بدون شک موزه کلکسیون والاس در لندن، یکی از جذابترین و برجستهترین موزههای اروپاست. مجموعه والاس حاوی تقریباً پنج هزار اثر هنری است که توسط پنج نسل از خانوادههای اشرافی بریتانیایی گردآوری شده و سرانجام در سال ۱۸۹۷ توسط آخرین مالک خصوصی خود، بانو والاس، به ملت بریتانیا اهدا شده است. حیرتانگیزترین بخش این مجموعه، آثار هنری متعلق به قرن نوزدهم فرانسه است، در میان این آثار از نقاشی و تندیس گرفته تا مبلمان و حتی جعبههای عطر و طلا به چشم میخورد. در کنار دیگر شاهکارهای نقاشی این مجموعه، تابلوی «تاب بازی» اثر ژان اونوره فراگونار، نقش بیبدیلی در ارزش این مجموعه دارد.
ژان-انوره فراگونار(۱۷۳۲-۱۸۰۶)، متولد شهر گراس فرانسه، از نمایانترین نقاشان و چاپگران قرن هجدهم، در سبک روکوکو است که شهرتی جاودانه دارد. از سنین نوجوانی، استعداد هنری بیمانندی به نمایش گذاشت و هنر را تحت نظارت یکی از بزرگان هنر آن دوران، فرانسوا بوشه، در پاریس آموخت. تواناییهای او در رنگآمیزی، قلمگیری و ترکیببندیهای متنوع و خلاقانه، او را به هنرمندی نامی تبدیل کرد.
آثار اولیه ژان فراگونار اغلب از الگوها و مضامین عاشقانه، سبکسرانه، و تصاویری از دنیایی رویاگونه و شادابی شبانی تشکیل شده بودند که در واقع، نمایانگر روح و ذائقهی زمانهی روکوکو بودند. مهارت او در ثبت لحظات لذت بخش و شورانگیز از زندگی مردم، باعث شهرت و حمایت وی در بین اقشار بالارده جامعه فرانسه شد. یکی از معروفترین آثار وی، همین تابلوی “تاب بازی” است که نشان دهندهی استعداد او در ایجاد الگوهای جذاب، شاداب و پر جنب و جوش است.
این نقاشی بیتردید یکی از معروفترین آثار هنری اروتیک در قرن هجدهم است و به محض ظهور، شهرتی بیبدیل به همراه جنجالهای فراوان را به دنبال داشت. این شهرت نه از راه مهارت فنی بینظیر ژان فراگونار، نقاش این اثر، بلکه به دلیل ابراز شهوانی در زمینهی شخصیتهای آن و رسواییهای شدید و بی بند و باری اخلاقی که در آن زمان از آن تصویربرداری میشد، به دست آمد.
در سمت چپ تابلو، مرد جوانی را میبینیم که پنهانی زیر شاخهها و برگهای یک بوته مخفی شده و زن جوان را روی تاب نظاره میکند. زن جوان توسط مرد مسنی که در سمت راست تابلو قرار دارد، تاب میخورد. اما پیرمرد از حضور مرد جوان مطلع نیست.
در آن دوره، خیانت زناشویی (یا خیانت در پیمان زناشویی) به وضوح با نماد تاب، به تصویر کشیده شد.
در جلوی پای مرد مسن، یک سگ کوچک دیده میشود که به نظر میرسد در حال واق واق کردن باشد. از زمانهای گذشته تا به امروز، سگ بهعنوان نمادی از وفاداری و اخلاص شناخته شده است.
در نگاه نخست، احتمالا این چنین به نظر میرسد:
لیکن با نگاه دقیقتر، متوجه میشویم که زن جوان بیشتر در حال عشوهگری است تا بازیگوشی؛ چنان که او با هر اوجی حین تاب خوردن، پاهایش را بازتر میکند تا مرد جوان را به سمت زیبایی و خواستههایش کشانده و مجذوبش کند؛ مرد چشمچرانی میکند و زن حتی یکی از لنگههای کفشش را به سمت آن مجسمه بالدار، که در سمت چپ تابلو قرار دارد، پرتاب میکند. این مجسمه بالدار، هیچ کسی نیست جز کوپید که خداوندگار عشق شهوانی و زیبایی در اساطیر رومی است. کوپید، انگشتش را به علامت سکوت به روی لب میگذارد، تا مبادا آن دو پسرک بالدار ونوسی که زیر تاب قرار دارند، آوازه کنند؛ در حالی که دست مرد جوان، که به جلو دراز شده است، نمادی از فالوس و رجولیت است.
دیدرو، فیلسوف شهیر فرانسوی، هنگام مشاهده این اثر هنری، به غضب فرو میریخت و اعتقاد داشت که هنرمند باید به درستی فرزانگی و عمق انسان را بازتاب دهد، بدون آنکه در دام ابتذال و تافتههای ناچیز اشرافیت گیر افتد. اکثر مشتریان بالارده فراگونار، پس از انقلاب بزرگ فرانسه، در وضعیتهای ناخوشایندی قرارگرفتند.
اما اگر از نگاه دیدرو بگذریم؛ فدریکو فلینی، فیلمساز بزرگ، چنان به جذابیت این اثر هنری دلبسته شد که تصویر آن را در زیباترین اثر خود، یعنی فیلم “شبهای کابیریا”، بهره برد.
*روکوکو اصطلاحی در تاریخ هنر است که برای توصیف هنر تزئینی در زمینههای مختلف از جمله معماری، بناآرایی، نقاشی، پیکرسازی، طراحی اثاثیه و اشیاء زینتی بکار میرود.
تصاویر توسط آرتیست ریدر، در گالری کلکسیون والاس در لندن ارائه میشوند.
the swing painting (1767)
by jean-honoré fragonard