سالهاست که نظریهپردازان شهری به دنبال راهکاری برای پایدارترین رویکرد توسعهای شهرها هستند. رویکردی که در عین حفظ فواید زندگی در شهرها، پایداری را به همراه داشته باشد. اما منظور از پایداری چیست؟ شهر پایدار چگونه شهری هست و چرا این روزها دیگر نه به عنوان یک گزینه، بلکه به عنوان یک ضرورت شناخته میشود؟
زندگی در بسیاری از کلانشهرهای امروزی، با وابستگی به خودروی شخصی و ترافیک، کم تحرکی و مشکلات جسمی، آلودگیهای زیست محیطی و … همراه شده است که عمدتا ناشی از عدم هماهنگی پراکنش کاربریهای جاذب سفر و سیاستهای حمل و نقل شهری بوده و این امر تلاش مضاعف برنامهریزان را برای بهبود شرایط، و حرکت به سمت شهر پایدار، بیش از پیش طلب کرده است. در بسیاری از منابع، شهر پایدار (Sustainable City) با ویژگیهایی همچون استفاده از وسایل حمل و نقل پاک نظیر اتوبوسهای برقی، سیستم مترو، قطارهای زیرزمینی و خودروهای برقی، محلات شهری با قابلیت پیادهروی و دوچرخهسواری[۱]، ساختمانهای سبز[۲]، دسترسی آسان به خدمات شهری نظیر بیمارستان، مدرسه و …، فضاهای سبز عمومی و مدیریت زباله تعریف شده است که توسعه شهر بر مبنای حمل و نقل(Transit-Oriented System[۳])، پاسخگوی بسیاری از این ویژگیها هست.
TOD نخستین بار در سال ۱۹۹۳ و توسط “کولتروپ” و نشات گرفته از نظریات “نوشهرسازی” مطرح شد. ایده اصلی این طرح، ایجاد مراکزی با تراکم بالا، همراه با اختلاط کاربری[۴] بوده است که از طریق سیستم حمل و نقل عمومی شهر، به یکدیگر مرتبط میشوند. این مراکز در فاصلهی ۶۰۰ متری یا حدود ۱۰ دقیقه پیادهروی از مراکز محلات پاسخگوی نیازها و خدمات روزمره ساکنین بوده و بدین ترتیب، “پیاده مداری در شهر پایدار” تعریف میشود.
این یک پاسخ برنامهریزانه به ازدحام، انتشار کربن، بهرهوری پائین در تک کاربری بودن[۵] و پراکندهرویی شهری[۶] است. توسعه شهر براساس حمل و نقل، رویکردی تلفیقی از برنامهریزی حمل و نقل و کاربری زمین است که ماحصل آن جوامعی پویاتر[۷] و شهری مردم محور[۸] بوده و اجرای صحیح آن میتواند مصرف انرژی را تا ۸۵ درصد کاهش دهد. (منبع: (tod.org
پایداری در این رویکرد شامل ۳ مولفه مهم انرژی تجدید پذیر، شبکه ریلی گسترده و یکپارچه و تراکم بوده و این راه آهن پرسرعت به عنوان ستون فقرات یک سیستم حمل و نقل ملی است که هنگامی که با راه آهن منطقهای، راه آهن سبک، سیستم های مترو و تراموا ترکیب می شود، یک شبکه ریلی کامل و یکپارچه را ایجاد میکند و بدین وسیله، امکان جابجایی آسان و سریع را در سراسر سیستم فراهم میشود. درنتیجه هماهنگی و تشویق توسعه فشرده با کاربری مختلط در اطراف ایستگاههای راهآهن، سیستم را با امکان زندگی و کار بدون نیاز به ماشین کامل میکند. اقبال TOD تنها به خاطر ارائه سطح بالاتر کیفیت زندگی به شهروندان نیست و راهحلهای سهگانه اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی پایدار این رویکرد نیز پاسخگوی بسیاری از مسائل مدیریت شهری بوده است.
نمودار زیر ارتباط بین مصرف انرژی مرتبط با سیستم حمل و نقل و تراکم و فشردگی شهری را نشان میدهد. شهرهای متراکمی نظیر هنگ کنگ، توکیو، سنگاپور که از متراکمترین شهرها به شمار میروند، کمترین مصرف انرژی را به خود اختصاص داده و شهرهای آمریکای شمالی که عمدتا ساختاری گسترده و پهن شهری[۹] دارند، بالاترین سطح از مصرف انرژی وابسته به حمل و نقل را به خود اختصاص دادهاند.
تصویر زیر، کریدور راستلین بالستون[۱۰] در شهر آرلینگتون[۱۱]، شهری در شمال ایالت ویرجینیا آمریکا که نمونهای از برنامهریزی و رشد هوشمند شهری با تمرکز بر تراکم و اختلاط کاربری است، را نشان میدهد. این کریدور به کریدور اصلی ترانزیتی شهر متصل بوده و نقش مهمی در شکلگیری بافت امروزی این شهر ایفا کرده است. برنامهریزان و سیاستگذاران شهری، با تجربه ناگهانی تقاضای بالای دفاتر اداری و تجاری، به واسطه ظهور پرسرعت مشاغل جدید و سرازیر شدن جمعیت، فرصت را برای تغییر شکل این شهر[۱۲]، اجرای طرح TOD و کاهش وابستگی به خودرو مناسب دیدهاند که نتیجه آن در تصویر قابل مشاهده است. این تغییر شکل شهر، مزایای دیگری همچون بازطراحی فضاهای عمومی شهر، تقویت زیرساختها، توجه بیشتر به مکانیابی خردهفروشیها (نیازهای روزمره) و… را برای شهر به ارمغان داشته است.
مجموعه نکات ذکر شده، حاکی از تاثیر قابل توجه اجرای طرح TOD در رسیدن به پایداری شهری دارد. اما نکتهای که قبل از هر تصمیم پرهزینهای باید مورد توجه قرار گیرد این است که آیا جمیع شرایط، زمینه را برای اجرای این طرح مناسب ارزیابی کرده است؟ برای مثال، آیا در طرحهای بالادستی بلندمدت شهری، که تعیین کننده بودجههای کلان شهر میباشند، جایگاهی برای توسعه شهر بر این مبنا درنظر گرفته شده است؟ آیا توپولوژی شهر، تسهیل کننده یا مانعی پرهزینه بر سر راه این طرح بهشمار میرود؟
امروزه همچنین گروهی از اقتصاددانان و برنامهریزان شهری معتقد هستند که این رویکرد، منجر به افزایش قیمت مسکن در محدودههای مورد مداخله و در نتیجه آن شیوع پدیدههایی همچون “اعیانسازی[۱۳]” و “جداییگزینی[۱۴]” به معنای خروج گروهی از ساکنین که دیگر توانایی مالی تامین هزینههای سکونت در این محلات را ندارند (اخراج کمدرآمدها)، شده است و این خود شروعی بر مباحث “پایداری اجتماعی” است. بنابراین، این رویکرد، مانند بسیاری دیگر از رویکردهای توسعهای، وابسته به ارزیابی زمان، مکان، و سایر ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی شهر خواهد بود و بهکارگیری آن، بررسیهای دقیق و جدی کارشناسی را طلب میکند.
[۱] Walkable and bikeable neighborhoods
[۲] Green Buildings
[۳] TOD
[۴] Mixed-Used
[۵] Single-Used
[۶] Urban sprawl
[۷] Vibrant City
[۸] People-Centric Place
[۹] Broad City
[۱۰] Rosslyn-Ballston Corridor, Virginia, USA
[۱۱] Arlington
[۱۲] Reimagine
[۱۳] Gentrification
[۱۴] Segregation