در نگاه اول، فیلم «خلافکاران» ساختۀ فیلمساز آرژانتینی رودریگو مورنو، نسخهای جدید از جریانِ سینماییِ «سرقت پول» با حالوهوا و جغرافیایی متفاوت است. یک فیلم تکراری که به یاری نتفلیکس و سریال محبوب اسپانیاییاش یعنی «خانۀ کاغذی» یا «سارقان پول» به جریانی مُدِ روز تبدیل شده است. ایدۀ اولیه و موتور محرکۀ پیرنگ روایت در فیلم «خلافکاران» بیشوکم آشناست. یک کارمند بانک با استفاده از خلاءهای قانونی و سیستم فشل اداری آرژانتین در قرن بیستویکم، نقشهای ساده و نه چندان هوشمندانه میکشد. پول کلانی را با خود از بانک خارج و پنهان میکند. بعد خود به ادارۀ پلیس میرود و ماجرای سرقت را بازگو میکند. او میداند که نهایتاً او را به مدت سهسالونیم به زندان خواهند انداخت و خبری هم از بازپسگیری پولهای دزدیده شده نیست. در واقع تصمیم میگیرد سهسالونیم سختی زندان را بهجان بخرد و تحمل کند و پس از پایان دوران حبس، با پولهای سرقت شده زندگی راحتی داشته باشد.
چنین پیرنگی به یک فیلم کلیشهای که به دام تکرار افتاده بسیار راه میدهد. به لطف کلاسیکهای اروپایی و آمریکایی دهههای شصت و هفتاد، این پیرنگ به یکی از الگوهای ثابت و امتحانپسدادۀ سینمایی بدل شده بود. نتفلیکس هم در دهۀ اخیر بار دیگر این فرمول را آزمود و هم نتیجه گرفت و هم تودۀ مخاطب را دوباره به سمت اینگونه از فیلمها و سریالها جلب کرد. الگویی که حتی توئیست (چرخش روایتی)هایش را هم میتوان حدس زد. اما مورِنو از رودست زدن به مخاطبِ آشنای اینگونه از فیلمها لذت میبرد. او همۀ (دستکم اغلب) پیشبینیها را نقش برآب میکند و میکوشد مسیرهای متفاوتی را برای به پایان رساندن این قصه تجربه کند. دستش هم برای بازیگوشیهای سینمایی باز است. زمان سهساعتۀ فیلم به او این فرصت را میبخشد که هرچه میخواهد راههای فرعی باز کند و سرصبر و حوصله، خرده داستانهای خارج از مسیر پیرنگ را روایت کند.
هرچند نقطهضعف فیلم را میتوان همین زمان طولانی آن دانست. مصالح داستانی و روایی فیلم به اندازۀ زمان آن نیست. فیلم جذاب است و کشش لازم را برای دنبال کردن دارد، اما قطعاً همین فیلمنامه با همین ظرفیتها میتوانست در زمانی حدود دو ساعت هم روایت شود و آسیبی به ساختار فیلم وارد نیاید. بخش قابل توجهی از زمان فیلم به تشریح و نمایش جزئیاتی اختصاص دارد که تأثیری در روند گسترش پیرنگ داستانی ندارند. پلان/سکانسهایی گاه طولانی که ضرباهنگ فیلم را میگیرند و بعد با یک دیزالو غیرمنتظره به سکانس بعدی میرسند. فیلم آگاهانه یک لحن و یک ریتم ثابت را برنگزیده، اما این استراتژی کمی زیاده از حد روی ساختار فیلم سوار میشود. همانگونه که فیلم لحن و حالوهوای ثابتی هم ندارد. پیداست که فیلمساز عمیقاً تحتتأثیر شیوههای روایت در ادبیات داستانیِ عصر پست مدرن قرار دارد و تلاش کرده نسخه و برداشتی شخصی، در عین استقلال از ادبیات و همچنین فیلمهای مشابه، از این رویکرد ادبی را در فیلم جاری سازد. جاهایی فیلم از الگوی فیلمهای «سرقت از بانک» تبعیت میکند، اما هرگز نمیتوان «خلافکاران» را در یک ژانر مشخص دستهبندی کرد. چون در برخی سکانسها یک ملودرام خانوادگی را شاهدیم و در برخی از سکانسهای دیگر، با یک کمدی ظریف که با حوصله و به آرامی موقعیتهای طنزآلودش را شکل میدهد روبهرو میشویم.
در لایههای زیرین، فیلم ارجاعاتی هم به اوضاع روز آرژانتین دارد. ساختار فاسد و پوسیدۀ اداری (تجربهای مشابه با ویژگیهای تاریخی و جغرافیایی در بسیاری از کشورهای جهان سوم) که اساساً هر امر سادهای به فرآیندی پیچیده تبدیل میشود و امور پیچیده در چنبرۀ این ساختار نظم گریز عملاً ناممکن و متوقف میشوند یکی از نکات مهم فیلم است. از سوی دیگر نقدی جدی به دستگاه قضایی و خلاءهای قانونی وارد میشود. قانونی متناقضنما که خود به خلافکاران فرصت میدهد که آن را به سود خود خم کنند یا آن را دور بزنند. شخصیت موران از همین کاستیهای حقوقی است که جرئت مییابد تا بهراحتی پولهای بانک را جایی مخفی کند و با معرفی خود بهعنوان سارق به پلیس، عملاً پرونده را مختومه کند و بعد بخت آن را بیابد که از پولهای سرقت شده زندگی متفاوتی بسازد. هرچند قصه گاه بهجاهایی میرود که تماشاگر انتظارش را ندارد و شخصیتهای فرعی جذابی که هریک قابلیت حضور در کانون اصلی شخصیتپردازی یک فیلم مستقل را دارند. این شخصیتهای جذاب که موران و همکارش رومان با آنها مواجه میشوند هریک بخشی از فیلم را به پیش میبرند.
از جذابیتهای فیلم «خلافکاران» به پرداخت شخصیتها و علت حضورشان در داستان بازمیگردد. بهعنوان نمونه کاراکتر رومان را میتوان مورد توجه قرار داد. او یکی از همکاران موران در بانک است. به نظر دوست نزدیک موران به حساب نمیآید و دو همکار سادهاند که هرروز در محل کار باهم روبهرو میشوند. اما موران به شکلی غافلگیرکننده پای او را به ماجرای سرقت باز میکند. جذابیت این شخصیت به این دلیل است که براساس داستان و از منظر حقوقی، از یک طرف شریک جرم محسوب میشود و از سوی دیگر، نقشی در طراحی و اجرای سرقت نداشته است. رویکردی دوگانه که برخورد دیگران با رومان را هم پیچیده میکند. از آنسو ساختار فشل اداری آرژانتین را میبینیم که در آن، دریافت خسارت از بیمه تضمین شده و به این ترتیب بانک نیازی نمیبیند تا ماجرای سرقت را علنی کند و به اعتبار خود لطمه بزند. شریک جرم فرضی را هم نه اخراج میکند و نه به محکمه قانونی میکشاند تا سروصدای تازهای برنخیزد. اما تصمیم مدیر بانک این است که آنقدر از کارمند متهم کار بکشد تا انتقامی هم ستانده باشد. هرچند کاراکتر رومان بیتفاوتتر از این حرفهاست. بیرون از بانک و خارج از ساعت اداری او تجربیات و زیست متفاوتی دارد که دیگر حتی داشتن شغلی تضمین شده با امکان بازنشستگی برایش مهم نیست. او ناخواسته وارد ماجرایی شده که هرروز و هرلحظه زندگیای متفاوت از زیست روزمره و کسالتبار همیشگی را برایش رقم میزند. ماجراهایی که برای تمامی عمر آن را بهخاطر خواهد سپرد. در نهایت «خلافکاران» فیلمی دیدنی است که میتوانست کوتاهتر هم باشد. اما بازگوشیهای تکنیکی و اجرایی مورِنو در مقام کارگردان و فیلمنامهنویس، فیلم را به اثری دلچسب و قابل توجه بدل کرده است.