وارد روز دوم جشنواره شدیم و شاهد آن هستیم که چرخ کن همچنان به راه خود ادامه میدهد. به قول تری فرمو چیزی که باعث جذابیت جشنواره میشود این است که با وجود تمام اتفاقات مربوط به پاندمی که افتاده، میتوانیم سالنهای مملو از جمعیت را شاهد باشیم و این در حقیقت شبیه به یک معجزهای خواهد بود که شاید تا سالهای آینده در موردش صحبت خواهیم کرد. کن به هر شکل باعث شد که چراغ سینما را روشن نگه داشته و سعی کرده با انتخاب فیلمهایی که تا حد امکان از لحاظ داستان و هم از لحاظ کاراکتر و شخصیت قهرمان آثار بهسزایی هستند بینندگان را به برنامههای خودش جذب کند.
بندتا / Benedetta
از محبوبترین فیلمهایی که این روزها منتظرش بودیم فیلم بندتا ساختهی پل ورهوفن بود که در روز دوم پخش شد. فیلمی که از مدتها قبل میدانستیم قرار است ورهوفن به سراغ موضوعی که تابو محسوب میشود برود و چالش برانگیز باشد. داستان راهبهای که عاشق زن راهبهای دیگر میشود. او در این فیلم لحظههایی به یاد ماندنی خلق کرده با بازیهای درخشان و فوقالعاده از کاراکتر اصلی خودش که در اینجا باز هم ورهوفن معجزه خودش را نشان داده. کارگردانی که در این سن و سال قادر خواهد بود ضربان قلب بیننده را به صدا در بیاورد و به چالش برلنگیزد و هنوز حرفهای جدید و غیرمنتظرهای برای گفتن دارد. بندتا فیلمی است که از تب و تاب، و تابوی خودش نمیافتد و بیننده را درگیر خود میکند با قصهای چالشبرانگیز و با نقاط اوجِ تعریفشده دارد. در اینجا با بازیهای درخشان و همچنین طعنهآمیزی مواجه هستیم که کارگردان با مذهب میکند، و تقریبا ابایی در بازی کردن با اسطورههای مذهبی و به چالش کشیدن آنها از خود نشان نمیدهد. تنها مشکل فیلم این است که این ایدهی ورهوفن در انتقاد از مذهب به کل فیلم غالب شده است و گاهی بخشهای متمایزی از داستان را به خودش شکل میدهد و آن حالت ارگانیک بودن را از داستان میگیرد و گویی کارگردان در حال دنبال کردن هدف مشخص شخصی خودش است.
بدترین آدم روی زمین / The Worst Person in the World
فیلمهای فمینیستی در جشنواره امسال خوشبختانه زیاد هستند ولی بعضی از آنها از یک منطق ارگانیک قابل قبول پیروی میکنند. یکی از نمونههای مشخص در اینجا فیلم آخر یواخیم تریه بود. او که کارگردانی نروژی است، در سالهای اخیر در جشنواره کن حضور پررنگتری هم داشته است. فیلم امسال او مانند آثار قبلیاش موضوعی روانشناسانه و دارای تم psychology همراه با روابط خانوادگی و زناشویی است.
بازیگران فیلم یواخیم تریه لحظات به یاد ماندنی بسیار زیبایی خلق کردهاند و بیننده شاهد ریتمی قابل تحمل در طول فیلم خواهد بود. این فیلم در دوازده پرده تعریف میشود که در آن یک رابطه از روزهای اول تا روزهای آخرش و همچنین تا نقطهی اوجش که قرار است همهچیز به پایان برسد (که به نام فیلم هم اشاره دارد) به نمایش میگذارد. در خلال این فیلم هم میتوانیم دیدگاه کارگردان را نسبت به جامعه امروزی نروژ ببینیم و همچنین از یک رابطه و چگونگی شکلگیری آن و اضطرابهایی که در رابطه موجود است، بحثهایی مانند خیانت و عشق و… روبرو شویم. این فیلم به وضوح یکی از درخشانترین فیلمهایی بود که در کن امسال به نمایش درآمد و پس از فیلمِ نه چندان موفق کارگردان در دو سال قبل، این فیلم بازگشتی بود به روزهای درخشان بازیگری و متکی بر بازیگر زن فیلم که بر خلاف فیلمهایی که اخیرا ساخته میشوند و در آن ایدئولوژی مسلط است، فیلمی بود که از ایدئولوژی خاصی پیروی نمیکند. داستانی ارگانیک دارد و همین یک زیبایی خاصی را به این فیلم بخشیده است. از همینجا است که هیچ لحظهای از فیلم حس نمیشود که نظر شخصی کارگردان و ایدهاش بر فیلم غالب شده باشد. احساس میکنیم که با یک داستانی روبرو هستیم که عناصر داستان خودشان به یکدیگر متصل شدهاند.
ریحانه مریمنور / Rehana Maryam Noor
فیلم دیگری که امسال با دید فمینیستی ساخته شده بود فیلمی بود از بنگلادش که به جریان Me Too در این کشور میپرداخت. اولین فیلمی که برای اولین بار با این موضوع در بخش نوعی نگاه جشنواره کن راه پیدا کرده بود. یک قصه درخشان در محیط مدرسه، پیرامون یک معلم مدرسه که در آنجا با اتهام جنسی به یکی دیگر از معلمان روبرو میشود و حالا بایستی تصمیمگیری کند که چگونه از حق و حقوق دختری که مورد تجاوز قرار گرفته حمایت شود. فیلمی با ریتم جذاب و قصه گیرا، بازیهای درخشان و دوربینی که بیشتر همراه با شخصیت اصلی میشود و در لابلای خودش قصههای مختلفی را از جمله جنبش Me Too و انتقادهایی که به این جریان از طرف مخالفانش زده شود میپردازد.
کارگردان در اینجا همجبهه با جنبش قرار گرفته و به نوعی سعی میکند بحث rape mentality و تجاوز را باز کند و با چالشهایی که rape mentality در کشورهای مسلمان با آن مواجه است و افراد را درگیر میکند، بیننده را آشنا کند و این سوال را در لابلای داستانهایش مطرح کند که چگونه دخترانمان را پرورش دهیم. چرا که شخصیت اصلی فیلم دختری دارد که در طول فیلم پرسشهای مختلفی را در مورد چگونگی شکلگیری نوع شخصیت یک دختر مطرح میکند. اثری تاملبرانگیز و قابل قبول از سینمای بنگلادش.