریف می‌کند. بعد تی‌ین با تائو، معشوق دوران نوجوانی مواجه می‌شود که او هم به دیر پیوسته و راهبه شده است. تی‌ین برادرزاده‌اش به دیر می‌سپارد و ناامیدانه به جست‌وجوی برادر گمشده‌اش می‌پردازد. جست‌وجویی که به یک اودیسۀ معنوی تبدیل می‌شود.

«درون پوسته پیله زرد» نخستین فیلم بند تی‌ین آن فام است که در بخش دوهفتۀ کارگردانان جشنوارۀ کن سال گذشته به نمایش درآمد و برندۀ جایزۀ دوربین طلایی این بخش شد. ‌فیلم روی مرز نامرئی واقعیت، خیال، گذشته و آینده گام برمی‌دارد. نوعی تقدیرگرایی شرقی که این‌ روزها باب طبع محافل سینمایی اروپاست. اما این سفر معنوی و هم‌فاز شدن با فیلم، صبری بزرگ می‌طلبد که در دوران سلطه نتفلیکس و سریال‌های فصلی –که در هر قسمت چندین رخداد و چرخش روایی دارند و ضرباهنگ وقوع حادثه‌ها سریع است- دشوار بتواند مورد توجه طیف وسیعی از سینمادوستان قرار گیرد. اما کسانی که با متافیزیک و عوالم استعلایی انس و الفت دارند، از سِیروسلوک تعریف شده در فیلم لذت خواهند برد. نوعی مراقبۀ تصویری و تأملی عرفانی در باب موضوعاتی چون ایمان و مرگ.

اما همین فضای عارفانه و آرام که چون یک هایکوی ژاپنی، در تعامل و صلح با جهان است، نیاز به ظرائف و ترفندهایی سینمایی دارد. فیلم فاقد میزانسن در معنای عام آن است و همه‌چیز بدون نگاهی هنرمندانه یا آن‌چه از آن به‌عنوان قدرت کارگردانی یاد می‌کنیم پیش می‌رود. همین نکته، ریتم کند و آرام فیلم را تشدید می‌کند. صبر مخاطب امروزی سینما هم حدی دارد و تخت بودن سکانس‌ها (اغلب پلان/سکانس‌های طولانی و بدون قطع) ارتباط ذهنی مخاطب را با آن‌چه روی پرده می‌بیند مخدوش می‌سازد. مهم‌ترین هنر فیلم‌سازی که آگاهانه ضرباهنگی آرام و پیرنگی بدون فرازونشیب را برمی‌گزیند این است که مخاطبش را با خود همراه سازد. دست‌کم قلابی در اختیار تماشاگر بگذارد تا خود را به آن بیاویزد و با مسیر فیلم همراه شود. «درون پوسته پیله زرد» از این باج‌ها به تماشاگرش نمی‌دهد. باید اهل و یا دست‌کم آموختۀ این عوالم متافیزیکی و تجربیات غیرمادی باشی تا فیلم خودش دستت را بگیرد و تا پایان راهنمایی کند.

«درون پوسته پیله زرد» فیلمی است دربارۀ مراحل استحاله روحی و تحول فکری شخصیت تی‌ین (که هم‌نام کارگردان فیلم هم هست)  به‌نظر می‌رسد نام غریب فیلم هم بر همین موضوع دلالت می‌کند. می‌توان پیله‌ را استعاره‌ای از رشد و تکامل فردی و ورود از ساحتی به ساحت دیگر دانست. مثل کرم‌هایی که پس از گذراندنِ زمانی در پیله، تبدیل به پروانه می‌شوند. بر همین مبنا می‌توان صحنۀ قدم‌زدنِ تی‌ین در  جنگل بارانی و مواجۀ ناگهانی‌اش به درختی پر از پروانه را ارجاعی به همین نکته دانست. آن صحنه بزنگاهی است که تحول درونی تی‌ین و آغاز سلوکی دانست که به بلوغ منجر می‌شود. خام‌دستی تی‌ین در میزانسن‌ها با قراردادنش در پسزمینه‌ای از ساختمان‌های مخروبه یا نیمه‌کاره القا می‌شود. در سکانس تدفین با ساختمان نیمه‌کاره‌ و رها شده‌ای روبه‌رو می‌شویم. ساختمانی که انگار قرار است کلیسای تازه‌ی روستا باشد اما هنوز به تکامل نرسیده است. در صحنه‌ای دیگر و در قالب بازگشت به گذشته، ماجرای عاشقانۀ تی‌ین و عشق نوجوانی‌اش را می‌بینیم. دختری که خود دچار سرگشتگی و آشفتگی است و می‌خواهد راه تازه‌ای برای زندگی برگزیند. زمانی که تصمیم می‌گیرد به دیر راهبان بپیوندد.

در نهایت «درون پوسته پیله زرد» فیلمی است که می‌توان مفاهیم بسیاری از درون آن بیرون کشید و به تحلیل و تفسیر آن‌ها پرداخت. اما بیش‌وپیش از هرچیز اگر به سراغ این فیلم می‌روید، صبر و حوصله‌ای افزون با خود بیاورید تا با فیلم ارتباط برقرار کنید.

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
مازیار فکری ارشاد
مازیار فکری ارشاد
متولد ۱۳۵۱، دانش آموخته‌ی علوم سیاسی نویسنده، منتقد و مترجم سینمایی. آغاز فعالیت حرفه‌ای مطبوعاتی از سال ۱۳۷۸. همکاری با روزنامه‌ها و نشریات سینمایی از جمله فیلم، فیلم نگار، دنیای تصویر و فیلم امروز. سردبیر سابق ماهنامه‌ی ۲۴ و ماهنامه‌ی سینما اعتماد. مدیر سینماتک خانه سینما کتاب‌ها: و خداوند شبان من است: درباره فیلم بوتیک. نشر مهرگان خرد، ۱۳۹۴ ترجمه‌ی رمان ماجرای تمبر نارنجی نوشته‌ی هاوارد فاست. نشر فلامینگو، ۱۳۹۸ سینماگران قرن ۲۱، جلد اول: نوری بیلگه جیلان. نشر چتر، ۱۴۰۰ سینماگران قرن ۲۱، جلد دوم: آندری زویاگینتسف. نشر چتر، ۱۴۰۰ مگس‌های سبز چاق و یک نمایشنامه دیگر. نشر یاد آرمیتا، ۱۴۰۱ ترجمه‌ی رمان «مخمصه۲» نوشته‌ی مایکل مان و مگ گاردینر. نشر یاد آرمیتا ۱۴۰۲

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights