به بهانۀ اکران و پخش جهانی فیلم «انواع مهربانی»، جدیدترین ساختۀ یورگوس لانتیموس در این یادداشت کوتاه، سعی بر آن شده تا با مرور ویژگیهای سینمای او و جریانی که وی از آن برخاسته است، کمی بیشتر با این یونانی عجیب آشنا بشویم:
«دندان نیش» به همراه «آتنبرگ» و «آلپ» سه فیلمی هستند که تعدادی از منتقدان آن را موج مرموز یونانی (Greek weird wave) نامیدهاند که بهطور خلاصه ویژگیهایی از قبیلِ فیلمبرداری فراموشنشدنی، قهرمانان ازخودبیگانه و دیالوگهای ابزورد، دارند. مانند بیشتر موجهای فیلم سینمای یونان، موج مرموز یا بهتر بگویم، موج عجیب نیز توسط خود فیلمسازان تعریف نشد، بلکه منتقدان این اسم را به آن دادند. وضعیت یونانِ بعد از تحولات اقتصادی جهانی در سال ۲۰۰۸ و ناآرامیهای اجتماعیاش، موجب تأثیر عمیقی بر همۀ بخشهای جامعهاش بود. در این میان فیلمسازها نیز مستثنا نبودند. گروهی از فیلمهای کارگردانانی چون یورگوس لانتیموس (دندان نیش، آلپ، خرچنگ، کشتن گوزن مقدس)، آتینا راشل سانگاری (آتنبرگ، شوالیه)، پانوس اچ کوتراس (استرلا)، یانیس اکونومیدس (چاقویی) و آرگریس پاپادمیتروپولوس (Suntan) برگرفته و تحت تأثیر همین وضعیت بود. نگاه سرد به روابط انسانی و خانوادههای ناکارآمد، شخصیتهایی به ظاهر عادی با رفتارهای عجیب و یا تصمیمات غریب که امکان همدلی را برای مخاطب سلب میکنند و همچنین اروتیسمِ خشن؛ همگی از عناصر این موج فیلم منحصربهفرد محسوب میشوند.
یورگوس لانتیموس به اسمی آشنا برای سینمادوستان تبدیل شده است. کمتر تماشاگر پیگیری است که او را نشناسد و حداقل یکی از فیلمهایش را ندیده باشد. بهترین دوست من، کینهتا، دندان نیش، آلپ، خرچنگ، کشتن گوزن مقدس، سوگلی، بیچارگان و انوع مهربانی، نُه فیلمی هستند که لانتیموس آنها را کارگردانی کرده است. لانتیموس پنج بار کاندید اسکار، سه بار نخل طلای کن، یک گلدن گلوب و برندۀ شیر طلایی ونیز است و این تنها بخشی از افتخارات او محسوب میشود. لانتیموس پنجاه ساله، در مجموع با ۱۸۲ کاندیداتوری و ۶۷ جایزۀ سینمایی، یکی از پرافتخارترین کارگردانان زندۀ دنیا محسوب میشود.
از ویژگیهای فنی سینمای لانتیموس میتوان به استفاده بیش از حد و متنوع از لنزهای نامعمول (مثلاً فیشآی)، زاویهدوربینهای افراطی و عجیب در دکوپاژ (نگاه کنید به تعداد بالای low angle)، استفاده متفاوت از موسیقی (تأکید بر غیرملودیک بودن و فرار از ایجاد موتیف گوشنواز) اشاره کرد؛ به اینها اضافه کنید بازیهای سرد و مکانیکی بازیگران با میمیکهایی که تا به حال از آنها در فیلمهای کارگردانان دیگر ندیدهاید. لانتیموس را میتوان سوای همقطاران یونانیاش، بسیار تحت تاثیر فیلمسازانی چون استنلی کوبریک، لوئیس بونوئل، دیوید لینچ و حتی میشائیل هانکه دانست.
بیگانگی مفهومی مهم در سینمای لانتیموس است. هر بیگانگی، الزاماً دارای فاعل یا مفعولی محذوف است. برای مثال اگر شما با رهگذری در خیابان بیگانهاید، بدین معناست که گزارههای آشنایی (مثل داشتن خاطرات مشترک) از شما سلب شده، یا محذوف شده یا بازتولید نشده است. گزارۀ محذوف در دنیایی که او برای تجربۀ این جهان بیگانه به تصویر میکشد، بازتولید جهانِ زبان به واسطۀ رانۀ قدرت عنصر مردانه از یک سو و حذفِ من (همان ایگو) بهعنوان سوژۀ امر خیالی است و این سرآغاز مهیب تجربۀ جهان بیگانگی است.
تقریباً در تمامی آثار این فیلمساز، نقد پدر به مثابۀ قدرت نمادین را شاهد هستیم. پدر، دارای ساحتی است که با قدرت اینهمانی (Identity) دارد. پدرها (یا جایگزینانش مانند هتل در خرچنگ، سلطنت در سوگلی و مرشد در انواع مهربانی)، در فیلمهای لانتیموس دارای قدرتهای نهادین اجتماعی هستند، آنها مدیر کارخانه، پزشک موفق یا پادشاه هستند. پدر، همان مالکِ «منِ مطلوب» یا «دیگری» است. لانتیموس در آثارش به این موضوع اشارههای مکرر دارد بهویژه در «دندان نیش»، «کشتن گوزن مقدس» و «انواع مهربانی».
یکی دیگر از مواردی که در هنگام صحبت از سینمای لانتیموس، نمیتوان ساده از کنار آن گذشت، مبحثِ ژست است. ژست ابعاد سینمای لانتیموس را تعریف میکند. سکانسهایی که در آن شخصیتها، مشغول اجرای ژستهای پیچیده و عجیب هستند و بعضاً رقصهایی دیوانهوار. ژستهایی خالی از غایت و معنا و همچنین عاری از قصد و نیت. از نظر آگامبن، ژست محض در لحظههای آغاز شدن و به لکنت افتادنِ زبان و ارتباط، پدیدار میشود؛ ژست از دید او درجۀ صفر دلالت یا معنارسانی است. به گفتۀ وی، «دال بیمدلول نشانه نیست: عمل است، کنش است… ژست است».
از طرفی وی علاقۀ وافری به ساخت دیستوپیا در آثارش دارد. نظم مقرر، شکل آیینی جزئیات (شخصیتها انگار مدام در حال اجرای قراردادهای مرام و مسلکی هستند)، تفسیر واقعیت بر بنیادهای ایدئولوژیک، از مصالح دیستوپیا یا همان پادآرمانشهرهای لانتیموس است.
لانتیموس در عمدۀ آثارش به این نکته اشاره میکند که گسست از نظام قدرتی که ما خود جزئی از آنیم فقط زمانی روی میدهد که فرد خود را متلاشی و حتی لتوپار کند و از آن لحظه به بعد میتواند از آن نظام قدرت رها شود. (امری که حتی در فیلم اخیرش، انواع مهربانی، نیز بر آن تأکید میشود.) حال این سوژۀ متلاشی و از ریختافتاده، دائماً مخاطب را در وضعیت معذبکنندهای قرار میدهند و این چالشِ همیشگیِ تماشاگرانِ آثار اوست که احساس ناخوشایندی از تماشای آنچه میبیند، به آنها دست بدهد.
در کنار این مباحث، احضار دائمی اسطوره برای وی از اهمیت ویژهای برخوردار است. برای مثال در کشتن گوزن مقدس با الهام از اسطورۀ ایفیژنی ما را به داستانی مهم از ادبیات یونان باستان ارجاع میدهد. روایت آگاممنون و قربانیکردن دختر کوچک و زیبای خودش، ایفیژنی بنا به خواستۀ زئوس، خدای خدایان، در نهایت نیز با قربانیشدنِ دختر، آگاممنون به هدفش ( به حرکت درآمدن کشتیها به وسیلۀ بادی که توسط زئوس به وزیدن درمیآید). در کشتن گوزن مقدس نیز، پدر خانواده، تنها با قربانیکردنِ یکی از اعضای خانواده میتواند به هدفش که همان برداشتن نفرین کشنده از سرِ آنهاست، برسد.
لانتیموس علاوهبر نمایش ردپای اسطوره در جهان معاصر به دنبال پیوند مفهوم عدالت با الهیات مسیحی نیز هست. اوج نمایش این پیوند، در صحنۀ قربانیکردن یکی از اعضای خانواده نشان داده میشود. میزانسنها به گونهای است که موقعیت تثلیث در سنت مسیحی را یادآور میشود. مراسم کشتهشدن فرزند نیز همچون یک مراسم آیینی و مذهبی برگزار میشود. آخرین موقعیت تثبیتکنندۀ الهیات مسیحی نیز شلیک سوم است. حال به این وضعیت حضور پررنگ تقدیر و جبرگرایی ناشی از آن و زیر سوال رفتن قدرت اختیار انسان را نیز اضافه کنید.
لانتیموس در تازهترین اثرش، یعنی انواع مهربانی (Kinds of Kindness) نیز، اینبار در ساختاری اپیزودیک باز هم به سراغ همان مؤلفههای آشنای سینمایش رفته که در بالا صحبت از آن شده است؛ با داستانهایی عجیبتر و روایاتی افسارگسیختهتر با حضور همۀ مؤلفههای سینمایی او که شاید یکی از کلیدیترینهایش «انکار» باشد.
رانسیر در فیگورهای تاریخ میگوید: حالِ حاضر ما، آنطور که افراد گاه تا حدی از روی تفرعن ادعا میکنند، با شکگرایی دست به گریبان نیست، بلکه دست به گریبان انکار است. انگار سوژههای فیلمهای لانتیموس نیز، دائماً در چرخۀ انکار قرار گرفتهاند، از انکار موقعیت تا انکار اتفاقات، مکانها و در نهایت هویت خویش.
***
منابع:
- ماهنامهی سینما و ادبیات – شماره ۷۷ – نیمویژهنامهی یورگوس لانتیموس
- https://www.curzon.com/journal/greek-weird-wave/
- فیگورهای تاریخ – ژاک رانسیر – فرهاد اکبرزاده – نشر مانیا هنر