در قسمت پایانی بهترین فیلم‌های کریسمسی تاریخ به ادامه مشاهده ترکیبی از آثار کلاسیک و مدرن می‌پردازیم. فیلم‌هایی که همواره می‌توانند بارقه‌های از امید را در دل‌ها زنده نگاه دارند تا با توسل به آنها بتوان بار سنگین هستی را تحمل‌پذیر تر ساخت. سینما برای عشاق راستینش همواره فانوس دریایی است در دل دریای خروشان. امید که رستگاری در کمینتان باشد.
۲۳-چه زندگی شگفت‌انگیزی/فرانک کاپرا/۱۹۴۶
یکی از تحسین‌شده‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما. نامزد پنج جایزه اسکار.
«جیمز استوارت» در روزهای اوجش در کنار «دانا رید» و «لوئی بری مور».
اثر درخشانی از «فرانک کاپرا» یادگار دیگری از دوران طلایی هالیوود. با تأکید بر ارزش‌های زندگی. چیزهای کوچکی که همواره از دید ما دور می‌مانند و آنها را قدر نمی‌نهیم و حال فرصتی داریم که با نگاهی دقیق‌تر به آنها بنگریم. در جستجوی معنای حیات آنچه بیش از همه باقی می‌ماند، خاطره آغوش‌ها، بوسه‌ها و قدم‌زدن در برف تازه زمستان است. از آن دسته فیلم‌هایی که هنوز هم کام مخاطبش را شیرین می‌کند. خود یک شروع تازه است چرا که سالی پس از پایان جنگ ویرانگر جهانی دوم ساخته شده و نوید آغازی دوباره را می‌داده است. می‌توان با این خاطره‌ها و نوار سیاه و سپید سلولوئید به آغازی دوباره اندیشید.
۲۴-کیس کیس بنگ بنگ/شین بلک/۲۰۰۵
یک کمدی سیاه دوست‌داشتنی. اکشن و خل‌وچل بازی در کریسمس. «رابرت دوانی جونیور» قبل از اینکه به مرد آهنی بدل شود و «ول کیلمر» قبل از دوره نزولش و چهره پف کرده و اضافه وزن فراوانش در کنار «میشل موناگان» که دوره‌ای جزو جذاب‌ترین زنان هالیوود محسوب می‌شد. به اینها کارگردانی و فیلمنامه پر تب‌وتاب «شین بلک» – نویسنده یکی از پرفروش‌ترین فرانچایزهای اکشن سینمای معاصر «اسلحه مرگبار» – را هم اضافه کنید. شاهد یکی از فیلم‌های دوست‌داشتنی کریسمسی خواهید بود که پس از نزدیک به دو دهه هنوز هم دیدنی است و لحظات خاص خود را دارد. مهم‌تر از همه اینکه پارادوکس‌های غریب زندگی و بازی‌های پیچیده‌اش را در یک کلوزآپ جدی‌تر می‌بینید و شاید تلنگری باشد برای اینکه فکر نکنید که مشکلات زندگی‌تان همواره تقصیر شماست. شاید در موقعیت مکانی یا زمانی نامناسبی قرار گرفته‌اید. یا شاید کافی است چند سانتیمتری جابه‌جا شوید. شاید هم مثل همین فیلم دری به‌ظاهر اشتباهی را باز کنید و سرنوشتتان تغییر کند.
