شب‌نشینی با کِرت وانه‌گات به‌صرف چای / نگاهی به دنیای داستانی کِرت وانه‌گات

نگاه به داستان‌های «ژنریک» در طول تاریخ عموماً نگاهی تحقیرآمیز بوده است. داستان «ژنریک»، که در مقابل داستان‌های «ادبی» قرار گرفته است، رفته‌رفته رشد کرده و توانسته هم‌قد داستان ادبی شود. امروزه حتی می‌توان گفت که داستان ژنریک به مذاق انسان قرن بیست‌ویکمی خوش‌تر می‌آید. یکی از ژانرهای عمده داستانی، ژانر«علمی-تخیلی» است که سردمدارانی مثل ژول‌ورن در قرن نوزدهم و آلدوس هاکسلی در نیمه‌ی اول قرن بیستم دارد. رشد ژانر علمی-تخیلی در قرن بیستم به دلیل پیشرفت‌های علمی و تکنولوژیکی، جنگ‌های جهانی و توسعه‌ی رسانه‌ها و پروپاگاندا بیشتر شد. یکی از مهم‌ترین نویسنده‌های این سبک کرت وانه‌گات (۱۹۲۲-۲۰۰۷) است.‌ کرت وانه‌گات  یکی از برجسته‌ترین نویسنده‌ها‌ی آمریکایی در قرن بیستم است. آثار او به بازنمایی جبرگرایی، سرکوب آزادی‌های فردی، اثرات جنگ و تکنولوژی بر جامعه می‌پردازند. برای بررسی جهان داستانی این نویسنده نگاهی دارم به دو داستان «به خانه‌ی میمون خوش آمدی» و «ترانه‌ای برای سلما».

آثار وانه‌گات جایی میان ادبیات رئال و ژانر علمی-تخیلی می‌ایستند. او عموماً در شروع داستان‌هایش فقط یک فرض در دنیای واقعی را نقض می‌کند و باقی ساختار دنیای بیرونی را دست‌نخورده باقی می‌گذارد. در داستان «به‌ خانه‌ی میمون خوش آمدی» فرض نقض شده افزایش بی‌رویه‌ی جمعیت است:

“این موضوع مربوط به زمانی می‌شد که جمعیت کره‌ی زمین ۱۷ بیلیون نفر بود. این همه پستاندار برای سیارۀ ‌ کوچکی مثل زمین خیلی زیاد بود. آدم‌ها تقریباً مثل برآمدگی‌های تمشک درهم می‌لولیدند.”

این انتخاب وانه‌گات تمهید جالبی در داستان علمی-تخیلی است؛ زیرا در خوانش داستان علمی-تخیلی جهان داستانی در مقایسه با جهان واقعی قرار می‌گیرد. این تمهید باعث تقویت و البته آسان شدن این مقایسه و در ادامه‌ی آن درک بهتر جهان داستانی یک نویسنده می‌شود. تمهیدی که وانه‌گات به‌کار می‌برد، درست برخلاف جهان داستانی «دنیای شگفت‌انگیز نو» نوشته‌ی آلدوس هاکسلی است. در جهان این رمان علمی-تخیلی، تقریباً تمام فرض‌های جهان واقع شکسته می‌شود و چیزی برای تطبیق با جهان واقع وجود ندارد. همچنین سطح باورپذیری اِلمان‌های استفاده‌شده در داستان وانه‌گات تفاوت عمده‌ای با هاکسلی دارد. در داستان وانه‌گات، شرایط فرض‌شده و جهان داستانی باورپذیرتر است. دلیل این باورپذیری پیشرفت‌های علمی و کشفیاتی است که در سال‌های مابین هاکسلی و وانه‌گات اتفاق افتاده.

کرت وانه‌گات

یکی دیگر از ویژگی‌های سبکی وانه‌گات، استفاده از طنز در داستان‌هایش است. طنز موجود در داستان‌های او هم از طریق موقعیت ساخته می‌شود و هم در زبان اتفاق می‌افتد. نمونه‌ای از موقعیت طنز در داستان «ترانه‌ای برای سلما» را بخوانیم:

“شرودر را درد که تنها نشسته. پسرک ریزنقش بااستعداد به‌نظر مغموم و منزوی و منفعل می‌آمد. هلم هولتز بیگ فلوید را هم دید. او هم تنها نشسته بود گنده، خنگ و بی‌اندازه امیدوار به چیزی.”

موقعیت طنز در داستان «به خانه‌ی میمون خوش آمدی» هم وجود دارد:

“«خلاصه ما با هم به طرف خانه میمون رفتیم و فکر می‌کنی چه چیزی دیدیم؟»

«نمی‌توانم تصور کنم.»

شخصی به تلفن جواب داد.

«ما میمونی دیدیم که با اعضای تناسلی‌ش ور می‌رفت.»

«نه!»

«بله! و جی.ادگار نیشن آن‌قدر آشفته شد که مستقیم به خانه‌اش رفت و شروع کرد به ساختن قرصی که میمون‌ها در فصل بهار، جلوی خانواده‌های مسیحی که برای دیدن‌شان می‌آیند، حرکات شایسته‌ای بروز دهند.»”

کرت وانه‌گات

یکی از کارکردهای این موضعیت‌های طنز این است که می‌توانند تأثیر موقعیت‌های تراژیک را بیشتر کنند. برای مثال در اواخر داستان «به خانه‌ی میمون خوش آمدی» به شخصیت «نانسی» تجاوز می‌شود. این صحنه با طنزی که در داستان وجود دارد کنتراست زیادی می‌سازد. این کنتراست باعث می‌شود که داستان در زمره‌ی داستان‌های «طنز سیاه» یا «دارک کمدی» قرار بگیرد.

در راستای این ویژگی و وجود طنز سیاه، می‌توان به مضامینی که در داستان‌ها وجود دارد نیز نگاهی داشت. در داستان «ترانه‌ای برای سلما» به «جبرگرایی» اشاره می‌شود. در پرونده‌های دانش‌آموزان مدرسه‌ی لینکلن، ضریب هوشی ویژگی‌ای سری است. پرونده‌های دانش‌آموزان در این مدرسه توسط مدیر نگهداری می‌شود و دیگران به آن هیچ دسترسی‌ای ندارند. دانش‌آموزی به‌نام «اَل شرودر» در مدرسه‌ی لینکلن تحصیل می‌کند. شرودر استعداد بسیار زیادی دارد و همه او را یک نابغه می‌دانند. در مقابل شرودر، دانش‌آموزی به نام «بیگ فلوید» قرار دارد. او مثل شرودر نابغه نیست و همه تصور می‌کنند ضریب هوشی کمی دارد. «سلما»، دوست بیگ فلوید، به دفتر مدیر می‌رود و در پرونده‌های بیگ فلوید و شرودر به‌دنبال ضریب هوشی‌شان می‌گردد. او می‌بیند عددی که برای بیگ‌فلوید نوشته شده بیشتر از شرودر است اما نمی‌داند که این عدد وزن آن‌هاست نه ضریب هوشی‌شان. وقتی سلما این مسئله را به بیگ‌فلوید و شرودر می‌گوید یکی ناامید و دیگری بسیار امیدوار می‌شود. در انتهای داستان وقتی یکی از معلم‌ها این اشتباه سلما را برای هر سه‌شان آشکار می‌کند، بیگ فلوید دوباره ناامید می‌شود.

در حقیقت ضریب هوشی در این داستان عاملی برای بازنمایی «جبرگرایی» است. در دیالوگی در انتهای داستان این موضوع به‌وضوح دیده می‌شود:

“بیگ‌فلوید گفت: «شما می‌توانید حدس بزنید بالأخره کی به کجا می‌رسد؟»

هلم هولتز گفت: «کیست که بتواند بگوید؟ من که نمی‌توانم. به‌نظر من لحظه‌های پیش‌بینی‌نشده است که زندگی را می‌سازند.»

بیگ‌فلوید گفت: «فکر می‌کنید چه‌جور لحظه‌هایی در انتظار آدمی مثل من است.» به شرودر اشاره کرد.

«بعد فکر کنید چه‌جور لحظه‌هایی در انتظار آدمی مثل این است.»”

داستان «به‌ خانه‌ی میمون خوش آمدی» به آمریکای زیر فشار دیکتاتوری نگاه می‌کند. در این داستان، دولت به‌دلیل افزایش زیاد جمعیت هم مردم را تشویق به خودکشی می‌کند و خدماتی به‌ نام «سرویس خودکشی اخلاقی» تأسیس کرده و هم مصرف قرص‌هایی را برای شهروندان اجباری کرده که لذت در رابطه‌ی جنسی را از بین می‌برد. شخصیتی به ‌نام «بیلی بی‌کله» علیه این نظام عصیان می‌کند و زن‌های باکره که در مراکز خودکشی کار می‌کنند را می دزدد و به مرکز خودش، خانه‌ی میمون، می‌برد. او آن‌ها را از مصرف قرص منع می‌کند و زن‌ها به حالت عادی و انسانی خودشان بازمی‌گردند.  مضامینی که در این داستان به آن‌ها اشاره می‌شود بیش‌تر هستند. قدرت دولت‌های توتالیتر که خود را صاحب شهروندان می‌دانند و حتی بدن آن‌ها را کنترل می‌کنند یکی از این مضامین است. همچنین این داستان را می‌توان با نگاه مذهبی نیز خواند. سرویس خودکشی اخلاقی را می‌توان یک کلیسای مدرن در نظر گرفت. در داستان می‌بینیم که مراجع‌ها شروع به حرف‌زدن با پرستارها می‌کنند و این می‌تواند به شکلی اشاره‌ای به آیین اعتراف در کلیسا باشد. پرستارهای باکره نیز راهبه‌های این کلیسای مدرن‌اند. درواقع وانه‌گات، با رویکرد ماکسیمالیستی و پیچیده کردن اتفاق‌های داستان، ذهن خواننده را برای خوانش‌های متعدد باز می‌گذارد.

در نهایت آن‌چه سبک وانه‌گات را از دیگر نویسندگان متمایز می‌کند توانایی او در ساخت موقعیت‌هایی آمیخته به طنز سیاه، نگاهی عمیق به مسائل انسانی و اجتماعی و گاه نقد جهان پیچیده مدرن و تناقض‌های درونی آن است. در آثار او خواننده ‌تنها به‌وسیله‌ی ماجراپردازی‌های او سرگرم نمی‌شود، بلکه با چالشی روبرو می‌شود که او را به‌سمت تفکر درباره‌ی فلسفه زندگی سوق می‌دهد.

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
آیلین هاشم‌نیا
آیلین هاشم‌نیا
هنرجوی رشته‌ی نقاشی علاقه‌مند به ادبیات و داستان‌نویسی

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights