کرونا و ادبیات؛ تأثیرات مثبت، تأثیرات منفی / چه فرقی می‌کنه؟

چند وقت از شیوع گسترده‌ی کووید-۱۹ می‌گذرد. کرونا همه چیز را به نابودی کشانده است. زمزمه‌ها درباره‌ی بازگشایی مراکز عمومی شنیده می‌شود اما جهانِ پسا کرونا، جهان دیگری خواهد بود و بدیهی است که همه چیز به روز اول برنمی‌گردد. سالن‌های سینما برای مثال -با تمرکز چندماهه‌ی فیلم‌بازها بر پدیده‌ی VOD- کارکرد پیشین خود را برای همیشه از دست خواهد داد. گالری‌ها، موزه‌ها حتی کلاس‌ها، جلسات سخن‌رانی که راه خود را در جهان مجازی باز کرده، بعید است طعمِ راحتِ آنلاین-بودن را دوباره جایگزینِ اتلاف وقتِ آدم‌ها در رفت و آمدها کند. کرونا به ما نشان داد تلاش هزاران ساله‌ی بشر برای تحقق مدنیت، یک آن فرومی‌ریزد و شکلِ تازه‌ای به خود خواهد گرفت؛ شکلی که شاید در وهله‌ی نخست مطلوب هیچ‌یک نبود اما به مرور امر عادت روی کار آمد. در این میان ادبیات نیز که تحت تاثیر درآمیخته‌گی زندگی انسانِ روز با کرونا-ویروس است، در هر جنس و رویکرد و نوعِ بیان‌مندی‌اش، جهان را به گونه‌ای دیگر دست‌مایه‌ی هنر خود قرار خواهد داد. دو پرسش مطرح است. نخست، ویروس کرونا چه تاثیرات مخربی بر جهان ادبیات برجای می‌گذارد(؟) و دوم، آیا می‌توان اثری مثبت را در این میان پیگیری کرد؟
دومین پرسش، پاسخی ساده‌ و خلافِ دیدگاه‌های مرسوم را داراست: قطعا بسیاری از رخدادها از طریق جهانی که اینترنت برای ما به ارمغان آورده، دل‌پذیرتر خواهد بود و اگر یک ویروس کشنده مسبب آن شده است و تا پیش از آن در بسیاری از کشورها، همه‌ی جنبه‌های این دست‌آورد تکنولوژیک مورد استفاده قرار نمی‌گرفت، کووید-۱۹ مقصر آن نیست و این وام‌دارِ سنتِ ذهنی آدمی است. کم‌تر سلسله جلسات ادبی را سراغ داریم که تعداد مخاطبانِ هفته‌گی یا ماهانه‌اش به عددی سه رقمی دست یابد اما گاه نقدهای ادبی، نشست‌های اندیش‌مندان و صاحب‌نظران در باب ادبیات در طول مدت جهان کرونازده که به صورت آنلاین برگزار شد، به هزارها بیننده در سراسر جهان دست یافت. این یک دست‌آورد است که آدمی جدی‌اش نمی‌گرفت و اکنون زمان آن فرا رسیده است، یا کرونا زمان آن را فرا رسانده است. امروز که از مرگ دریابندری یک هفته می‌گذارد، بزرگان ادب ایران در live اینستاگرام برای او سوگ‌واری کرده و سخن‌رانی می‌کنند. مراسمی مجازی که اگر به صورت معمولِ حضوری اجرا می‌شد، چنین گستره‌ی مخاطب در بر نداشت. چه بسا این روند در ماه‌ها و سال‌های آینده بخشی از عادت‌آوره‌های ما را تشکیل داده و دیگر کم‌تر آدمی سراغِ جلسات حضوری بگیرد. دیگر مراکز فرهنگی لنگِ مکان خوش‌مسیر و کم‌اجاره نیستند که مکان‌شان یک app خواهد بود و مایۀ رسیدن به آن، یک کلیک. رونق کلاس‌ها را می‌توان احساس کرد در آینده‌ای نزدیک -اگر سنتِ ذهنی آدمی اجازۀ این کار دهد. برای مثال سینما، به عنوان هنری که باید در سالن‌های تاریک و روی پردۀ عریض دیده شود، این روزها بسیار بیش از سایر هنرها مناقشه برانگیز بوده است؛ اما شاید برخی از این جنجال‌ها با کمی واقع‌بینی فروکش کند: کی گفته همه‌ی فیلم‌ها را باید توی سالن سینما دید؟ چند درصد فیلم‌های این سال‌ها قابلیت تماشا روی پرده‌ی سینما را دارد؟ و مخاطبان آن آثار کیستند؟ به نسبت زباله‌های سالانه‌ی تولیدیِ جهان، فیلم‌های قابل نمایش روی پرده‌ی بزرگ، از تعدادی اندک برخوردارند و دارای مخاطبانی خاص. اگر سالن‌ها محدود به نمایش برخی فیلم‌ها شود، سینما به لحاظ اقتصادی حتی جان تازه‌ای می‌گیرد و در وجهِ غیرمادی‌اش، سالن سینما شخصیتِ اصلی خود را می‌یابد و فیلم‌های دیگر -خوب یا بد- در VOD نمایش داده می‌شوند. از این روی، چندان به کووید-۱۹ بدبین نیستم.
ادبیات و کرونا 2
امّا آیا می‌شود اثرات مخرب کرونا را -به‌خصوص در وادیِ هنر، و ادبیات- نادیده گرفت؟ کرونا ضربه‌‌ای مرگبار به جان و مال و روح انسان‌ها وارد کرده است. ادبیات بسیار صدمه دیده و خواهد دید. این بحران، بحران اقتصادی وحشتناکی را در پی خواهد داشت و مردم حتی نیازهای اولیه‌شان را هم نمی‌توانند مرتفع کنند و بدین ترتیب وجه مصرفی هنر و ادبیات به‌شدت کم وسعت خواهد شد. مطبوعات ماه‌هاست که خوابیده و خرید مطبوعات چاپی به پایین‌ترین حد خود رسیده است. تا فکر چاره‌ی رجوع به نشریات مجازی شود، بسیاری در راه شکست می‌خورند و عده‌ای از کار بی‌کار. کتاب‌ها قرار است کِی و چطور چاپ شود؟ ادامه‌ی حیات مجلات چگونه رقم خواهد خورد؟ آیا همه‌ی کشورها امروز قادر به ارائه‌ی پدیده‌ی E-Book به جای کتاب‌ها و نشریات چاپی خواهند بود؟ هرچند در این فاصله‌ی چند ماهه، پائولو جوردانو اولین کتاب ادبی درباره کرونا را به نام خود منتشر کرد که دیر یا روز یکی این‌کار را می‌کرد اما همین امروز چقدر این کتاب خوانده شده است؟ در واقع بدیهی است که مسئله‌ی عرضه و تقاضا پس از کرونا، رنگ و بوی دیگری می‌یابد و جنس ارائه‌ی محصولِ ادبی تغییر خواهد کرد. از طرفی آدمی نیز خود را با شرایط موجود وفق خواهد داد امّا این‌ها اصلا به ساده‌گی اتفاق نمی‌اُفتد و تا آن زمان، کمرِ چیزی که تا پیش از کرونا ادبیات می‌خواندیم، خواهد شکست، و ما همه در قبال ترمیم دوباره‌ی اندامِ رنجور آن و به وجود آوردن شکلی نوین از ادبیات و سایر هنرها، مسئولیت داریم. تا آن زمان، خوش‌بینی تنها راه چاره است. چونان که حمید هامون از علی عابدینی می‌پرسد: هنوزم خوش‌بینی؟ و پاسخ می‌آید: خوش‌بین، امیدوار… بدبخت، ناامید… چه فرقی می‌کنه؟

ادبیات و کرونا 1

این مطلب به کوشش تیم تحریریه مجله تخصصی فینیکس تهیه و تدوین شده است.

1 دیدگاه

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
1 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
اسماعیل

به موضوع خیلی جالبی اشاره کردید. موضوعِ روز

علی فرهمند
علی فرهمند
علی فرهمند، نویسنده، منتقد فیلم و مدرسِ سینما، و فیلم‌ساز او سال‌هاست به نوشتن درباره‌ی فیلم‌ها و تدریس مباحث سینمایی در مؤسسات آزاد مشغول است فرهمند در سال 2022 مدرسه‌ی مطالعات سینمایی خود را به‌نام FCI راه‌اندازی کرد و در 2023 نخستین فیلم بلند خود را با نام «تنها صداست که می‌ماند» ساخت

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
1
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights