به یاد ریوچی ساکاموتو، آهنگساز مینی‌مالیست

ریوچی ساکاموتو، آهنگساز، پیانیست، و بازیگر ژاپنی در سن ۷۱ سالگی پس از چندین سال مبارزه نفس‌گیر با سرطان درگذشت. ساکاموتو از پیشگامان موسیقی الکترونیک بود اما در سبک‌ها و ژانرهای مختلف کار کرد. او از نخستین آهنگسازانی بود که موسیقی الکترونیک را با ترانه‌های پاپ پیوند زد. ساکاموتو از دهه هفتاد عضو گروه موسیقی الکترونیک «یلو مجیک ارکستر» (ارکستر جادوی زرد) بود و با همکارانش در این گروه از جمله هارومی هوسونو و یوکیهیرو تاکاهاشی، آثار مشترکی بیرون داد و تاثیر زیادی بر ژانرهای موسیقی الکترونیک گذاشت. ساکاموتو، چندی پیش، قبل از اجرای کنسرت زنده برخی از مهم‌ترین قطعات موسیقی فیلم‌هایی که ساخت گفته بود؛ “این اجرا شاید آخرین اجرای من باشد”.

ریوچی ساکاموتو، آهنگسازی مینی‌مالیست و خلاق بود که در سبک‌ها، ژانرها و زمینه‌های گوناگون موسیقی از موسیقی ارکسترال گرفته تا موسیقی مدرن، اکسپریمنتال و موسیقی فیلم کار کرد. او با بهره‌گیری از موسیقی‌های بومی ملل مختلف و ترکیب ژانرهای گوناگون موسیقی، افق‌های تازه‌ای را در برابر موسیقی فیلم گشود. ساکاموتو خود در این‌باره گفته بود: “می‌خواهم دیوار بین ژانرها، طبقه‌بندی‌ها و فرهنگ‌ها را فرو ریزم. به جای ایجاد دیوارها و مرزها، همیشه سعی من ترکیب انواع گوناگون موسیقی بوده است.”

ساکاموتو، کار آهنگسازی در سینما را در سال ۱۹۸۳ با ساختن موسیقی فیلم «کریسمس مبارک آقای لورنس» ساخته ناگیسا اوشیما شروع کرد، فیلمی که ساکوموتو در آن به عنوان بازیگر در کنار خواننده راک مشهور انگلیسی، دیوید بوئی ظاهر شد. ساکاموتو برای فیلم‌های فیلمسازان برجسته‌ای چون برناردو برتولوچی، ناگیسا اوشیما، الیور استون، برایان دی پالما و پدرو آلمادوار موسیقی ساخت اما همکاری او با برتولوچی منجر به تولید تعدادی از درخشان‌ترین آثار موسیقی فیلم شده است، آثاری چون: «آخرین امپراتور»، «بودای کوچک» و «آسمان سرپناه». موسیقی فیلم «چشمان مار» برایان دی‌پالما، «پاشنه‌های بلند» پدروآلمادوار و «بابل» (مشترکاً با گوستاوو سانتائویایا) از دیگر کارهای ساکاموتو در سینماست.

