از جشنواره فیلم کارلووی واری – «تورهای خالی» اثر بهروز کرمی زاده

در نخستین نگاه، تورهای خالی ممکن است مانند یک فیلم ایرانی قدیمی و پیش‌ پا افتاده، با داستانی کثیر الوقوع که در آن پسر بی نوایی شیفته دختری ثروتمند است، به نظر برسد.
حال آنکه بهروز کرمی زاده، نویسنده و کارگردان، فیلم خود را با القای مضامین سیاسی و افزودن جلوه‌های بصری، از انبوهی از دیگر قصه‌های عاشقانه‌ محسوس اجتماعی، متمایز می‌سازد.

امیر (حمیدرضا عباسی-چهره جدید) به عنوان پیک شرکت تدرکات در شهری ساحلی در شمال ایران کار می‌کند. دستمزد ناچیزش فقط می‌تواند هزینه‌های خودش را تأمین کند در حالی که مادرش، که با او زندگی می‌کند، با تهیه و فروش خیارشور خانگی، امرار معاش می‌کند.

امیر شیفته نرگس (صدف عسگری-از بهترین هنرمندان زن جوان ایرانی) است که پدرش صاحب قنادی است و چند پله‌‌ای ‌بالاتر از لحاظ دارایی قرار دارد. در حالی که هر دو آن‌ها یکدیگر را دوست دارند، امیر نمی‌تواند به طور واقع‌بینانه‌ای از او تقاضای ازدواج کند. آن‌ها حتی مجبورند پنهانی همدیگر را ملاقات کنند، تا اینکه نرگس خسته از این“قایم باشک‌بازی” شاکی‌می‌شود. ویژگی‌ها و وجدان اخلاقی امیر با دو رویداد در فیلم معرفی می‌شود. نخست هنگامی است که رئیس شرکت تدارکات تهدید می‌کند تا غذای عروسی را لغو کند، زیرا که زوج هنوز هزینه را نپرداخته‌اند، امیر سعی می‌کند تا مداخله کند، که باعث میشود او کارش را از دست بدهد.
انگار که آنقدرها هم بد نبوده، ورود خواستگاری برای نرگس، کسی که توسط والدینش فردی مناسب تلقی می‌شده، امیر را در ضرب العجلی قرار می‌دهد تا به نحوی پول کافی برای تامین هزینه‌های ازدواج جمع‌آوری کند. به نظر می‌رسد امیر به طرز ناامیدکننده‌ای در یافتن شغل ناموفق است. هر شغلی که باشد! صحنه‌هایی که در آن امیر و صدها نفر دیگر برای اندک شغل‌های موجود داوطلب می‌شوند، یادآور فیلم‌هایی مانند فیلم “بارانداز” هستند. در نهایت او به عنوان دستیار گروهی از ماهیگیران مشغول به کار می‌شود. از آنجا که او شناگر ماهریست و عطش پول دارد، به سرعت به او وظایف جسورانه‌تر و پول بیشتری داده می‌شود. هنگامی که امیر پی‌می‌برد کاری که ماهیگیران انجام می‌دهند-ماهیگیری خاویار – غیرقانونی است،
با وجه دیگری از شخصیت امیر آشنا می‌شویم. اما این موقعیت خواه ناخواه برای امیر است و او نمی‌تواند آن را نپذیرد.
زمانی که او شروع به جمع‌آوری تعدادی از زباله‌هایی می‌کند که آب به ساحل آورده است، ما می‌بینیم که او به لحاظ محیط زیستی آگاه است. اما او بلافاصله توسط ماهیگیر‌ پیری مزمت می‌شود که آن‌ها را در دریا “که همین حالا هم پر از زباله است” رها کند.
آیا امیر در این شغل پرمخاطره دوام می‌آورد تا آنقدر پول کسب کند که از نرگس خواستگاری کند؟ آیا او پیشنهاد مرد جوان دیگری را می‌پذیرد که در ازای دریافت مبلغی هنگفت، او را با قایق در شرایطی خطرناک، به مرز برساند؟ آیا وجدان و اصول اخلاقی او را به دردسر می اندازند؟ آیا عشق از همه این دشواری‌ها جان سالم به در خواهد برد؟
اخبار در تلویزیونی در پس‌زمینه، فشار مالی را که تحریم‌های بین‌المللی بر ایرانیان، به‌ویژه طبقه کارگر، وارد می‌کند، نشان می‌دهد. این وضع سبب بیکاری گسترده و افزایش شدید مهاجرت ایرانیان، به ویژه نسل جوان شده است. به هر کجا! در فیلمنامه پیچ‌ و خم‌های کافی برای حفظ امتداد وجود دارد. چیزی که حقیقتا من را تحت تأثیر قرار داد، استفاده بسیار خلاقانه از مکان‌ها بود، که عنصر بصری صریحی را به فیلم اضافه می‌کند. برخی از دیالوگ‌های فیلم نشان می‌دهد که این فیلم توسط شخصی نوشته شده که در ایران زندگی نکرده است(کرمی‌زاده در آلمان زندگی می‌کند). حال آنکه زیرنویس‌ها برای مخاطبان خارجی بهتر عمل می‌کنند. کرمی‌زاده فیلم را با پلانی که یک بیانیه سیاسی صامت و محکم است، به پایان می‌رساند. تورهای خالی فیلمی تاثیرگذار از کارگردانی است که تاکنون ناشناخته بوده است و کرمی‌زاده را به نامی برای دنبال‌شدن در آینده تبدیل می‌کند.

 

 

این متن نوشته‌ی علی موسوی است که پیش‌تر در سایت UniversalCinema منتشر شده است و برگردان آن به فارسی توسط شکیبا صبری انجام شده.

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
فینیکس
فینیکس
مرکز فرهنگی هنری فینیکس

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights