با نام خودش در نخستین نقشش در فیلم «درباره الی» چنان درخشید و به چشم آمد که انگار سالهاست او را میشناسیم و انگار سالهاست جلوی دوربین بازی کرده که اینقدر راحت است. پیمانِ درباره الی، پیمان معادی را نهفقط با سینمای اصغر فرهادی گره زد، بلکه به اعتبار سینمای ایران نیز افزود. موقعیت حرفهای او در بازیگری منحصربهفرد و یگانه است.کدام بازیگر را سراغ داریم که اولین حضورش در بهترین فیلم برجستهترین کارگردان ایرانی باشد و با دومین بازیاش، نامش با اولین اسکار سینمای ایران گره بخورد.کدام بازیگر ایرانی را سراغ داریم که در کنار مورگان فریمن قرارگرفته و با او همبازی شود. بازیگری که دیر به بازیگری آمد اما زود به جایگاه حرفهای و معتبر رسید. فیلمنامهنویسی، پشتوانۀ خوبی بود تا با درک شخصیتپردازانه از نقشها و برخی ویژگیهای شخصیاش مثل جنس صدا، لحن رئالیستی آن، راحتیاش مقابل دوربین، قدرت بیان، نگاه نافذ و مهارت در بهرهگیری از میمیک صورت، به کاراکتری که بازی میکند کاریزما ببخشد. قطعاً استعداد ذاتیاش، ویژگیهای فیزیکیاش بهویژه نگاه نافذ و بیان مؤثرش و البته فیلمنامهنویسبودنش که به او اشراف بیشتری در شناخت شخصیتها و ریزهکاریهای نقش بخشیده کمک کرده تا او به بازیگری در حد استانداردهای جهانی بدل شود.
در واقع پیمان معادی تا سال ۸۷، سینما را لابهلای ایدهها و قلم و کاغذهایش میشناخت و با ساخت فیلمنامههای مشهوری مثل آواز قو، عطش، کما و… چهرۀ نسبتاً شاخصی در سینما بهشمار میرفت، با قبول پیشنهاد بازی در «درباره الی» اصغر فرهادی، مسیر حرفهایاش را تغییر داد و از آن موقع تا به امروز تبدیل به یکی از قدرتمندترین و محبوبترین بازیگران سالهای اخیر سینمای ایران شده است. ضمن اینکه او متولد نیویورک است و تا شش سالگی آنجا بوده. تسلطش بر زبان انگلیسی و شناختش نسبت به فرهنگ غرب کمک کرده تا او در عرصههای بینالمللی موفق باشد. آنچه برای من در جنس بازی معادی جذاب است، یک نوع تخسی همراه با شرم است. یک دنده اما نه دریده. سرتق اما باوقار. او نخستین بازیگر ایرانی است که جایزۀ مهم اسب برنزی جشنوارۀ استکهلم سوئد را که به بازیگری خارج از اروپا و ایالات متحده آمریکا اهدا میشود دریافت کرد. جایزهای که پیش از او افرادی مثل دیوید لینچ، اولیور استون، سوزان ساراندون، کلر دنیس، لورن باکال، مایک لی و فرانسیس فورد کاپولا دریافت کرده بودند. پس از تجربۀ موفق بازی در فیلم «درباره الی»، معادی بهعنوان یک بازیگر توانمند، ایفای نقش جلوی دوربین را به خلق فیلمنامه در پشتصحنه ترجیح داد. جدایی نادر از سیمین و همکاری مجدد با فرهادی، برای او بسیار خوشیمن بود و بیشازپیش نام او را نهفقط در ایران، که در فضای بینالمللی بر سر زبانها انداخت و برای بازی در نقش نادر، برندۀ جایزه خرس نقرهای بهترین بازیگر نقش اول مرد جشنوارۀ بینالمللی فیلم برلین در سال ۲۰۱۱ شد. پس از افتخارآفرینی ملی و بینالمللی در عرصۀ بازیگری، پیمان معادی تصمیم به ساخت اولین فیلم خود بهعنوان کارگردان گرفت و در سال ۸۹ همزمان با نگارش فیلمنامه، «برف روی کاجها» را ساخت؛ این اثر یک فیلم شایسته و تماشایی شد که توانست تحسین منتقدین و مخاطبین را بهدست آورد. «برف روی کاجها» برای معادی سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران جشنوارۀ فجر را به ارمغان آورد. اما موفقیت او به این آثار محدود نشد و با حضور در هالیوود و تجربۀ بازی در کنار بزرگانی چون کریستین استوارت، مورگان فریمن و کلایو اوون بیشازپیش درخشید و با ایفای تقش در «کمپ ایکسری» (با عنوان اصلی Camp X-Ray) و «آخرین شوالیهها» (با عنوان اصلی The Last Knights) به شهرت جهانی رسید. او در نقش «علی» شخصیت مسلمانی بازی کرد که در زندان گوانتانامو زندگی ایمی را متحول میکند. علی سالها در زندان است و حالا دچار اضطراب، شک، ناامیدی و خشم شده. بااینحال نباید احساساتش را بروز دهد و در آستانۀ انفجار باقی میماند. این حسی است که به مخاطبان منتقل شده و تحسین منتقدان خارجی را به همراه داشته است. پسش از نمایش فیلم، سلام المریاتی، رئیس مرکز عمومی امور مسلمانان هالیوود تقدیرنامهای برای پیمان معادی نوشت و به انضمام «جایزه صدا و وجدان حقیقت» برایش ارسال کرد. در بخشی از این نامه آمده بود: «ما این افتخار را داریم از شما بهعنوان مسلمانی که با بازی در فیلم کمپ ایکس ری فضای مناسبی را برای اعتراض به رفتارهای ضدبشری نسبت به یک مسلمان زندانی شده، رقم زدید، یاد کنیم. بازی درخشان شما روایت شفافی است از ارتباطات انسانی و اشتراکات بشری در کنار یکدیگر. زیرا این فیلم به صورتی ظریف و دقیق اشتباهات دولت ما (ایالت امریکا) را با منطق و استفاده از یک روش ساده یعنی با نشان دادن دوستی و عشق زیر سؤال میبرد.»
یکی از دلایل مهم موفقیت پیمان معادی در سینمای ایران را میتوان همکاری او با کارگردانهای جریانساز دانست که مهمترین آنها اصغر فرهادی است که با او وارد دنیای بازیگری شد و نخستین اسکار ایران هم حاصل همکاری او با فرهادی در «جدایی نادر از سیمین» است. دومین فیلمسازی که معادی بیشترین همکاری را با او داشته، سعید روستایی بود که در سه فیلم «ابد و یک روز»، «متری شیشونیم» و «برادران لیلا» با او همکاری داشت. معادی در همکاری با فرهادی، بازی در کاراکترهای طبقۀ متوسط را تجربه کرد و در فیلمهای روستایی بازی در کاراکترهای طبقۀ فرودست جامعه را. پیمان معادی یکی از متفاوتترین نقشهایش را در «برادران لیلا» ایفا کرده است، هم به لحاظ ظاهری (آرایش مو و لباس) با سایر آثارش متفات است و هم شیوۀ حرف زدن و رفتارهایش. پسری بلندپرواز است که همسرش او را ترک کرده و حالا برای اینکه بالاشهرنشین به نظر برسد حاضر است دست به هرکاری بزند. احساسی تصمیم میگیرد و بهراحتی اجازه میدهد سرش کلاه بگذارند. بسیار ساده است و حتی میشود گفت خصلتهایی کودکانه دارد. به سرعت خوشحال میشود و با کوچکترین مشکلی بههم میریزد. حوصلۀ کار کردن ندارد و میخواهد هرطور شده سریع به خواستههایش برسد. درست برعکس جنس بازیاش در فیلم «متری ششونیم» و در نقش یک پلیس. او در این فیلم مردی جدی، پایبند به اصول، تندمزاج و درعینحال دارای رفتاری است که خنده را بر لبهای مخاطب میآورد. معادی برای ایفای این نقش از استایل خود استفادهای بهینه کرد. همچنین میمیک چهرهاش به کمکش آمد و باعث شد نقش خوب دیگری در کارنامۀ این بازیگر ثبت شود. همچنین، معادی برای این فیلم نامزد سمیرغ بهترین بازیگر نقش اول مرد شد و جایزۀ بهترین بازیگر جشنوارۀ فیلم استکهلم را از آن خود کرد. اما متفاوتترین بازی او در فیلم «درخت گردو» به کارگردانی محمد حسین مهدویان بود. او برای ایفای نقش «قادر» در این فیلم، چند چالش اصلی را روبهروی خود میدید؛ اول اینکه باید چهره و لهجۀ کردیاش باورپذیر میشد و از آنسو باید شرایط پیچیده زندگی کاراکتر را درست و دقیق به نمایش میگذاشت. اما شمایل ظاهری او با رفتارشناسی طبقۀ متوسط و بالا سنخیت بیشتری دارد. در فیلم «درباره الی» او مردی از طبقۀ متوسط جامعه است که سرخوشانه زندگی میکند. بهشدت مراقب همسر و فرزندانش است و نمونۀ یک مرد کلاسیک ایرانی است. اوج بازی معادی جایی رقم میخورد که بچهها گم میشوند. شخصیت پیمان در فیلم «درباره الی» فرصت عرضاندام به معادی داد. او از فرصت پیشآمده نهایت بهره را برد و از خود شمایل یک بازیگر موفق ساخت. پیمان معادی به دلیل برخی مولفهها و ویژگیهایی که در بازیگری دارد به تدریج شمایل و تیپ و سبک خاص خود را در بازیگری پیدا کرد. شاید آنچه در رفتارشناسی او به نقطۀ کانونی بازیاش تبدیل میشود، نوعی غدبودن، کله شقی و سفت و سخت بودن و کوتاه نیامدن از اصولش است که همین موجب می شود وقتی غمگین و افسرده است، درماندگیاش عمق بیشتری پیدا کند و حتی معصومیتی کودکانه به صورتش ببخشد. انگار آن تخس بودگی، شکنندگیاش را در موقعیتهای تراژیک برجستهتر میکند و همدلی مخاطب را برمی انگیزد. شاید اوج این شکنندگی و معصومیت برساخته از آن، بازیاش در فیلم «درخت گردو» بود. در همین سریال «افعی تهران» که موجب محبوبیت بیشتر او هم شده است هم آنگاه که از مرگ مادرش به تراپیست میگوید، بغضش غلیظتر حس میشود و مخاطب را به همدلی با خود وا میدارد. نوعی اجتناب و بازدارندگی عاطفی و گریز از احساسی بودن و عاشق پیشگی در کاراکترش وجود دارد که همواره او را در کسوت یک مرد عاقل و مقتدر بازنمایی میکند. همین سویههای زمخت و عاقلبودگی موجب میشود وقتی او را در شمایل عاشق میبینم، انگار کودکی است که مظلوم میشود و دلدادگیهایش بیشتر به دل مینشیند. او از این مردهای رمانتیک و عاشقپیشهی سینهچاک نیست و همین جلوههای دلدادگیاش را دلنشینتر میکند.
آنچه به گمانم برگ برندۀ معادی در بازیگری است، توانمندی او در بازنمایی عواطف انسانی گوناگون به میانجی میمیک صورت و استفادۀ دراماتیک از اجزای آن است. او دلشوره، اضطراب و کشمکشهای درونی شخصیتها را بهخوبی در یک برونفکنی دراماتیک بازنمایی میکند و در نمایش آنها مسلط است، مثلاً حرص خوردن، نمونهاش حرص خوردن او در سکانسی از فیلم «ابد و یک روز» آنجا که به مادرش می گوید: «تو هفت جد و آبادت تریاکی بودن، تو فرق شیشه و تریاک رو نمیدونی؟ نه؟». نگاه و بیان نافذ، مایه و سرمایۀ اصلی او در بازیگری است که پیچوخمهای عواطف انسانی را عمق میبخشد تا آنچنانش را آنچنان که هست بنماید.
سریال «افعی تهران» اولین حضور او در یک سریال نمایش خانگی بود که نقش اصلی و محوریاش را به عهده داشت و فرصتی فراهم کرد تا او بتواند یکی از طولانیترین بازیهایش را در قالب یک نقش بازی کند و توانمندیاش را به اثبات برساند. حالا او یکی از بهترین بازیگران سینمای معاصر ایران است که اگر بخواهیم بازیاش را در یک کلام خلاصه کنیم باید بگوییم جنس بازی پیمان معادی کاملا رئالیستی است.