در مطلب پیشین با عنوان «سیر تکامل تاریخی دیزاین: از انقلاب صنعتی تا ۱۹۸۰» دربارهٔ مهمترین جریانات اصلی و تاثیرگذار بر روی مفهوم دیزاین در قرون هجدهم تا بیستم گفتیم. از تلاش صنعتگران برای تسلط بر روی دیزاین و از طرف دیگر، تلاش دیزاینرها برای یادگیری فنون جدیدتر و پدید آمدن ایدههایی مثل هنرمند/دیزاینر و دیزاینرهای مهندس. گفتیم در حالی که اروپا همچنان با تاکید بر هنر و هنروری پیش میرفت، دستیابی به منابع جدید در امریکا تولید انبوه را به همراه داشت و در نتیجه رقابتِ شدیدتر را به وجود آورد. تولید انبوه و روشهای جدید تولید نیز منجر به ظهور دیزاینرهایی شد که به استایلیست معروف شدند و متخصص خلق فرمهای بصری جدید بودند.
بررسی تکامل تاریخی دیزاین را به سه بخش تقسیمبندی کردیم که در بخش نخست، از آغاز تا رنسانس را صحبت کردیم. در بخشِ میانی، از انقلاب صنعتی تا سال ۱۹۸۰ میلادی و در این مطلب، به بررسی نیم قرن اخیر میپردازیم (که به قرن بیست و یکم نیز ورود میکند). نیم قرنی که تحولات فناورانه در زمینهٔ ارتباطات و شبکههای مجازی قاعدهٔ همه چیز را، از جامعهشناسی تا روانشناسی، از تحولات صنعتی در هنرهایی مثل سینما، موسیقی، معماری تا روی کار آمدن بازارهای جدیدی مثل صنعت ویدیوگیم و گوشیهای هوشمند عوض کرد. در این بازهٔ زمانی نه تنها وسعت مفهوم دیزاین گستردهتر شد، بلکه لایههای جدیدی به آن اضافه شد که در این مطلب و در ادامهٔ سلسله مطالب دیزاین برای دیزاین به آن خواهیم پرداخت.
یک. منظور از پستمدرنیسم در دیزاین
در اواخر دهه ۱۹۸۰ میلادی بود که تغییر جهت معنادار و آشکاری نسبت به استفاده از فرمهای سادهٔ هندسی که شاخصهٔ اصلی مدرنیسم محسوب میشود به وجود آمد. در ادامه به تفاوتهای مدرنیسم و پستمدرنیسم میپردازیم اما پیش از آن باید اشاره کرد که گرایشِ پستمدرنیسم در راستای این که شاکلهٔ اصلی خودش را به دست بیاورد، به دنبال این بود که تبیین کند چه چیزی دیزاین نیست، تا این که به دنبال تعریف این که دیزاین چه چیزی هست بپردازد. یکی از علل اصلیِ این روند را میتوان در واکنش به زیرشاخههای روزافزون در زمینهٔ دیزاین و افزوده شدن ابعاد و لایههای جدید در این مفهوم دانست. در بسیاری از موارد، پستمدرنیسم با ایدههای معناشناسی محصول و با تاکید بر روی نظریههای معطوف به زبانشناسی تفسیر میشود. در واقع در این تعبیر پستمدرنیسم را نظریهای میدانند که در آن، معنای یک دیزاین مهمتر از اهداف عملی آن در نظر گرفته شده است (هسکت، ۲۰۰۲)؛ اما از آنجایی که این تعبیر ممکن است به دلیل تمایلات شخصی دیزاینرها سبب بدفهمی و کجفهمی شود، نیاز به برقرار کردنِ مرزبندی خطکشیشدهای است که تفاوت بین آن چه در گذشتهٔ معاصر بوده و مدرنیسم اصلیترین شاخهاش محسوب میشود با تعبیری که مطابق با تحولات دهههای اخیر باشد و تا حد جامع و کاملی تمامی زیرشاخهها را نیز پوشش دهد لازم است.
مدرنیسم و پستمدرنیسم دو دوره و جریان فکری متفاوت در تاریخ هنر هستند که تاثیر زیادی روی دیزاین نیز گذاشتهاند. هر کدام از این دو، دیدگاه خاص خود را نسبت به فرم، عملکرد، مواد و مفاهیم دیزاین دارند. یکی از تفاوتهای کلیدی و اولیهٔ آنها را میتوان در هندسهٔ احجام دانست. در مدرنیسم دیزاینرها به شدت به هندسه اقلیدسی پایبند بودند. خطوط صاف، شکلهای هندسی ساده و تقارن، ویژگیهای بارز دیزاینهای مدرن محسوب میشوند. این رویکرد، بیانگر جستجوی دیزاینرها برای سادگی، کارایی و جهانیگرایی بود. در گرایش پستمدرنیسم اما با این رویکرد مخالفت شد و دیزاینرها به سمت هندسههای پیچیدهتر و غیرخطی رفتند و در نتیجه، استفاده از اشکال نامنظم، منحنیها و ترکیبات غیرمتقارن، از ویژگیهای بارز دیزاینِ پستمدرن شد (تصویر شماره ۱). این رویکرد، نشانهای از واکنش به گسست از سنتها و در جستجوی تنوع و پیچیدگی در دیزاین بود.
تفاوتهای مدرنیسم و پستمدرنیسم به هندسه محدود نمیشود. مدرنیستها به تاریخ و سنت به عنوانِ یک بار اضافی نگاه میکردند و سعی میکردند دیزاینشان را از هرگونه ارجاع تاریخی پاک کنند. در گرایش پستمدرنیسم اما برعکس، به تاریخ و سنت علاقه زیادی نشان داده میشود و از عناصر تاریخی و فرهنگی در دیزاین استفاده میشود.
در مدرنیسم، عملکرد بر فرم غلبه داشت. یعنی دیزاین باید اول از همه کارآمد و مفید میبود و بعد از آن به زیبایی ظاهری توجه میشد. در گرایش پستمدرنیسم، دیزاینرها معتقد بودند که فرم و عملکرد لزوما نباید همراستا و یا حتی متضاد باشند، بلکه میتوانند کاملکنندهٔ یکدیگر باشند. آنها به بازی با فرم و ایجاد طرحهای غیرمنتظره علاقه نشان دادند.
مدرنیستها به مواد صنعتی و مصنوعی علاقه زیادی داشتند و سعی میکردند از مواد طبیعی کمتر استفاده کنند در حالی که دیزاینرهایی که گرایش پستمدرن داشتند به مواد طبیعی و سنتی نیز علاقه نشان میدادند و از ترکیب مواد مختلف در دیزاینشان استفاده میکردند.
در مدرنیسم، رنگها معمولا خنثی و بافتها صاف و یکدست بودند. در واقع این انتخاب هم تحت تاثیر مواد صنعتیِ نماد دنیای مدرن بود و هم در واکنش به همان نماد؛ اما در دیزاین پستمدرن از رنگهای زنده و بافتهای متنوع استفاده میشود (تصویر شماره ۲) تا دیزاین پویاتر به نظر برسد (Masterworks, 2023).
در کل میتوان گفت که مدرنیسم بر روی سادگی، نظم و عملکرد تاکید دارد و پستمدرنیسم به پیچیدگی، تنوع و بازی با فرم و معنا.
به عنوان مثالهایی از دیزاین مدرن میتوان ساختمانهای بینالمللی با خطوط صاف و ساده، مبلمان با دیزاین مینیمال و لوگوهای ساده و هندسی را نام برد و از دیزاینهای پستمدرن به ساختمانهایی با اشکال نامنظم و رنگهای متنوع، استفاده از کلاژ آرت در گرافیک دیزاین (تصویر شماره ۳)، مبلمان با دیزاینهای فانتزی و لوگوهایی با ترکیب عناصر مختلف اشاره کرد.
دو. دیزاین چه چیزی نیست!؟
یکی از مهمترین تفاوتهایی که در اینجا بین مدرنیسم و پستمدرنیسم در نظر گرفته میشود این است که در دوران مدرنیسم ایدههایی مثل هنرمند/دیزاینر مطرح بودند و سعی بر آن بود تا تلفیقی از هنر و دیزاین ایجاد شود؛ اما به مرور و با شکست عملیِ این ایده، در پستمدرنیسم گرایش دیزاینرها به این سمت رفت که مرزبندی خطکشیشده و دقیقی بین هنر و دیزاین در نظر بگیرند. در واقع شروع پستمدرنیسم را به گونهای میتوان در این دانست که تفکیک محکمی بین هنر و دیزاین، و به تبع آن، هنرمند و دیزاینر، برقرار شد.
دیزاین، هنر نیست. برخی افراد معتقدند که هنر صرفا نسخه زیباتری از دیزاین است، در حالی که برخی دیگر معتقدند که دیزاین شکل پایینتری از هنر است؛ اما تفاوت بین هنر و دیزاین مربوط به بالا و پایینتر، و یا زیباتر و خلاقانهتر بودن نیست، بلکه در نتیجهٔ نهایی است که تفاوت پیدا میکنند. هنر در درجه اول به بیانِ خویشتنِ هنرمند مربوط میشود. هنرمندان از خلاقیت خود برای خلق آثار هنری استفاده میکنند که منعکسکنندهٔ دیدگاهها و تجربیات منحصر به فرد خودشان است. هنر میتواند برای برقراری ارتباط با احساسات، ایدهها یا صرفا خلق چیزی زیبا استفاده شود، در حالی که دیزاین به دنبال حل یک مسئله است. دیزاینرها از خلاقیت خود برای ایجاد راهحلهایی در راستای مشکلات خاص استفاده میکنند. این مشکلات میتواند در هر قالب و ساختاری، چه حتی معطوف به یک قالب هنری، یا تولیدات صنعتی و همچنین خروجیهای دیجیتال قرار گیرد. پس خلاقیت در هر دو مهم است، اما نقش متفاوتی دارد. در هنر، خلاقیت میتواند هدف اصلیِ خروجیِ نهایی باشد، در حالی که در دیزاین باید در راستای رسیدن به یک هدف استفاده شود. در واقع، دیزاینرها باید بر روی ایجاد دیزاینهایی تمرکز کنند که کاربردی باشد (تصویر شماره ۴)، نه این که صرفا تلاشی برای خلاقیت به صرفِ خلاقیت داشته باشند. همچنین این طور میتوان گفت که دیزاینرها باید زیباییشناسی دیزاینهای خود را در نظر بگیرند، اما این نباید تمرکز اصلیشان در دیزاین باشد (Botega, 2021).
دیزاین، مهندسی نیست. این شاید برای برخی خیلی واضح به نظر برسد، اما برای مهندسین تولید و مهندسین صنعتی ممکن است شک و تردیدهایی بهوجود بیاورد. این سردرگمی به ویژه زمانی آشکار میشود که در مورد دیزاین صنعتی یا دیزاین محصول صحبت میشود. مهندسان با عوامل و فاکتورهای قابل پیشبینی مثلا یک تیر آهنی یا فولادی سروکار دارند. آنها میدانند که مثلا فولاد در شرایط مختلف چگونه رفتاری دارد و چه ویژگیهایی از خود نشان میدهد. در نتیجه مهندسان قسمتهای مختلف محصول را برای کارکردن با یکدیگر ادغام میکنند. در حالی که دیزاینرها با عوامل غیرقابل پیشبینی مانند هر آن چیزی که مربوط به انسانها و احساسات آنها باشد سروکار دارند. دیزاینرها تعامل بین محصول و انسان را بهتر میکنند. این بدان معنا نیست که یک دیزاینر نمیتواند کد بنویسد و یا این که یک مهندس نمیتواند دیزاین کند. اما وقتی یک دیزاینر برای تولید یک محصول کد مینویسد، دیگر در حال دیزاین کردن نیست، در حال کدنویسی است و بر عکس. به عبارت دیگر، گاهی اوقات دیزاینرها و مهندسان ممکن است در زمینهٔ فعالیتی یکدیگر کارها را به اشتراک بگذارند. با این وجود، باید از اینکه چه فعالیتی در حیطهٔ دیزاین قرار میگیرد و چه فعالیتی مهندسی است، آگاه باشند و تفاوت تفکیکشدهای قایل شوند (Areekkan, 2022).