۲۵- کلاوز/سرجیو پابلوس/سرجیو مارتینز لوپز/۲۰۰۵
یکی از انیمیشن‌هایی که نگاهی متفاوت به سانتا کلاوز (بابانوئل) داشته است. به‌غیراز اینکه از لحاظ تکنیکی درخشان است. موفق شده تا با سناریویی فوق‌العاده بن‌مایه‌های فلسفی را وارد اثر کند و بدین‌طریق اهمیت این آئین و نمودش در همبستگی آدم‌ها، ایجاد علاقه کردن و راهکاری برای در کنار هم بودن را به تصویر کشد. با صداپیشگانی فوق‌العاده. «جی. کی. سیمونز»، «جیسون شوارتزمن» و «رشیدا چونز» اثری است که می‌تواند هم مخاطبان کم‌سن‌وسال و هم بزرگسالان را تحت‌تأثیر خود قرار دهد. فیلمنامه‌ای صیقل‌خورده با دیالوگ‌هایی حساب شده این انیمیشن جذاب را به یکی از بهترین آثار کریسمسی عصر نو بدل می‌کند که به‌خصوص برای آشناکردن جوان‌ترها با مفاهیم این آئین بسیار مطلوب و دیدنی است. در عین اینکه نگاه یکسره سرخوشی به داستان ندارد و به روح زندگی بسیار نزدیک است.
۲۶-کرامپوس/مایکل دوگرتی/۲۰۱۵
«آدام اسکات»، «تونی کولت»، «آلیسون تولمن» و «دیوید کوشنر» در یکی دیگر از فیلم‌های ترسناک کریسمسی که ارزش مشاهده را دارد. هیولاها و موجودات بیگانه در کریسمس و یک افسانه اتریشی دست‌مایه فیلمی پر هیجان و خوش‌ساخت می‌شود که حال و هوای شاد کریسمس را به نزاعی خونین برای بقا بدل می‌کند و این‌گونه است که خود فیلم هم در چهارم دسامبر که روز اتریشی‌ها برای «کرامپوس ناخت» است اکران می‌شود. آنها که اعتقاد دارند کرامپوس می‌آید تا بچه‌های شر را تنبیه کند. آدمی در سایه این خرده‌فرهنگ‌ها برای خود کارناوالی از باورها و عقاید خرافی-فانتزی را به راه انداخته است و در عوض به این واسطه همواره بن‌مایه‌های بسیاری برای فیلمسازی موجود است.
۲۷-آخرین تعطیلات/وین ونگ/۲۰۰۶
«کوئین لطیفه» در یکی از کمدی‌های دیوانه واری که آرزوی محقق نشده بسیاری است. زنی که متوجه می‌شود به بیماری لاعلاجی مبتلا شده و مدت کوتاهی زنده است. همه چیزش را می‌فروشد که این چند صباح مانده را به تجربه‌ها و لذت‌های جامانده زندگی بپردازد. این دست‌مایه خوبی است برای کمدی که لحظات بسیار مفرحی دارد و مرزی برای هجو و هزل زندگی ثروتمندان نمی‌شناسد. دیدارش مثل سرکشیدن نوشیدنی خنک در گرمای تابستان است. البته در حال و هوای کریسمس می‌تواند تلنگری باشد برای بسیاری که آرزوهایشان را جا گذاشته‌اند و غرق در زندگی روزمره‌اند.
۲۸-عشق حقیقی/ریچارد کرتیس/۲۰۰۳
از به یاد ماندنی‌ترین‌های سینمای معاصر. هشت زوج متفاوت و داستان‌هایشان یک ماه قبل از کریسمس در لندن. تیمی از هنرپیشه‌های دوست‌داشتنی و خرده‌روایت‌های که هر کدام جذابیت‌ها و افت‌وخیزهای خود را دارند. «هیو گرانت»، «لیام نیلسون»، «لارا لینی»، «کیرا نایتلی»، «روان آتکیسنون»، «اما تامپسون»، «کالین فرث» و «بیل نای». ترکیبی که به خوبی کنار هم چیده شده است تا بی هیچ ادعایی ما را با زندگی آدم‌های معمولی سرگرم کند و حس همدلی ما را برانگیزاند. شاید تکه‌های از خودمان را در یکی از آنها ببینیم. این آدم‌های معمولی دوست داشتنی.
۲۹-من را در سنت لوئیس ملاقات کن/وینست مینه لی/۱۹۴۴
یکی از شاهکارهای سینمای موزیکال با حضور یکی از استعدادهای از دست رفته دروان طلایی هالیوود «جودی گارلند». فیلمی سرشار از لحظات ناب و روح‌افزا.
شاهکاری که در دوران اوج حضور گارلند بر پرده سینما ساخته شده است. همچنان سندی از شکوه آن دوران است. هشتاد سال بعد نیز یکی از گزینه‌های جذاب برای تماشا در روزهای شلوغ کریسمس و تعطیلات سال نو است.
اینها قبل از این است که گارلند وارد چرخه شکست‌های مدام عاطفی، اعتیاد به الکل و مواد مخدر و حرکت در سراشیبی سقوط قرار گیرد و د نهایت در چهل و اندی سالگی این استعداد و نبوغ ناب را با خود به گور برد. پس می‌توانید با ماشین زمان به روزهای پر شر و شوری سفر کنید.
۳۰-معجزه در خیابان سی و چهارم/جورج سیتون/۱۹۴۴
«مارین اوهارا» و «جان پین» در شاهکار کوچکی که روح نواز است و آدمی را به رویاهای کودکیش پیوند می‌زند. خلاصه که به راحتی می‌توان با این تصاویر سیاه و سیفد ارتباط برقرار کرد و ساعاتی را با سرخوشی سپری کرد. چند نسخه دیگر هم در دهه هشتاد و اوایل قرن نو از آن اقتباس و بازسازی شده است. اما هیچ‌کدام مثل این نسخه کلاسیک که در صندوقچه خاطرات سینما جای خود را محفوظ نگاه‌داشته است این حال و هوا را ندارد. دل بسپارید برای برداشتن این مرز باریک‌خیال و واقعیت. مهم نیست که بابانوئل حقیقی است یا زاده تخیل ماست. مهم این است که اگر به چیزی باور داشته باشی. همان برایت حال خوشی را به ارمغان خواهد آورد. آن باورهایی که به قلب و روحت نزدیک باشد و با تمام وجودت آن را حس کنی نه از سر ریا و تظاهر.
۳۱-قطار سریع‌السیر برفی/رابرت زمه کیس/۲۰۰۴
روح کریسمس در این انیمیشن زیبای زمه کیس موج می‌زند. سفر پسر کوچکی با قطار سریع‌السیر به قطب شمال دست‌مایه این می‌شود که او به مفهوم دوستی، اعتماد و شجاعت پی برد و این تجربیات نو او را عمیق‌تر و آماده چالش‌های آینده سازد و مهم‌تر اینکه مفاهیم کریسمسی برای نسل نو روزآمد شده است. صداپیشگی «تام هنکس» ماندگار است و این شروع دوره‌ای تازه‌ای در کارنامه زمه کیس است که پس از ان چند انیمیشن خوب دیگر هم به کارنامه رؤیایش اضافه کرد.
۳۲-نامه داری/نورا افرون/۱۹۹۸
در کارنامه کوچک نورا افرون که استاد به‌تصویرکشیدن احساسات رمانتیک و روابط عاشقانه بود. این فیلم از آن دسته فیلم‌های دوست داشتتنی کریسمس است که عشاق فراوانی دارد. «مگ رایان» که آن روزها ستاره ای بی بدیل بود و ترکیب او با تام هنکس که قبلن نیز در «بی‌خوابی در سیاتل» با هم هم‌بازی بودند. یک عاشقانه کریسمسی دوست‌داشتنی را رقم زده است. دورانی که تازه سروکله ویندوز و رایانه‌های خانگی پیدا شده بود و «ایی-میل» به‌عنوان روش جدیدی برای ارتباط و ارسال پیام هیجان عظیمی را برانگیخته بود. قدرت افرون در نوشتن داستان‌های عاشقانه باعث می‌شود که این رابطه‌ها را باور کنیم و به آنها دل بسپاریم و چه حالی بهتر از این برای شروعی دوباره. هر چند باید قلبی آرام داشت و روحی رها برای عاشقی‌ات های تازه…
