هارولد جورج بلافونته جونیور معروف به هری بلافونته، خواننده، بازیگر، و تهیهکنندۀ آمریکایی و مبارز سیاهپوست در سن ۹۶ سالگی درگذشت. او از مجبوبترین و موفقترین چهرهها در تاریخ موسیقی آفرو-امریکن بود. بلافونته در محله هارلم نیویورک زاده شد اما پنج ساله بود که با خانواده اش به جاماییکا رفت و سالهای کودکیاش را نزد مادربزرگش در آنجا گذراند اما پس از چند سال برای دوره دبیرستان به نیویورک بازگشت. بلافونته کار تئاتر را در نیویورک با شرکت در کارگاه بازیگری اروین پیسکاتور، کارگردان و نظریه پرداز تئاتر آلمانی در کنار چهرههایی همچون مارلون براندو، تونی کرتیس و والتر متیو آغاز کرد و همزمان در تئاترهای برادوی روی صحنه رفت. با همکاری سیدنی پواتیه نیز در تئاتر سیاهان آمریکایی در محله هارلم، کارهایی را به روی صحنه برد.
سلطان موسیقی کالیپسو
بلافونته، خواننده و موسیقیدانی بود که در ژانرهای متنوع از جاز و بلوز گرفته تا پاپ و هیپ هاپ و کالیپسو کار کرد. او به عنوان خواننده موسیقی جاز و پاپ ابتدا در کلوپهای شبانه نیویورک به اجرای برنامه پرداخت. چارلی پارکر از حامیان او بود و مدتی در گروه پارکر به همراه مایلز دیویس به اجرای برنامه پرداخت. نخستین آهنگ بلافونته که روی صفحه ضبط و در سطح وسیعی در ۱۹۵۳ منتشر شد ترانه فولکلوریک «ماتیلدا» بود. ترانه ای در ژانر کالیپسو (موسیقی فولکلوریک قرن نوزدهمی جزایر کارائیب) که شعر آن مربوط به ماجرای دختری به نام ماتیلدا بود که پول مرد جوانی را می دزدید و به ونزوئلا فرار می کرد. موسیقیاش را در سال ۱۹۴۹ بیرون داد. فعالیتهای بلافونته در زمینه موسیقی در سال ۱۹۵۶ با انتشار آلبوم «کالیپسو» و آهنگ «قایق موز» (دِی –او) بهاوج خود رسید. این آلبوم که ترکیبی خلاقانه از انواع موسیقی جاز، فولک و موسیقی کالیپسو بود، مورد استقبال مردم قرار گرفت هرچند انتقادهایی را نیز به دنبال داشت. ترانۀ «قایق موز» او ولوله و شور و هیجان زیادی در آمریکا به پا کرد و بلافونته به عنوان سلطان موسیقی کالیپسو لقب گرفت. تیم برتون از این آهنگ و آهنگ «بپر توی صف» در ساوندترک فیلم «بیتل جویس» خود استفاده کرده است.بلافونته سه بار برای آلبومهایش برنده جایزه گرمی شد. دومین جایزه گرمی او که در سال ۱۹۶۵ گرفت به خاطر انتشار آلبوم «عصری با بلافونته و ماکبا» بود که به همراه میریام ماکبا؛ خواننده و فعال سیاسی آفریقای جنوبی بیرون داد. بلافونته در دهه شصت با همکاری نت کینگ کول، شرکت موسیقی «کول بلانته» را تاسیس کرد. در این شرکت او به حمایت از نوازندگان و خوانندگان جوان و گمنام سیاه پوست پرداخت. بلافونته با باب دیلن نیز همکاری داشت و آلبوم فولک او با نام «ویژه نیمه شب» با ساز دهنی باب دیلن در ۱۹۶۲ منتشر شد. یکی از آهنگهای مشهور بلافونته، ترانه عبری «هاوا ناگیلا» (Hava nagila) است که در زبان عبری به معنی «بیایید شاد باشیم» معنی میدهد. ترانهای فولکلوریک که اغلب در مراسم جشن و سرور کلیمیان اجرا میشود و بلافونته آن را با زیبایی اجرا کرده است. ترانهای که خیلی از چهرههای مشهور مثل جولی اندروز، دالیدا، نیل دایمند، باب دیلن و آندره ریو نیز آن را اجرا کردهاند. سیفالله داد نیز در فیلم «بازمانده» که درباره مبارزه فلسطینی ها با اسرائیل است، از این ترانه با صدای هری بلافونته استفاده کرده است. در سال ۱۹۸۶ بلافونته، ترانه «ما جهان هستیم» را به صورت کُرال همراه با مایکل جکسون، دایانا راس، استیوی واندر، ری چارلز و باب دیلن و بروس اسپرینگستین اجرا کرد که شهرت زیادی یافت.
بلافونته، علاوه بر جایزههای گرمی، جایزه تونی و امی را نیز برای کارهای تلویزیونیاش دریافت کرد. با برنامه تلویزیونی «امشب با بلافونته»، او نخستین سیاه پوستی بود که در ۱۹۵۹ موفق به دریافت جایزه تونی شد.
بلافونته و سینما
بلافونته یکی از نخستین بازیگران سیاهی بود که در هالیوود جدی گرفته شد. نخستین فیلم مهم او در سینما بازی در فیلم موزیکال «کارمن جونز» ساخته اتوپرمینجر بود که بر اساس اپرای کارمن ژرژ بیزه ساخته شد و همه بازیگران آن سیاه پوست بودند. با اینکه بلافونته در آن زمان خواننده نسبتا معروفی بود اما به او اجازه خواندن در فیلم داده نشد و خوانندهای به نام لیورن هاچرسون به جای او آواز خواند و او فقط در فیلم لب زد. با این حال بازی در این فیلم به شهرت او به عنوان یک خواننده کمک کرد. بلافونته در اواخر دهه پنجاه، شرکت فیلمسازی «هربل» را تاسیس کرد. فیلم «به فردا امیدی نیست» ساخته رابرت وایز، اولین فیلمی بود که بلافونته در این شرکت تهیه کرد با فیلمنامه ای از آبراهام پولانسکی که نامش در لیست سیاه مک کارتی بود و اجازه فعالیت در سینما را نداشت. در تیتراژ فیلم به جای نام پولانسکی از نام بدل او یعنی جان او کیلنز استفاده شد. بعدها در دهه نود از پولانسکی اعاده حیثیت شد و نام او در تیتراژ فیلم قرار گرفت. «به فردا امیدی نیست»، یک فیلم نوآر درجه یک با تم نژادپرستی درباره سرقت از بانک بود با بازی رابرت رایان در نقش یک دزد نژادپرست و هری بلافونته در نقش یک خواننده که به خاطر بدهیهایش در قمار مجبور به شرکت در این سرقت میشد.
بلافونته بعد از بازی در چند فیلم، در دهه شصت در اعتراض به نقشهایی که به او پیشنهاد میشد از سینما کناره گرفت و به اجرای موسیقی پرداخت. اما در دهه هفتاد با فیلم «فرشته لوین» ساخته یان کادار به سینما بازگشت. فیلمی که خودش تهیه کننده آن بود و در کنار زرو موستل کمدین آمریکایی ظاهر شد. در ۱۹۷۲ با دوست و همکار قدیمیاش، سیدنی پواتیه در فیلم «باک و موعظهگر» و «شنبه شب بالای شهر» (هر دو به کارگردانی سیدنی پواتیه) همبازی شد. بعد از آن بلافونته در چند فیلم دیگر نیز بازی کرد از جمله در دو فیلم از ساختههای رابرت آلتمن با عنوان «بازیگر» و «کانزاس سیتی»(در نقش یک گانگستر). آخرین فیلم بلافونته در سینما بازی در فیلم «بلککلنسمن» اسپایک لی بود که در نقش یک مدافع قدیمی حقوق سیاهان ظاهر شد. در سال ۲۰۱۴ جایزه افتخاری اسکار برای فعالیتهای هنری و اجتماعی بلافونته به او اهدا شد.
فعال سیاسی و مدافع حقوق سیاهان
هری بلافونته، در کنار خوانندگی و بازیگری، از مبارزان سرسخت و خستگی ناپذیر حقوق سیاهان بود و در دهه شصت همراه با شکل گیری جنبش حقوق مدنی در آمریکا، به همراه مارتین لوتر کینگ نقش فعالی در این جنبش داشت. بلافونته از سال ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۱، از اجرای برنامه در جنوب آمریکا که فضایی نژادپرستانه بر آن حاکم بود خودداری کرد و به همین دلیل هدف حمله شدید مفسران نژادپرست سفید پوست قرار گرفت. او مدتی هم در دوران سیاه مک کارتیسم، به اتهام داشتن گرایشهای کمونیستی در لیست سیاه سناتور مک کارتی قرار گرفت.
بلافونته در سازماندهی راهپیمایی بزرگ واشنگتن که در اوت ۱۹۶۳ علیه تبعیض نژادی و در دفاع از حقوق انسانی سیاهان آمریکا برگزار شد نقش مهمی داشت. تظاهراتی که برخی ستاره های مشهور هالیوود از جمله برت لنکستر، سیدنی پواتیه، پل نیومن، تونی کرتیس، رابرت رایان، مارلون براندو، جوون ووردوارد، جودی گارلند و چارلتون هستون نیز در آن شرکت داشتند. در همین راهپیمایی بود که مارتین لوتر کینگ در آن، سخنرانی مشهور خود با عنوان «من رویایی دارم» را ایراد کرد. او رابطه دوستانه عمیقی با مارتین لوتر کینگ داشت و در کنار او از ریاست جمهوری جان اف کندی حمایت کرد. وقتی لوترکینگ در ۱۹۶۳ به زندان افتاد، بلافونته با گذاشتن وثیقه او را از زندان آزاد کرد. لوتر کینگ، شجاعت و مرام اخلاقی او را می ستود و او را چهره ای کلیدی در مبارزه جهانی برای آزادی و سلاح تاکتیکی قدرتمندی در جنبش حقوق مدنی آمریکا خواند. انتشار آلبوم «عصری با بلافونته و ماکبا»، که مجموعهای از آهنگهای فولک و اعتراضی بود که او به همراه میریام ماکبا خواننده و فعال سیاسی آفریقای جنوبی ضبط کرد و بیرون داد؛ در واقع آغاز مبارزه طولانی او علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی و حمایت از نلسون ماندلا و تلاش برای آزادی او از زندان بود.او حتی در سال ۱۹۸۵ در تظاهرات علیه نژادپرستی در برابر سفارت آفریقای جنوبی در واشنگتن دستگیر شد و به زندان افتاد. بلافونته در سال ۱۹۸۷ به عنوان سفیر وجدان پاک سازمان ملل انتخاب شد و برای تهیه گزارش به مناطق بحران زده جهان سفر می کرد. بلافونته همیشه از مخالفان سیاست خارجی جنگ طلبانه دولت آمریکا بود و تهاجم این کشور به کشورهای دیگر از جمله گرانادا و عراق را محکوم کرد. او جرج بوش را یک “جنگ طلب” خوانده بود.
خاطرات بلافونته با عنوان «ترانه من» در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. مستندسازی به نام سوزان راستاک در سال ۲۰۱۲مستندی با نام « ترانهات را بخوان» ساخت که درباره زندگی و کارهای بلافونته بود. بلافونته، هرگز از فعالیت های سیاسیاش و مبارزه در راه آزادی و حقوق بشر اظهار پشیمانی نکرد. با این حال در این اواخر معتقد بود که موسیقی و هنرش تحتالشعاع فعالیتهای سیاسیاش قرار گرفته است.