ملودی «رنگ‌های ممنوع» که او برای فیلم «کریسمس مبارک آقای لورنس» ساخت، شهرت جهانی پیدا کرد و جایزه بفتا را برای او به ارمغان آورد. علاوه بر این جایزه، ساکاموتو همچنین برنده جایزه اسکار و جایزه گرمی برای موسیقی فیلم «آخرین امپراتور» (۱۹۸۷) شد و نیز جایزه گلدن گلوب و بفتا را برای موسیقی «آسمان سرپناه» (۱۹۹۰) و جایزه گرمی را برای موسیقی فیلم «بودای کوچک» دریافت کرد. همکاری ساکاموتو با برتولوچی با ساختن موسیقی برای فیلم «آخرین امپراتور» شروع شد؛ اثری تاریخی، حماسی و باشکوه درباره پویی، آخرین امپراطور چین. انسانی منحصر به فرد در تاریخ که قربانی چرخش و تحولی سیاسی/ تاریخی می‌شود. فیلمی که برتولوچی آن را سفری از درون تاریکی به درون نور و استحاله‌ی یک اژدها به یک انسان عادی دانسته بود. موسیقی «آخرین امپراطور» در واقع  ساخته مشترک سه آهنگساز بزرگ بود و ساکاموتو؛ آن را با همکاری دیوید بایرن؛ آهنگساز آمریکایی و کونگ سو؛ آهنگساز چینی ساخته بود. همکاری سه آهنگساز مختلف در یک فیلم، کاری غریب و غیر‌متعارف در سینما به شمار می‌رفت. بعد از «کریسمس مبارک آقای لورنس» ناگیسا اوشیما، این دومین همکاری ساکاموتو با جرمی تامس، تهیه کننده فیلم و نخستین همکاری‌اش با برتولوچی بود که بعد با «بودای کوچک» و «آسمان سرپناه» ادامه پیدا کرد. یکی از ویژگی‌های عجیب موسیقی «آخرین امپراتور»، داشتن دو تم اصلی بود که ساکاموتو و بایرن آن را ساختند. سبک موسیقی بایرن و ساکاموتو یک ویژگی مشترک داشت و آن این بود که هر دو آهنگسازی مینی‌مالیست بودند و علاقمند به ترکیب موسیقی غرب و شرق. ساکاموتو، آهنگسازی بود که سبک‌ها و ژانرهای مختلف موسیقی را باهم می‌آمیخت و نتیجه‌های درخشان می‌گرفت. او در این باره گفته است: “‌من بین فرهنگ‌های مختلف، شباهت‌هایی را کشف کردم. موسیقی پاپ ژاپنی در نظر من، مثل موسیقی عربی است. برای من ترکیب سبک‌های مختلف، هیجان‌برانگیز و چالش‌برانگیز است. من بجای ایجاد دیوار و مرز بین موسیقی‌های مختلف دوست دارم آنها را باهم ترکیب کنم.” با اینکه موسیقی «آخرین امپراطور»، محصول همکاری سه آهنگساز مختلف بود اما بخش مهمی از آن متعلق به ساکاموتو است که خود هم در نقش کوچکی در فیلم ظاهر شده است. قطعه «نخستین تاج‌گذاری»، یکی از قطعات زیبای موسیقی این فیلم است که مثل اغلب آثار ساکاماتو ترکیبی از موسیقی شرق و غرب است؛ با سازهای چینی شروع می‌شود و با همراهی ارکستر سازهای زهی ادامه پیدا می‌کند. قطعه «این درها را باز کنید» نیز با ملودی نرمی آغاز می‌شود و بعد مثل همه قطعات مینی‌مالیستی با ریتم‌های تکرار شونده شتاب می‌گیرد و در نهایت به تم اصلی می‌رسد. ساختار اصلی آن ارکسترال است، اما لابلای آن نوای سازهای چینی نیز شنیده می‌شود. ساکاموتو، تم اصلی «آخرین امپراطور» را که متناسب با درونمایه فیلم لحنی حماسی دارد، در واریاسیون‌های مختلف با سازهای چینی و نیز با سینتی سایزر (موسیقی الکترونیک) اجرا کرده است.

ریوچی ساکاموتو

موسیقی «آسمان سرپناه» نیز همکاری دیگر ساکاموتو با برتولوچی بود. فیلمی درباره روشنفکران دلزده و خسته از زندگی و فرهنگ غربی که به جستجوی جهان‌های ناشناخته و اگزوتیک می‌روند اما ذهنیت ساده‌لوحانه و خوش‌باورانه آنها در مواجهه با واقعیت هولناک صحرا و فرهنگ بومی ترک برمی‌دارد و رویای آنها به کابوس سهمگینی بدل می‌شود. ساکوموتو، موسیقی این فیلم را با همکاری ریچارد هروویتز ساخت. آنها با درک صحیح فضای فیلم و تم اصلی آن که هویت باختگی و از خود بیگانگی انسان مدرن غربی در مواجهه با فرهنگ بومی و “دیگری شدن” (otherness) بود از سبک سنتی موسیقی غربی فاصله گرفته و سعی کردند با استفاده از ملودی‌های شرقی و موسیقی بومی شمال آفریقا، لحن تازه‌ای به موسیقی خود بدهند. از میان ۲۱ ساوند ترک این فیلم، ۱۲ ساوند ترک را ساکاموتو خود ساخت و بقیه یا موسیقی‌های اریژینال بومی‌اند و یا به وسیله ریچارد هروویتز ساخته شده‌اند. با اینکه فضای فیلم عاشقانه است و رمانس ملایمی در آن جریان دارد اما ساکاموتو مطلقا گرفتار رمانتیسیسم افراطی و سانتی‌مانتالیسم رایج در فیلم‌های هالیوودی نشد و از کلیشه‌های متداول این نوع فیلم‌ها فاصله گرفت. به جای آن موسیقی او، جهان اسرارآمیز و اغواگر صحرا و اروتیسمی را که در فضای فیلم جاری است، به خوبی به تماشاگر منتقل می‌کند. تمام قطعات موسیقی این فیلم، حتی ترانه‌های بومی که در ساوند ترک فیلم شنیده می‌شود، به وسیله ساکاموتو تنظیم شد.

ساکوموتو، با الخاندرو ایناریتو گونزالس نیز در فیلم‌های «بابل» و «بازگشته» همکاری کرده است. او برای «بابل» دو قطعه موسیقی ساخت که یکی از آنها الکترونیک و دیگری ارکسترال بود. قطعه‌ی ارکسترال Bibo no Aozora قطعه‌ای شاعرانه، زیبا و ناب بود که ساکوموتو آن را برای سکانس پایانی فیلم «بابل» ساخت. موسیقی فیلم «بازگشته» ساخته ایناریتو، نمونه‌ای از کارهای تجربی و مینی‌مالیستی ساکاموتو بود که آن را با همکاری آهنگساز الکترونیک آلمانی، آلوا نوتو (معروف به کارستن نیکولای) ساخت و آلبوم آن در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. به گفته ساکاموتو، ایناریتو این بار به جای موسیقی فیلم سنتی که مبتنی بر ملودی است، از او خواسته بود که “لایه ای از صداها”ی آکوستیک و الکترونیک را با هم ترکیب کند: “او به نوعی سردی صداهای سینتی سایزر مرا دوست داشت و می‌خواست آنها را در موسیقی فیلم حفظ کند. هرچند من کمی با آن مخالف بودم چرا که ما گروه بسیار خوبی از نوازندگان سازهای زهی را در اختیار داشتیم اما او می‌خواست آنها را با هم ترکیب کنم.” موسیقی فیلم «بازگشته»، مناسب با فضای پر از خشونت فیلم ایناریتو و مجموعه‌ای از قطعات خشن و انتزاعی بود که با استفاده از مالش جسم‌های سخت مثل پتک روی شیشه تولید و به صورت دیجیتالی پردازش شده بود و به جای احساس آرامش، تنش و اضطراب شدیدی ایجاد می‌کرد و حسی از سرما و یخ زدگی را در خود داشت که هماهنگ با فضای یخ زده فیلم ایناریتو بود.

ساکاموتو، تنها آهنگساز فیلم نبود بلکه آهنگسازی بود که در زمینه‌ها و ژانرهای مختلف از موسیقی الکترونیک گرفته تا موسیقی پاپ، موسیقی کلاسیک و اپرا کار کرده بود و اپرای زندگی (Life) او بسیار مشهور است. یکی از مشهور‌ترین کارهای ساکاموتو، موزیک ویدیوی سیاه و سفید و سورئالیستی «ریسکی» (Risky) ساخته مایرت آویس است که با ایده “نوستالژی برای آینده” و بر اساس فلسفه بودریار و رولان بارت ساخته شد و برنده جایزه ام‌تی‌وی شد. این ویدئو که مربوط به رابطه عاشقانه و خیالی بین یک رُبات و یکی از مدل‌های من ری، سینماگر تجربی و امپرسیونیست آمریکایی در پاریس اواخر دهه ۱۹۳۰ است که با الهام از فلسفه ژان بودریار و ایده “مرگ نویسنده” رولان بارت و نقاشی «بلوغ» ادوارد مونک ساخته شد.

در سکانس آخر فیلم «آسمان سرپناه» که بر اساس رمانی از پل بولز ساخته شد، صدای راوی را می‌شنویم که می‌گوید: “از آنجا که نمی دانیم چه زمانی می میریم، زندگی را به عنوان یک چاه بی‌کران می پنداریم، با این حال هر چیز چند بار بیشتر اتفاق نمی‌افتد، و واقعا به تعداد بسیار کمی. چند بار دیگر خاطره یک بعدازظهر خاص از دوران کودکی خود را به یاد خواهید آورد، بعدازظهری که عمیقاً بخشی از وجود شماست که حتی نمی‌توانید زندگی خود را بدون آن تصور کنید؟ شاید چهار یا پنج بار دیگر و شاید حتی این چند بار هم نشود. چند بار دیگر طلوع ماه کامل را تماشا خواهید کرد؟ شاید بیست بار. و با این حال همه چیز بی انتها به نظر می‌رسد.” سال‌ها بعد ساکاماتو، پس از مدت‌ها درگیری با سرطان وقتی آلبوم جدیدش را منتشر کرد، جایی در میانه‌های این آلبوم، این گفتار راوی (نویسنده رمان) را در کنار موسیقی‌اش گذاشت. احتمالاً در این زمان او بیش از همه شخصیت‌های فیلم‌هایی که درباره آنها موسیقی ساخته بود با پورت، شخصیت رمان «آسمان سرپناه» که بر اثر بیماری در صحرا می‌میرد، همذات‌پنداری می‌کرد.

ریوچی ساکاموتو

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
پرویز جاهد
پرویز جاهد
منتقد سینما، فیلمساز، تحلیل‌گر فیلم

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights