چاپ رمان «دوست نابغهی من» اثر النا فرانته، شور و شوقی را میان خوانندگان خود برانگیخت که برای رمانهای ادبی دوران معاصر غیرمعمول بود. این هیجان با انتشار جلدهای بعدی چهارگانهی ناپلیِ او بیشتر هم شد. رمانی که دوستی پرحاشیهی النا گرکو و رافائلا لیلا چرولو را از دوران کودکیشان در ناپلِ دههی ۱۹۵۰ تا میانسالیشان در پس زمینهی فضای سیاسی ملتهب ایتالیای آن سالها روایت میکند. دو جلد از چهار جلد چهارگانهی ناپلی در فهرست اخیر نیویورکتایمز جزو ۱۰۰ کتاب برتر قرن بیستویکم انتخاب شد؛ یکی در رتبهی هشتادم و دیگری در رتبهی نخست. تصمیم فرانته برای نوشتن با نام مستعار، جنبهی مرموز و فریبندهی حرفهی ادبی او را بیشتر کرد. علیرغم نگرانیهای اولیه در مورد اقتباس تلویزیونی از رمانهای فرانته، این مجموعه همانند کتابهای اصلی، مورد استقبال منتقدان و خوانندگان قرار گرفت. کارگردان و فیلمنامهنویس ایتالیایی ساوریو کوستانتسو، که توسط خود فرانته انتخاب شده بود، موفق شد به روح نوشتههای فرانته وفادار بماند و در عینحال با موفقیت، رمانها را از لحاظ بصری به یک مجموعهی تلویزیونی غنی بدل کند. پروسهی انتخاب بازیگران غیرمتعارف بود. تهیهکنندگان تقریباً از ۹۰۰۰ کودک ناپل تست بازیگری گرفتند. در طول سه فصل اول سریال میان لیلا و لنو، پیوندی ایجاد شد که هم لذتبخش بود و هم مخرب. حتی زمانی که مسیر آنها از هم جدا میشود و لنو ناپل را ترک میکند و نویسندهای مشهور میشود، لیلا در ناپل میماند و هوش خیرهکنندهاش کمکم فرسوده میشود، باز هم کشمکش عاطفی میان آنها همچنان باقی است.
فصل پایانیِ سریال ۱۰ قسمتی «دوست نابغهی من» با عنوان «داستان کودک گمشده» سرانجام در ۹ سپتامبر از اچ بی او پخش خواهد شد. داستان در دههی ۱۹۸۰ و در زمان ناآرامیهای سیاسی و تغییرات اجتماعی قابلتوجه در ایتالیا اتفاق میافتد. لورا بیسپوری که بهخاطر کارگردانی فیلمهایی چون «باکرهی قسم خورده» و «دختر من» شناخته شده، تمام ۱۰ قسمت این فصل را کارگردانی کرده است. در این فصل آلبا رورواکر (بازیگر فیلمِ «لازاروی خوشحال») در نقش النا گرکو و آیرین مایورینو، در نقش لیلا بازی کردهاند. انتخاب آلبا رورواکر با وجود این که هیچ شباهتی به مارگریتا مازوکو ندارد، چون از نخستین قسمت این مجموعه صداپیشگی النای بزرگسال را برعهده داشت، عجیب نیست. از طرف دیگر آیرین مایورینو شباهت زیادی به ورژن بزرگسالِ گایا جیراچه دارد که انگار طراوت جوانیاش را رفته رفته از دست داده.
فرانته در فصل چهارم سریال نیز همچنان در نگارش فیلمنامه مشارکت داشت اما حضورش کمرنگتر بود. به اعتقاد کوستانتسو، به این دلیل که یک کارگردان زن (لورا بیسپوری)، در مرکز سریال حضور داشته است. زمانی هم که مگی جیلنهال «دختر گمشده» را کارگردانی میکرد، فرانته ایمیلی برای مگی فرستاد و به او گفت: «هر کاری که انجام میدهی، درست است، چون تو زن هستی و من به انتخابهای تو احترام میگذارم.» اعتماد و احترام النا فرانته به بیسپوری، به او آزادی عمل داد تا فصل چهارم را با اعتمادبهنفس بسازد.
النا گرکو در فصل چهارم با جنبههای مختلف هویت و زندگیاش دستوپنجه نرم میکند. دختر کوچک بیچارهای که پول برای عوض کردن عینکاش و خریدن شیرینی نداشت و با لهجهی محلی ناپلی صحبت میکرد، حالا نویسندهی فمینیست جاهطلبی شده که در محافل روشنفکری میلان نامی برای خود دستوپا کرده و به خاطر نقشهای سنتی خانوادگیِ خود احساس دربند بودن میکند. زن پرشور و عاشق پیشهای که به نظر میرسد حاضر است همه چیز را در عوضِ شیفتگیاش به نینو ساراتوره قربانی کند.
با این توصیفات، انتظار میرود فصل جدید سریال «دوست نابغهی من» نیز مانند سه فصل پیشین خود در جلب توجه مخاطبان بسیار موفق باشد.