اگرچه دیزاین به خودی خود نه هنر است و نه مهندسی، اما دیزاین با بهرهمندی از آنها، در راستای رسیدن به یک نتیجهٔ منسجم قرار میگیرد (تصویر شماره ۵). دیزاینر با یک مساله شروع میکند. هدف او حل این مسالهٔ حلنشده یا حل آن به روش دیگری است. دیزاین شامل مشخص کردن نیازهای لازم برای رضایت و رفاه استفادهکنندهٔ آن محصول و سایر ذینفعان درگیر و در نتیجه حل آن مسالهٔ مورد نظر است. یعنی پس از تحقیق و تکرار کافی، دیزاینر برنامه و روشی خلق میکند که توسط آن، عوامل انسانی بسیاری مثل زیباییشناسی، کارایی، لذت و سهولت استفاده، تناسب برای هدف، کیفیت و… را برای رسیدن به خروجی نهایی یک محصول در نظر میگیرد (Areekkan, 2022).
***
منابع
Masterworks. (2023, March 23). Postmodernism vs Modernism in Art: 5 Key Differences. Masterworks. https://insights.masterworks.com/art/history/postmodernism-vs-modernism-art/
Tate. (n.d.). Postmodernism | Tate. https://www.tate.org.uk/art/art-terms/p/postmodernism
Jeff Koons. (2021, September 01). Modern Art vs. Postmodern Art: 3 Key Differences. Masterclass. https://www.masterclass.com/articles/modernism-vs-postmodernism
Nicolaas Ackermann. (2023, November 21). Modern vs. Postmodern Architecture | Definition & Examples. Study. https://study.com/academy/lesson/modern-vs-postmodern-architecture.html
Design is not Art. (n.d.). https://austinknight.com/writing/design-is-not-art
Close, K. (2020, February 9). What is (and is Not) Design? | Talking About Design. Talking About Design. https://talkingaboutdesign.com/what-is-and-is-not-design/
Botega, L. (2021b, December 11). What is not Design and a few cautious ideas on what it might be. Medium. https://luizbotega.medium.com/what-is-not-design-and-a-few-cautious-ideas-on-what-it-might-be-9e0ebab069c2
Warr, M. (2020, October 15). Response: What is (and is Not) Design | Talking About Design. Talking About Design. https://talkingaboutdesign.com/response-what-is-and-is-not-design/
Areekkan, M. (2022, January 5). What is not design? – Bootcamp. Medium. https://bootcamp.uxdesign.cc/what-is-not-design-2518d6d446fa
Wu, S. (2021, September 9). Design is not Science, Art or Engineering – UX Collective. Medium. https://uxdesign.cc/design-is-not-science-art-or-engineering-5e8d2f499494
Novack, S. (2018, September 15). Design is Science, Art and Engineering — Website design consultants Boca Raton | SEO, social media | Small Business | Up A Notch Design. Website Design Consultants Boca Raton | SEO, Social Media | Small Business | up a Notch Design. https://www.upanotchdesign.com/blog-1/2018/9/15/design-is-science-art-and-engineering
جان هسکت (۲۰۰۲). دیزاین. ترجمه: منظر محمدی (۱۴۰۱). تهران: انتشارات مشکی
فرانک کیمرو (۲۰۱۲). شکل دیزاین. ترجمه: راضیه خشنود (۱۴۰۱). تهران: انتشارات مشکی