بازی در خانه رقبا / نگاهی به انیمیشن‌های اسکار ۲۰۲۲ با تمرکز بر انیمیشن فرار کن (Flee)

مراسم اسکار امسال (۲۰۲۲) در رشته انیمیشن یک تفاوت اساسی با سال‌های گذشته دارد. شاید در نگاه نخست به لیست نامزدها و حضور کمپانی‌هایی هم‌چون والت‌دیزنی و سونی‌پیکچرز که غالباً هر سال بیش از یک محصول را روانه آکادمی اسکار می‌کنند، این تفاوت برجسته نباشد، اما نامزدی یک انیمیشن مستند، محصول کشور دانمارک، می‌تواند بیش از پیش توجه را به این رشته جلب کند. والت‌دیزنی با سه فیلم لوکا (Luca/ پیکسار)، افسون (Encanto) و رایا و آخرین اژدها (Raya and the Last Dragon) و سونی‌پیکچرز به همراه کلمبیاپیکچرز با انیمیشن میشل‌ها علیه ماشین‌ها (The Mitchells vs. the Machines) رقبای فیلم فرار کن (Flee) به کارگردانی جوناس پور رازموسن دانمارکی، در اسکار امسال هستند. انیمیشنی که برای نخستین بار در تاریخ آکادمی، در سه رشته اصلی بهترین فیلم خارجی زبان، بهترین مستند بلند و بهترین انیمیشن بلند، نامزد دریافت جایزه شده است.

انیمیشن لوکا ساخته انریکو کاساروسا محصول جدید استودیوی پیکسار است که سال گذشته با انیمیشن روح (Soul) به کارگردانی پیت داکتر، اسکار بهترین انیمیشن را از آن خود کرد. به نظر می‌رسد لوکا در مقایسه با روح، توفیق جدید و منحصربه‌فردی برای پیکسار رقم نزند و شاید بتوان پیش‌بینی کرد؛ شانسی در اسکار امسال نخواهد داشت. اگر پیت داکتر در آثارش می‌کوشد به مضامین و مفاهیم عمیق انسانی و حتی گاه فلسفی در قالب انیمیشن نقبی بزند یا هم‌چون فیلم روح به فراخور داستان و محتوا، هم‌زمان از چند تکنیک متحرک‌سازی ( ۲D،۳D و متامورفیزم) بهره ببرد، اما گویا سایر فیلم‌سازان بیشتر به تکرار تجربیات و خط مشی داکتر می‌پردازند. همان‌گونه که لوکا را می‌توان تکرار الگوهای تثبیت شده انیمیشن در کمپانی والت‌دیزنی و به ویژه استودیوی پیکسار دانست، چه در بعد فرم و ساختار تکنیکی و چه در داستان و مضمون. رایا و آخرین اژدها و افسون به ترتیب پنجاه‌ونهمین و شصتمین محصول والت‌دیزنی هستند که تولید و پخش هر دوی آنها به طور اختصاصی با این کمپانی و استودیوی آن است. رایا یک انیمیشن ماجراجویانه و فانتزی با محوریت شخصیت زن است، در حالی که انیمیشن‌های پیکسار در دو سال اخیر بر قهرمان مرد تمرکز داشتند. افسون نیز یک فانتزی موزیکال با مایه‌های کمدی است و روایت‌گر تلاش یک دختر برای حفظ خانواده خود و قدرت جادویی آن است. یکی دیگر از رهیافت‌هایی که در سال‌های اخیر مورد توجه والت‌دیزنی قرار گرفته، بهره‌گیری از داستان‌های بومی و افسانه‌های آسیایی، اروپایی و آمریکای جنوبی است. یکی از بهترین نمونه‌های این مدعا، انیمیشن کوکو (Coco/ 2017) محصول پیکسار است که اسکار بهترین انیمیشن را نیز دریافت کرد. داستان رایا و آخرین اژدها، بر اساس افسانه‌های فرهنگ آسیای جنوبی شکل گرفته است. این سیاست به نوعی تلاشی برای مرکز زدایی از آمریکا نیز به حساب می‌آید.

میشل‌ها علیه ماشین‌ها آمریکایی‌ترین انیمیشن امسال است؛ با محوریت خانواده و یک دختر نوجوان که در طی مسیر سفر قهرمانانه‌ی خود، رابطه‌اش را با پدرش بازمی‌یابد. او در حین تلاش برای نجات دنیا از حمله ربات‌ها، به درک تازه‌ای از مفهوم پیوند خانواده و رابطه با والدین دست می‌یابد و قدم در راه تازه‌ای می‌گذارد. میشل‌ها همچنین نقدی است بر تسلط دنیای سایبری بر زندگی مدرن انسان، به ویژه در فرهنگ روز آمریکایی. از سویی برخلاف سیاست‌های اخیر سینمای آمریکا در توجه به سیاه‌پوستان، در این انیمیشن شخصیتی که دنیا را در معرض آسیب ربات‌ها و ماشین‎‌های هوشمند قرار می‌دهد، یک پسر جوان سیاه‌پوست و اصطلاحاً خوره‌ی کامپیوتر و هوش مصنوعی است. آنچه در زیرمتن این انیمیشن درباره تسلط هوش مصنوعی بر زندگی انسان معاصر بیان می‌شود، پیشتر در فیلم او (Her/ 2013) ساخته اسپایک جونز نیز مطرح شده بود.

انیمیشن فرار کن به عنوان یک داکیودراما چندان خود را محدود به گونه و دسته نمی‌کند. بلکه هم به قدر کفایت از فرم داستانی برای ارائه محتوای مستند بهره می‌برد؛ به این معنا که هم‌زمان از دو تکنیک متحرک‌سازی استاپ موشن و دوبعدی استفاده می‌کند و هم از سویی دیگر در ارجاع به وقایع تاریخی جمعی از نماهای آرشیوی زنده، یاری می‌گیرد. این انیمیشن مستقل در ترکیب تکنیک‌های مورد اشاره، از ایده محتوایی خود استفاده می‌کند که به ایجاد فرمی منحصربه‌فرد در فیلم می‌انجامد. فرار کن روایت زندگی امین نوابی مهاجر افغان و مقیم دانمارک است. این روایت از کودکی امین در افغانستان آغاز می‌شود و تا رسیدن او به مرحله اخذ مدرک پست دکترا در کپنهاگ ادامه می‌یابد. این انیمیشن از تکنیک استاپ موشن برای نمایش ذهنیت امین و گاه جریان سیال ذهن او حین روایت حوادث گذشته، بهره می‌گیرد. به ویژه در بخشی از روایت‌ها که امین خود به عنوان راوی شاهد یا مداخله‌گر، حضور ندارد. تصاویر اشخاصی که حال پس از گذر زمان، یادآوری آنها برای امین با درد و رنج و نوعی ابهام و تردید همراه است، با تکنیک استاپ موشن بازنمایی شده است. هم‌مانند تصویر پدرش که به سرنوشتی نامعلوم دچار شده و خانواده امین هیچ گاه خبری از او نیافته‌اند یا پارتنرش که جزو یکی از ترس‌های همیشگی او است، چراکه از رازهای زندگی نابه‌سامان امین باخبر است و ظن سوءاستفاده از این رازها توسط او، در نظر امین همواره هراسی را در پی دارد. اساس فرم بصری فیلم، تکنیک انیمیشن دو بعدی یا ۲D است که شامل زندگی گذشته شخصیت اصلی در افغانستان تا نوجوانی و پناهندگی در مسکو و حال حاضر او در کپنهاگ می‌شود، جایی که او سوژه یک مستند قرار گرفته است.

انیمیشن فرار کن از سویی دیگر روایت‌گر موضوعات روز جهان است. مسائلی که از سویی با اخبار روز دنیا گره خورده، مانند شرایط افغانستان و تسلط طالبان بر آن و نیز پرداختن به شخصیتی هم‌جنس‌گرا که در گفتمان جاری زمانه، مورد توجه است. اولین نمایش این فیلم در جشنواره ساندس آمریکا رقم خورده است. جشنواره‌ای که از حیث سیاست‌گذاری به آثاری با مایه‌های LGBT (هم‌جنس‌گرایی، دو جنسیت‌گرایی و ترنس‌سکچوآل) اهمیت خاصی می‌دهد. به‌طورکلی این فیلم را می‌توان تلاشی برای ارتقای زبان انیمیشن دانست چرا که ساخت مستند انیمیشن همچنان در سینمای جهان جایگاه خود را به طور کامل نیافته است. در ایران مستندی به نام کاغذ‌پاره‌ها (بهزاد نعلبندی/ ۱۳۹۷) ساخته شده که از این منظر اثری قابل توجه است. انیمیشن می‌تواند برخی از محدودیت‌های مستند زنده را اعم از ملاحظات هویتی افراد حقیقی و حقوقی، اماکن حقیقی و معذوریت سوژه‌ها را با مشابه‌سازی از میان بردارد.

شاید بتوان پیش‌بینی کرد که انیمیشن فرار کن با توجه به ساختار و محتوای خود، رقیبی جدی برای کمپانی‌های قدرتمند و شناخته شده عرصه انیمیشن آمریکا به حساب آید. کم‌تر از یک ماه به برگزاری مراسم اسکار که به دلیل شیوع اُمیکرون به تعویق افتاد، باقی مانده است. اما می‌توان گفت انیمیشن فرار کن از این رویداد، دست خالی راهی کشورش نخواهد شد!

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
شهرزاد شاه‌کرمی
شهرزاد شاه‌کرمی
نویسنده‌ی سینما

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights