Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

    نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

    بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی یا موعظه‌گری در مذمت فلاکت | نگاهی به فیلم «رها»

      ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      مرور فیلم‌های بخش مسابقه جشنواره کن ۲۰۲۵: یک دور کامل

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      از شلیته‌های قاجاری تا پیراهن‌های الهام گرفته از ستارگان دهه‌ی سی آمریکا

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | در دنیای تو ساعت چند است؟

      ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من ترانه، اورکای ایران زمین هستم | نگاهی به فیلم «اورکا» ساخته‌ی سحر مصیبی

      ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازکردن سر شوخی با هالیوود | یادداشتی بر فصل اول سریال استودیو به کارگردانی سث روگن و ایوان گلدبرگ

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «رقصیدن پینا باوش»؛ همین که هستی بسیار زیباست

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۸ خرداد , ۱۴۰۴

      بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌ها | بی‌تا

      ۷ خرداد , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «گل‌ها» نوشته‌ی «آلیس واکر»

      ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

      ۱۰ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۸- داستان سایه

      ۶ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

      ۹ خرداد , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      پنجاه تابلو | ۴۷- سه شاهکار از برهنگی در نقاشی

      ۵ خرداد , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳

      اسطوره‌ی آفرینش | کیهان‌زایی و کیهان‌شناسی

      ۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هر کجا باشم، شعر مال من است

      ۳۰ اسفند , ۱۴۰۳

      لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

      ۱۴ اسفند , ۱۴۰۳

      کانادا: سرزمین غرولند، چسب کاغذی و دزدهای حرفه‌ای!

      ۱۱ دی , ۱۴۰۳
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    سینما یادداشت‌ها

    گالری نقد / قسمت چهارم: گروهبان یورک

    پژمان خلیل‌زادهپژمان خلیل‌زاده۱۸ بهمن , ۱۴۰۲
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    گروهبان یورک
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    نام فیلم: گروهبان یورک – ۱۹۴۱

    کارگردان: هاوارد هاکس

    منتقد: ژان‌لویی کومولی

    مجله کایه‌دو سینما: شماره 135 – سپتامبر 1962

    بزرگی سادگی

    یک سوءتفاهم همواره بین افرادی وجود دارد که سینما را فقط فرصتی برای مشارکت در گرایش‌های سیاسی، اجتماعی یا اخلاقی می‌بینند، و افرادی که فکر می‌کنند مهمترین بخش سینما این است که از طریق آثار بعضی از کارگردانان ما را به یک بُعد بیشتر واقعیت و مشکلات خودمان برساند و برای ابعاد ایجازی فردی‌مان در حیطه تصویر دست به زایشِ بصری بزند.

    (*نکته مترجم* اما جالب توجه است که دقیقاً خود شخص کومولی وقتی بهمراه ژان ناربونی با کودتایی درون‌سازمانی داخل هئیت تحریریه مجله علیه ژاک ریوت و اریک رومر، از ۱۹۶۷ سردبیر کایه‌دو سینما می‌شوند در سالهای ۱۹۷۰-۱۹۷۳ شاهد رادیکال‌ترین مجله سینمایی و نقد فیلم در کل قرن بیستم و تاریخ ژورنالیسم سینمایی هستیم؛ دورانی که مشهور به عصر سرخ کایه‌دو سینما است. بازه زمانی که باعث شد این مجله تندترین مواضع سیاسی مارکسیستی و لنینیستی در حیطه هنر و نقد فیلم را بر گُرده تاریخ بنام خود تثبیت کند تا جایی که در سالهای ۱۹۷۲ مجله کایه با رویکرد رادیکال مائویستی وارد سمینارهای دانشجویان چپ‌گرا و انقلابی و پارتیزان گشت. حال اکنون که داریم این مواضع کومولی را می‌خوانیم جالبی موضوع همینجاست که حدود ۸ سال بعد از این اظهار نظر، کاملاً ژان‌لویی کومولی سینما و نقد و نظریه را از دریچه انتظام و مفاهمه‌ی سیاسی و اجتماعی و ایدئولوژی، آنهم به شکلی تماماً رادیکال ارزیابی می‌کند**)

     این تضاد اساسی درباره‌ی هنر یک بار دیگر در مورد فیلم “گروهبان یورک” اظهارنظر و بازگویش می‌شود. برخی از انتقادات به این فیلم عبارتند از کنایه‌های علت و معلولی از پسِ مسئله جدی اعتراض به امر باور و امر وجدان.

    آن‌ها بر این اساس توجیه می‌کنند که این فیلم یک سفارش از دوران جنگ جهانی دوم است و هدف آن از بین بردن اعتراض مرتبط با مسائل مذهبی در ایالات متحده می‌باشد. بدون شک، ماجرای زندگی آلوین یورک – شروع فیلم – در واقع یک پاسخ به اعتراضات برخی مسیحیان و یک بخشش هم از عمل کشتار در زمان جنگ نشئت می‌گیرد و یک تثلیث بصری با آکسیون و کنش بیرونی و صحنه است. نگاه جزئی به صورت نمایشی را باید حول تمپولوژیِ داستان مورد بررسی قرار داد و به جای درک کردن آن به همان شکلی که مولفش فیلمبرداری و تجسم کرده است، اگر طور دیگر برخورد دیداری داشته باشی، قطعاً چاشنی‌های پیچیدگی و واضح که توامان در فرآیندی پارادوکسیکال نسبت به هم قرار دارند را در کارگردانی و انطباق فرمال هاوارد هاکس ندیده‌ای و نخواهی دید، و با کسلی و بی‌حوصلگی فقط می‌خواهی اثر را از سر به در کنی. این پیچیدگی در دو زمینه تعریف می‌شود: ابتدا در دوگانگی نگاه هاکس به قهرمان خود و سپس، اجازه می‌دهد که این نگاه کامل شود و آن را به عنوان یک ابقای متنی و یک تالیف کارگردانی معرفی کند و بنابراین به سادگی وارد یک رویکرد صادقانه و کامل نسبت به طریقیت و صیرورت انسان می‌شود.

    آلوین یورک یک مرد ساده است. او تند و تیز، خشن و ساده‌لوح است و به باورهایی که او را از خودش سرکوب می‌کنند، تحت تأثیر قرار می‌گیرد (یعنی همان ابژه‌های رسانای هاکسی) تنها نقطه قوت او این است که به دنیای کوچک خود وفادار است. هاکس این مرد را می‌فهمد و درک کرده است. واقعیتی که همزمان دارای کنش انتقادی و واکنش سرشار از عشق و ایمان فردی است؛ زیرا پرسوناژ در بافت وجودین خود به نیازها، محدودیت‌ها و ارزشها توجه می‌کند. بنابراین، دیدگاه هاکس هم‌زمان سخت و طنزآمیز، و توامان حساس و مهربان است. در این میان کاراکتر کشیش یک اهرم پویشی در کلیت این برهم‌کنش‌های فردی و ایمانی را ایفا می‌کند هشدارهای کشیش فقط به فهم یورک توجه می‌کنند: آن‌ها واقعاً قادر به اقناع و افتخار او نیستند، زیرا تأثیری روی او ندارند. بنابراین این که او را در نزدیک‌ترین چیزش (تفنگ و میول) آسیب می‌زند و این بار با وزنی از یک معجزه همراه است، جذابیت کشیش و ترانه‌های مذهبی را بر روی وی به شکل مضاعف پر تنش و برهم‌ریزنده متبادر می‌کند. به همین ترتیب، اگرچه یورک تردید درباره پیوستن به ارتش  را در حس درونی خود دارد، اما به ناچاری، به‌طور ساده‌لوحانه، بی‌وزنی‌های متفاوتی را توجیه می‌کند و آنها را دستوراتی معنوی می‌داند که فهمش را فراتر از ذهن او و هر گونه ابژه‌ی قراردادی سنجش و ارزشگذاری می‌دهد. ساختار داستان (دنباله خواندن کتاب مقدس پس از تبدیل و قبل از فراخوانی به سربازی) نشان می‌دهد که درک مذهبی یورک بر پایه‌ای شهودی و بازتاب التهابی بیش از حد و محدود به قطعیتِ ایمان مطلق جریان ثنوی و آمیزشی با عنصر زیستی او در فردیتش دارد. اما این توانایی و سادگی شخصیت، به درستی از هر مشکل روحانی عبور می‌کند بدون اینکه برای امر محتوایی  ساحت وجدان یک چالش درام تبیین شود. هدایت گری کوپر در این صحنه‌ها (برداشت معتدل او در هنگام درخواست کشیش برای نجات او و سرنوشت‌ شناسی‌اش وقتی که وارد نیروهای نظامی می‌شود) دیگر شکی درباره آرزوهای واقعی هاکس ندارد بر این مبنا که: نشان دادن اینکه چگونه سادگی با چگونه روایت‌گری شاخصش، یورکِ او را به فراتر از درام‌های زندگی می‌برد. در همین تعامل ساختاری ما شاهد چگونگی روایت در زیست یک مرد ساده هستیم که مسیری را دنبال می کند و قدرت درونی به مثابه فردیت، او را به معانی و جزئیات برهم‌ساخت و ابژکتیو یک زندگی رو به تعالی هدایت می‌کند.

    بخش نظامی تنها یک تکرار از قسمت اول فیلم است. در این قسمت نیز طبق روال برانگیختگیِ فرمال در امضاهای مولفانه‌ هاکسی، یکی از همان المان‌های پارامتریک تالیفی واضح است: سرهنگ با ارائه کتابی که آن را به عنوان یک کتاب مقدس دیگر به او معرفی می‌کند، تلاش می‌کند یورک را به خواسته ایجابی و دلالت‌برانگیز مضمون متقاعد کند. سخنرانی احساسی او به نصیحت‌های یک کشیش اشاره دارد و مجوزی است که به یورک داده می‌شود و عبارت “من می‌دانستم” تمامیت عناصر تمایض دراماتیک را در سیالیتِ مولفانه درام هاکسی به ارائه‌ حسی و بصری نایل می‌آورد.

     انتخاب یورک، دوباره نه متعلق به عقل است و نه مرتبط به مسائل معنوی: او (بیش از نقل قولی که مثل صاعقه به نحو خود تفسیر می شود و راه اندازی کننده یک انتخابی است که به علت‌های عمیقی بیش از آنچه که درون وجدانش قرار دارد، حرکت می‌کند) تحت تأثیر سوبژه‌ی وجدان قرار می‌گیرد و از این واقعیت که دانیل بون، قهرمان جذاب آزادی، در “وادی سه شاخه” یک درخت به شکلی اسطوره‌ای و معمایی/متافیزیکی جاودانه شده است. (هاکس در هر دو قسمت فیلم روی این درخت تاکید دارد و حروف اول سازنده دی بون به اشتباهات آلوین یورک اشاره دارد که آنها را با گلوله حکاکی می کند).

    از یک سو، آنچه یورک را نشان می‌دهد، بازگشت به کشور مادری‌اش، او را بیش از نزاع کلمات و ایده‌ها درگیر می‌کند و از سوی دیگر او در مشکلات و مسئولیت‌هایی که به درستی به عهده نگرفته است به بن‌بست می‌خورد اما در نهایت تحت تأثیر نیروی حیاتی‌اش (ایمان و وجدان) قرار می‌گیرد

    آیا یورک کنش حرکتی دارد و رو به تعالی صعود می‌کند؟ او در جنگ قرار دارد، اما آن را به صورت مستقل تجربه نمی‌کند: او در آنجا مثل خانه خود است. مثلاً در مسابقه تیراندازی با بوقلمون هیچ چیز او را تحت تأثیر قرار نمی‌دهد، ولی بعداً بی‌وقفه از بی‌خبری و قدرت داخلی وجودینش شگفت‌انگیز است. او همانند امر ساده‌ی بخشایش، با همان همت و نشاط غله‌کاری، قتل عام می‌کند، کشتاری به راحتی خرمن‌کوبی و دروی علف‌زار.

    گروهبان یورک

    حتی اعتراضاتی که مطرح می‌کند، اصلاً این امر را نشان نمی‌دهند که چه نیرویی در او وجود دارد و او را مجاب به انجام اقداماتی می‌کند که فراتر از فرصت‌ها و مشکلات است؛ چه کمتر که او را واداشته است صخره‌ها را منتقل کند و انسان‌ها را بکشد. تشابه بین کارهای شبانه و خیالی قسمت اول و شکار وحشت‌انگیز دشمنان در قسمت دوم، آشکار است: هر دوی آنها به یک انجام شگفت‌آور، همان قدرت نابودکننده تعلق دارند. یورک برای یک  زمین قدسی و خانه‌ای برای تسکین امیال مبهم درونیش دائماً رویا می‌بیند. هاکس آنها را به بی‌رحمانه‌ترین شکل ممکن بر وی تحمیل می‌کند، که بطور ناگهانی آنچه را که رویا پردازی واقع شده است، در حقیقت صرف به شکل انگاره‌ای ابژکتیو، از هم گسسته می‌بیند، بدون اینکه بررسی مستقیم و تنها با نیروی رویای خود داشته باشد. یورک می‌تواند مبارزه کند، اما او می‌خواهد بسازد با اینکه اصلا هم از مبارزه و کشتن هراسی ندارد. هاکس ارزش کار نیکو را از او سلب می‌کند (تلاش‌های یورک برای دستیابی به رویایش بی‌ثمر می‌ماند) و تقدیر را به شکلی زمخت بر زیست وی سنجاق می‌کند. این یک سختی است که یورک را به حالت واقعی خود برمی‌گرداند: او با قاطعیت و قدرت خود از همان ابتدا فراتر از وضعیت انسانی خود قرار گرفته و نمود یافته است، او بطور طبیعی به فروپاشی درون و وجود خود نایل می‌آید و در آخر حتی به او فیضی از معجزات هم داده می‌شود: به واقع شدن رویاها و حقیقت کابوس‌ها

    انسان در اینجا در بُعد تراژیک و ترسناک خود در همان ابهام زندگی، هضم معنایی می شود. وجود اصیل می‌تواند از تلاش انسان برای رسیدن به آن پستی و بلندی ایجاد نماید، تا زمانی که خودش قالب وجودین و هویتی بگیرد؛ که وقتی چنین شد، امر خودوارگی به حقیقت پسا رویا مبدل می‌گردد. به همین طُرق است که یورک همیشه در ذات در بُعد وجودین خودش اسیر است و داستان زندگی او شرح یک دعوا نیست، بلکه وقایع نامه اعمال و سخنان زندگی یک قدیسِ مرگ و کشتار است که همه چیز برایش در ابتدا ساده ترسیم شده‌اند چون

    ابژه‌ی ابهام زندگی، به سادگی ابعاد وجود مرتبط است، به همان روشنگری ابهام‌های هاکسی که در ابتدا این وجود را در این سادگی تطبیق می‌دهد چون می‌خواهد حتی ابهام هم طرق وجودین ساده‌ساز داشته باشد و کمال ابژه‌ی بصری دگردیسی درش رخ دهد.

    ما می‌توانیم در مقابل “گروهبان یورک” مانند

    هر اثر بزرگ سینمایی دیگر، با درک یک روشنایی ناگهانی که ما را به خودمان برمی‌گرداند

    بدون هیچ آلایش فردیتی در ابراز نظر لحظه‌ای‌مان، در دایره حس و بُعد وجودین هضم شویم و آن را به یک طرق متفاوت تجربه کنیم. با این حال هر تلالو معنایی از حس و ارتباط سوبژکتیو با فیلم مانند یک معجزه است. اتمام نهایی هر لحظه از مسیر ما را از بازگشت به آن برای رسیدگی به ابعاد وجودینش ممانعت می‌کند. این برای رنوار، میزوگوچی، روسلینی هم در رابطه فرم نیز به درستی ترتیب اثر داده می‌شود.

    آنچه که در یک فیلم از هاکس، آدمی را به گمان درونی سوق می‌دهد و نگرانی وجودین به همراه دارد، به اندازه‌ای که خاص مولفانه وی باشد و به همین مثابه سینمای او را سینمایی دیگر می‌کند،

    تعادل بین احساس تجاوز مداوم به خودمان است

    و در همان لحظه، اطمینان از آنچه ما سعی در فهمیدنش داریم و از ما فرار می‌کند با اینکه می‌دانیم و مبرهن است که آن ابهام وجودین در دسترس است. اثر هاکس می‌تواند همه‌ی طرح‌‌های نزدیک و دور را در یک کنتراست جای داده باشد همانطور که از همه کمپوزیسیون‌های معنایی و ابهامی و ایماژی پیروی می‌کند، همچون رفتار ساختارگرای چند سوژه با یک ابژه مرکزی که دال و مدلول مفروض در خود به صورت شناسا تعریف شده دارد. همین فاعلیت ساختارگرایی هم هست که تم و فضای آثار این مولف را به روانشناسی‌های خود-یکنواخت ترجمان فرمی می‌نماید. آنچه وجود دارد، هر رابطه‌ای از بخشی از ما را به سهولت به یک کلِ تمامیت‌گرا بر نمی‌گرداند (همانند بیشتر آثار بزرگ)، بلکه کل در مقابل ماست. از این رو، تمامی فیلم‌های هاکس به نظرم از یک ابهام اساسی خودبنیاد و بنیادگرا برخوردار است، چرا که در هر لحظه قابلیت زنده بودن خود را نشان می‌دهد و در هر توضیحی که ارائه داده بیشتر در جامعه (و در میان حالات و توضیحات؛ بیشتر از اکت‌های جداگانه و منفرد) زندگی می‌کند.

    دشواری رویکرد انتقادی و ویژگی شگفت‌انگیز هنر هاکس در وضوح و سادگی آن است. همه چیز در حال حاضر بسیار جذاب، احساسی و درک شده هستند، همه چیز بدون رمز و راز و بدون نماد گفته می‌شود. بدون اینکه بیان سینمایی در خدمت چیزی جز داستان باشد و از همه مهمتر بدون گسست صحنه‌سازی و امکان خروج از دراماتورژی فیلمنامه، همه چیز به ما در تصویر نشان داده می‌شود. بلافاصله که هیچ مشکل رسمی یا موضوعی برای چسبیدن به آن باقی نمی‌ماند، تقریباً هیچ تسلطی بر فیلم از جانب مخاطب در ادامه وجود ندارد، چون پس از مرحله ارتباط و ایجاد حس فرمیک، حالا وجه‌ی وجودین سوژه دائماً از ما و از احتضار بر پای تساکن ابژه فرار می‌کند، حتی اگر آن را درک کنیم و به مرحله لمس وجودینش نایل گردیم….. بلاخره این هم بُعد جادویی فرمال سینمای وجودانگار هاوارد هاکس است.

    دسترسی به مطلب پیشین:

    ۱- اوردت – ۱۹۵۵

    ۲- خانه بامبو – ۱۹۵۵

    ۳- آستانه زندگی – ۱۹۵۸

    کایه دو سینما گالری نقد ژان‌لویی کومولی گروهبان یورک هاوارد هاکس
    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلی روایتی از برادری، استقامت و بلوغ / درباره مجموعه داستان «پسربچه» اثر تاکه‌شی‌کیتانو
    مقاله بعدی قصیده‌ای برای احتراق، روغن‌موتور و جنون مردی برای سرعت بیشتر / درباره «فراری» ساخته مایکل مان
    پژمان خلیل‌زاده

    مطالب مرتبط

    انحراف جنسی و سادومازوخیسم در «معلم پیانو»ی هانکه

    مهرداد پارسا

    بلا رمزی به مثابه دکتر جکیل و آقای هاید! | یادداشتی بر فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

    امیرمهدی عسلی

    بازنمایی امر بومی در سینمای ایران

    پرویز جاهد
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    بررسی فمنیستی رمان «گوگرد» نوشته‌ی عطیه عطارزاده

    نگاهی به رمان «رؤیای چین» نوشته‌ی ما جی‌ین

    بلاتکلیف، در میان شک و ایمان | نگاهی به نمایش «شک (یک تمثیل)» به کارگردانی کوروش سلیمانی

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.