Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

    زیبایی‌شناسی مکان در سینمای بلا تار: از رئالیسم شهری تا مینیمالیسم روستایی

    جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی یا موعظه‌گری در مذمت فلاکت | نگاهی به فیلم «رها»

      ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      حافظه در برابر استبداد | از سازه‌ی روایی تا زیبایی‌شناسی مقاومت

      ۲۰ فروردین , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | خشم تا بخشش: درامی انسانی در حصار طراحی‌شده

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | هارمونیِ ناتمام: تصویری براق و بی‌طپش از عشق در «تاریخچهٔ صدا»

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | زخم‌های بیدار در شب: انتقام ناتمامِ «یک تصادف ساده»

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | در دنیای تو ساعت چند است؟

      ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من ترانه، اورکای ایران زمین هستم | نگاهی به فیلم «اورکا» ساخته‌ی سحر مصیبی

      ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۷۵ سالگی فیلم «همه چیز درباره ایو»

      ۲۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | بن‌بست

      ۲۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      بازکردن سر شوخی با هالیوود | یادداشتی بر فصل اول سریال استودیو به کارگردانی سث روگن و ایوان گلدبرگ

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سریال Andor: چگونه سال‌های «گنگستری» استالین جوان الهام‌بخش مجموعه‌ی جنگ ستارگان شد

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «رقصیدن پینا باوش»؛ همین که هستی بسیار زیباست

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      زیبایی‌شناسی مکان در سینمای بلا تار: از رئالیسم شهری تا مینیمالیسم روستایی

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | خشم تا بخشش: درامی انسانی در حصار طراحی‌شده

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      زیبایی‌شناسی مکان در سینمای بلا تار: از رئالیسم شهری تا مینیمالیسم روستایی

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | خشم تا بخشش: درامی انسانی در حصار طراحی‌شده

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      بازکردن سر شوخی با هالیوود | یادداشتی بر فصل اول سریال استودیو به کارگردانی سث روگن و ایوان گلدبرگ

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «گل‌ها» نوشته‌ی «آلیس واکر»

      ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      درهم‌ریختگی زبان‌ها

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      رازهای کافکا | نوشتهٔ استوآرت جفریز

      ۲۴ بهمن , ۱۴۰۳

      دربارۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد» نوشتۀ جسیکا اَو

      ۱۸ دی , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      مرد خانه | داستان کوتاه از فرانک اُکانر

      ۲۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۵- رفیق

      ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      اندکی عشق و کمی بیشتر اقتدارگرایی | درباره نمایش «هارشدگی» به کارگردانی پویان باقرزاده

      ۲۱ فروردین , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۳- مردان برهنه از نگاه سیلویا اسلی

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۳- مردان برهنه از نگاه سیلویا اسلی

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳

      اسطوره‌ی آفرینش | کیهان‌زایی و کیهان‌شناسی

      ۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هر کجا باشم، شعر مال من است

      ۳۰ اسفند , ۱۴۰۳

      لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

      ۱۴ اسفند , ۱۴۰۳

      کانادا: سرزمین غرولند، چسب کاغذی و دزدهای حرفه‌ای!

      ۱۱ دی , ۱۴۰۳
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    مقالات سینما

    اعترافات یک معتادِ فیلم مستند

    چه کسی به فیلم مستند نیاز دارد؟ چرا فیلم‌های مستند را تماشا می‌کنیم؟
    پرویز جاهدپرویز جاهد۳۰ آبان , ۱۴۰۳
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    فیلم مستند - نیک فریزر
    نیک فریزر - عکس از پرویز جاهد
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    نیک فریزر[i]

    ترجمۀ پرویز جاهد

    ***

    چه کسی به فیلم مستند نیاز دارد؟ چرا فیلم‌های مستند را تماشا می‌کنیم؟ برای اینکه آنها اغلب و نه همیشه شگفت‌انگیزند. آنها اکنون بهترین گزارش جهان معاصر- و برخی اوقات تنها گزارشی- اند که از تلویزیون پخش می‌شوند. مستندها غالبا برای پرده سینما و نمایش در جشنواره‌ها ساخته می‌شوند اما برروی صفحه تلویزیون است که آنها ارتباط ایجاد می‌کنند. در عین حال که تلویزیون تقریبا برخی از انواع فیلم مستند را نابود کرده است. هر ساله، تلویزیون فیلم‌های مستند زیادی را به نمایش می‌گذارد اما این فیلم‌ها از کانال‌های خاصی که عموماً از طریق کابل یا ماهواره قابل دسترسی‌اند و تم‌های مشخص و محدودی دارند پخش می‌شوند. تلویزیون روز به روز خسیس‌تر می‌شود و پول کمی برای مستند می‌پردازد. اخبار 24 ساعته و شوهای واقعی (factual show) که معجونی از صحنه‌های واقعی است برنامه‌هایی است که در زمان ما مرتب از تلویزیون پخش می‌شود. این ابتکارات تلویزیون به سرعت ژورنالیسم تلویزیونی را که در مقایسه از مد افتاده به نظر می‌آید می‌بلعد. اما عجیب اینجاست که فیلم‌های مستند از یک رنسانس اسرارآمیزی برخوردارند. به اعتقاد من آنها دوام خواهند آورد.

    فیلمسازان مستند، فقیرترین راهبانان دوران ما هستند. آنها جهان را در جستجوی بدبختی سیر می‌کنند و زنگ‌هایشان را بلند و غمگین به صدا درمی‌آورند. آنها تقریبا بر این باورند که جهان‌شان رو به افول است. درواقع از زمانی که به یاد می‌آورم کسانی که فیلم مستند یا به تعبیری غیرداستانی(نانفیکشن) ساخته یا فروخته‌اند، مرگ مستند را پیش‌بینی کرده‌اند. این درکی است که ریشه در فرهنگ فیلم مستند دارد و اگر کسی خلاف آن را بگوید که پیش از این، این همه فیلم مستند خوب ساخته نشده، ممکن است مورد ریشخند واقع شود.  خیلی‌ها از راه ساختن فیلم مستند پول درمی آورند و دیگر لازم نیست که در جستجوی اصالت گرسنگی کشید. اما به هر حال می توانم تاثیر آن را بر روی گروهی از مستندسازان غیور پیش‌بینی کنم. از پیش می‌توانم سرهایی را که به نشانه عدم تصدیق حرف من به شدت تکان می‌خورند مجسم کنم.

    فیلم مستند - نیک فریزر

    انتقال واقعیت

    برجسته‌ترین فیلم‌های مستند – فیلم‌هایی که در آنها فرم‌های جدید زبانی به کار گرفته شده- غالباً آمریکایی‌اند. وقتی به ده فیلم برجستۀ مستند مورد علاقه‌ام در طی سال‌های گذشته فکر می‌کنم می‌بینم که فیلم‌هایی مثل «رویاهای تکراری» (ساخته هاروی هابل وی)، «محمدعلی: وقتی که سلطان بودیم» (ساخته لئون گست) و «استارات آپ. دات کام»(ساخته جیهان نجیم و کریس هگه‌دوس) در لیست من قرار دارند. فیلم‌هایی که هم از نظر هنری و هم تجاری موفق بوده‌اند. ولی در لیست من قطعا برای فیلم‌های مستند جنیفر فاکس و الن برلینر به خاطر تاثیر اسرارآمیز ایده فیلم خانوادگی نیز جایی خواهد بود. همینطور یقینا جو برلینگر و فیلم اندوهبار الن سینوفسکی درباره قتل‌های آرکانزاس نیز در این لیست قرار می‌گیرند یا فیلم نیک برومفیلد درباره چهره‌های بدنام و مشهور لس‌انجلس امروز. به علاوه این لیست، بیانگر ادای احترام من به فیلم مایکل مور نیز هست. اما نمی‌توان بهترین مستندهای اروپایی را در این لیست قرار نداد. مستند انیس واردای سالخورده بر علیه فرهنگ مصرف گرایی و فیلم‌های مستند جنگلی ورتر هرتزوگ یا مستند بازسازی شده لسلی وودهِد از قتل عام لحظه به لحظه سربرنیتسا[ii] که از نماهای آرشیوی مربوط به عاملان این کشتار استفاده کرد و یا فیلم‌های بلند غیر داستانی پل پاولیکوفسکی مثل «آخرین تفریحگاه ساحلی» که گسترش تعریف‌های قدیمی از مفهوم فیلم مستند است.

    این فیلم‌ها همگی یا تکنیک‎های بیانی جدیدی را به کار گرفته‌اند و یا خود را با تکنیک‌های قدیمی هماهنگ کرده‌اند. آنها درصدد جلب توجه اند و همه توان خود را به کار گرفته‌اند تا آن را حفظ کنند. هیچ چیزی از نظر آنها مسلم و قطعی نیست. انها با احکام کهنه و پیش پا افتادۀ صادر شده درباره عینیت‌گرایی مشکلی ندارند. “چرا نگوییم چه پیش آمده است”؛ این حسن ختام یکی از آخرین اشعار رابرت لوول شاعر آمریکایی است. منظور او این است که عمل توصیف، خود نوعی انتقال واقعیت است. “چه پیش آمده است”، همواره توصیفی نیست اما می‌تواند چنین باشد. کار این فیلم‌ها انتقال چیزی است که بدان می‌نگریم. آنها این کار را در عمل انجام می‌دهند. به هر حال کار خوب نیازمند پشتیبان است و این احتمال وجود دارد که در سودای حمایت بمیریم. این احتمال هم هست که پس از ده سال، برگشته و به این لحظه بنگریم و ببینیم که این همه استعداد کجا رفته‌اند. درواقع ممکن است فیلم مستند همان راه فیلم‌های منقرض شده یا فرم‌های ژورنالیستی را برود. آمریکایی‌ها به این فکر افتاده‌اند که چرا باید در فضایی فیلم مستند بسازند که فیلم داستانی به طور روزمره مدعی آن است. به تعبیر دیگر ساختارگرایان هرگز پیش‌بینی نمی‌کردند که تئوری مولف این چنین مسئله‌دار شود. اگر بخواهید فیلم مستندتان را در آمریکای معاصر بسازید انتظار هیچگونه حمایتی را نه از سوی رسانه‌ها و نه از سوی نهادهای فرهنگی نباید داشته باشید.

    این مسئله همینطور فیلمسازان آمریکایی را قادر می‌سازد که از این پندار که اکنون در بریتانیا به طور روزمره در حال اوج‌گیری است که فیلم‌های مستند صرفا  نوعی برنامه‌سازی اند و یا اینکه فیلم غیرداستانی می‌تواند بسیار عظیم باشد، پرهیز کنند. گسترش منطقی این فکر درواقع سوء‌استفاده از سوپ اپراهای واقعی -منظور نمایش‌های ملودرام و سطحی تلویزیونی انگلیسی است که به سوپ اپرا معروف‌اند- اپیزودهایی از «مردم واقعی» که آنچه را به آنها دیکته شده در مقابل دوربین به نمایش می‌گذارند نیست بلکه چیزی است که مدیران اجرایی تلویزیون در ایالات متحده آن را “واقعیت مهندسی‌شده” می‌نامند- دالان‌های تو در توی گرانقیمت که در آن حیواناتِ انسان‌نما به دنبال دوربین می‌دوند؛ جایی که موفقیت یک شخصیت می‌تواند مورد سنجش واقع شده و بر اساس یک همه‌پرسی مستقیم از تماشاگران درباره آن تصمیم گرفته شود. مهمترین رویدادهای روی صفحه تلویزیون از حالا به بعد مربوط به خود تلویزیون خواهد بود. به این مفهوم که از حالا به بعد چنانکه در بیشتر قسمت‌های آمریکا چنین است چشم تلویزیون متوجه درون خواهد شد.

    فیلم مستند - نیک فریزر

    فیلم مستند و سیاست

    در دهه هفتاد اکثر فیلمسازان چپ‌گرا بودند. هنوز هم بقایای چنین گرایشی را می‌توان در انگلستان، آلمان، کانددا و فرانسه (مرکز رادیکالیسم دولتی) یافت. این اساس و شالوده فرهنگ نسل 1968 بود که از سنگرهای مبارزه به دالان‌های فرهنگ قدم گذاشته بود. اگر فیلم‌های دیک اسلو یا فیلم‌های ژان ژاک لانگیوئر یا هلموت لانگسم را با هم مقایسه کنیم به سادگی می‌توانیم سبک فیلمسازی یکسان آنها را دریابیم. فیلمسازان اروپای شرقی کسانی بودند که به طور مستمر در این ژانر کار کرده‌اند. یکبار فیلمی دیدم درباره آلمانی‌هایی که در دشت‌های برهوت امپراطوری شوروی رها شده بودند و در آن دوربین بدون حرکت و با دقت بیش از سه دقیقه بر روی یک کیک صورتی، متمرکز مانده بود. آنگاه دوربین با حرکت زوم آرام به کیک نزدیک می‌شد تا وقتی که بیننده بتواند حروف روی کیک را بخواند. زیرنویس به من فهماند که نوشته روی کیک چه بود: “تولدت مبارک”.

    من معتقد نیستم که فیلم‌های به اصطلاح سیاسی مرده‌اند. درواقع آنها هنوز زنده‌اند. چنانکه فیلم موفقیت‌آمیز کارما هینتون از تظاهرات میدان تی‌اَن‌ان‌من پکن اینطور می‌گوید. اما تعریف ما از سیاست تغییر کرده است. چنانکه انتظارات ما از فیلم که سعی می‌کند مفهوم حوزه عمومی (اصطلاح هابرماس) را تعریف کند نیز تغییر کرده است. دیگر حتی پرشورترین مردم‌گراهای ما هم نمی‌خواهند فیلم را صرفا به خاطر متعهد بودنشان تماشا کنند. دیگر این عقیده که تماشاگران را می‌توان به صندلی میخکوب کرد یا آنها را واداشت که توهم را تجربه کنند محلی از اعراب ندارد. انبوه کانال‌ها و گزینه‌های فردی طرز نگاه ما را تغییر داده اند. مالتی پلکس سینماها (سینماهای چندگانه) به نحو برگشت‌ناپذیری سرگرمی را به عنوان خدای اهلی زمان ما مستقر ساخته‌اند.

    هیچ فیلمساز واقع‌گرایی نمی‌تواند نسبت به این مسئله بی‌تفاوت باشد. شاید آنها بخواهند با سرگرمی‌خواهی مبارزه کنند اما مجبورند که با زبان جدید حرف بزنند. شاید گفتن این حرف بدیهی به نظر برسد اما هنوز مورد قبول همگان نیست. البته زیبایی‌شناسی شبه سوسیالیستی فیلم مستند مرده است. هرچند این گرایش هنوز در میان اعضای اکادمی اسکار زنده است. و در مذاکرات اعضای هیئت داوران اعمال می‌شود. تعداد فستیوال‌های فیلم‌های مستند که هر ساله برگزار می‌شود نکته قابل تاملی است. شاید کسی از این رویدادها چنین استنباط کند که تنها مستندهای خیلی بلند و دارای زیرنویس که باعث ایجاد کسالت و ملال در تماشاگر می‌شوند ارزش جدی گرفته‌شدن را دارند. هیئت داوران فستیوال‌ها شیفته اعطای جوایز به فیلم‌های ساخته شده در آن بخش از جهان‌اند که هنر باید تاثیر انتخاب مصرف کننده را تجربه کند. این مسئله نشانگر روحیه گشاده دستی فرهنگی نسبت به فرهنگ‌های دیگر است اما از طرفی دال بر نوعی نوستالژی نومیدانه است. حامیان چنین گرایشی طرفداران زیبایی‌شناسی در فیلم‌های مستند‌اند. این سنت بیشتر ریشه در کشورهای اسکاندیناوی دارد جایی که مراکز سینمایی از کارهایی حمایت می‌کنند که بیانگر خرد قومی و استعدادهای بومی باشند.

    شاید برخی فکر کنند که این نوع کارها نیز دارند از رده خارج می‌شوند اما من اینطور فکر نمی‌کنم. در کانادا، کرنش در برابر مدعیان فرهنگ اقلیت امری رایج است. این نکته در مورد اروپا نیز صادق است. اما معیارهای کاپیتالیسم جمعی واکنش‌های متضادی ایجاد کرده است. هم اتحادیه اروپا و هم دولت‌های عضو آن مشوق نوعی خاص‌گرایی بوده‌اند چرا که به نظر آنها گرایش بی‌خطری است و تصویر یک اروپای بی‌هویت را که توسط بورکرات‌ها ترسیم شده خنثی می‌سازد. اما ادامه استفاده از فیلم مستند برای مقاصد سیاسی مرا به شدت عصبی می‌کند. در برخی نقاط اروپا فیلم‌های مستند برای بیان همان شور و اشتیاقی ساخته می‌شوند که سابقا برای به تحرک واداشتن شاعران و آهنگسازان ملی‌گرا به کار برده می‌شدند به جای آنکه قصیده‌ای  درباره یک گاو یا سمفونی ای در ستایش یک یخچال طبیعی باشند. از فیلمساز توقع دارند که تصاویر مربوط به ستایش از گوناگونی فرهنگی را جمع آوری و تدوین کند. در آمریکای شمالی، ژانری در مستند پدید آمده که اصطلاحا به آن “فیلم‌های بادی آمریکای بزرگ” می‌گویند و آن روایت غم‌انگیز مصائب سرخپوستان دشت‌های بزرگ یا اقلیت‌های سرکوب شده  و خاموش است که باید در مقابل آنها با اندوه سر تعظیم فرود آورد. هر ساله فیلم‌های زیادی درباره هولوکاست و به یاد قربانیان کوره‌های آدمسوزی هیتلر ساخته می‌شود اما فقط تعدادی از آنها حرف تازه ای برای گفتن دارند. همانند اشعار بد، اینگونه فیلم‌ها در تنویر افکار عمومی ناموفق‌اند.

    تاثیر سوبسید دولتی

    در سراسر اروپا فیلم‌های مستند با استفاده از سوبسیدهای دولتی ساخته می‌شوند. پرسش این است که اینگونه حمایت‌های مالی تا چه حد موثرند. خیلی راحت می‌شود گفت که بیشتر این فیلم‌ها اصلا ارزش دیدن ندارند یا برعکس بیشتر فیلم‌های غیرداستانی (نانفیکشن) اروپایی اصلا بدون سوبسید وجود نخواهند داشت. حقیقت این است که سوبسید تاثیرات گوناگونی دارد. خصوصا در آلمان که سوبسید به فیلم‌هایی تعلق می‌گیرد که هیچگاه به نمایش درنمی‌آیند. به علاوه سوبسید به زنده ماندن سبک‌هایی کمک کرده است که می بایست تا الان منقرض می‌شدند. درواقع سوبسید مانع از تمایز بین فیلم مستند و ژورنالیسم تلویزیونی شده است و فضای اندکی برای تجربه‌گرایی ایجاد  کرده است. مدینه فاضله سوبسید اروپایی البته فرانسه است. کیست که بخواهد علیه معیارهایی که برای محافظت از فرهنگ فرانسوی دربرابر ویرانگری پدیده جهانی شدن تعیین شد حرف بزند.اما گرایش به سمت زیبایی‌شناسی سوبسیدی شدۀ فرانسوی برای بقیه ما یاس‌آور است. بنابراین تنها داشتن نیت‌های خوب برای فیلمسازی کافی نیست. فیلم مستند، بدون درنظر گرفتن حوصله و تحمل تماشاگر به یک مقوله غیر اجتماعی بدل خواهد شد که فقط به یاری سوبسید مذاکرات بی‌شمار فستیوال‌ها و جوایز باقی خواهد ماند. فرم، مسئله‌ای فرعی و حاشیه‌ای نیست که پس از نیمه‌شب دزدکی به فرهنگ رسمی سنجاق شده باشد. فیلم‌های مستند حرف زیادی برای گفتن خواهند داشت فقط اگر بگذارند که با ما حرف بزنند.

    فیلم مستند - نیک فریزر

    به سمت یک تجانس راست‌کیشانۀ جدید

    طی ده سال گذشته حوادث عجیبی در ارتباط با طرز نگاه ما به جهان رخ داده است. اینطور به نظر می‌رسد که گویی الگوی پیشنهادی سی ان ان، قلاب ماهواره‌ای جهان گستر با خبرهای لحظه به لحظه اش- که چنان ارائه می‌شوند که انگار ایده جهان واحد محقق شده است- همه چیزهای ماقبل آن را روبیده است. اما شاید ایده اخبار 24 ساعته که هر کس را می‌تواند از هر چیزی که به موقعش اهمیت دارد آگاه سازد خیلی جدی گرفته شده است. تماشاگران تلویزیونی ظاهرا زمانی که بحران بسیار حاد است علاقمند اخبار به اصطلاح کلاسیک‌اند و سی ان ان همانند فاکس یا هر کمپانی دیگری شروع به تولید بحران کرده است. آیا کسی می‌تواند اتهام کلینتون را بدون اخبار 24 ساعته مجسم کند. مفهوم سرگرمی واقعی مفهوم تازه‌ای نیست. تنها عامل تمایز میزان تجانسی است که به منظور پردازش برنامه‌ها آنگونه که برای تماشاگران خاص قابل قبول باشد به کار گرفته می‌شود. بازاریابی همواره نشان داده است که اگر به خواست مردم اهمیت دهید احتمال ریسک کمتری درپی دارد. متاسفانه تحقیق برای دستیابی به قطعیت در بازاریابی منجر به حذف ریسک شده است. شوهای تلویزیونی به شیوه‌ای خیلی خاص و متحدالشکل ساخته می‌شوند. اخیرا چنین باب شده که فیلم‌ها را باید با کات‌های 5 تا 6 ثانیه ای تدوین کرد. موسیقی باید نقش کلیدی داشته باشد و نور هرگز نباید خاموش باشد. اگر مصاحبه شونده آدم مهمی است حتما باید از گلدان‌های تزیینی در کنارش استفاده کرد و مصاحبه شونده نباید افسرده به نظر برسد. ایده آل این است که هر بیوۀ پوشیده‌سری که تمام خانواده‌اش را از دست داده باید مثل جولیا رابرتز بوده و مثل او حرف بزند. همینطور آنها که قرار است در برنامه‌های تاریخی ظاهر شوند نباید خیلی پیر باشند. راست‌کیشیِ جدیدِ بازار خیلی متقاعدکننده به نظر می‌رسد. در بریتانیا فیلم‌های مستند به نحوی ساخته می‌شوند که برای شبکه‌های تلویزیونی مناسب باشند. موضوع‌ها هر ساله محدودتر و محدودتر می‌شوند. زندان‌ها، پلیس، پورنوگرافی، مد، میل جنسی به کودکان و … صدها فیلم با سبکی مشابه درباره یک موضوع واحد ساخته می‌شود. بیگانه‌ها و دولفین‌ها در صدر لیست قرار دارند. چرا به خاطر اینکه فروش آنها به تلویزیون تضمینی است. شوهای واقعی که انحصاراً برای تلویزیون‌های بریتانیا ساخته می‌شوند تصویر ناخوشایند بی‌توازنی از جهان ارائه می‌کنند. این برنامه‌ها از طرف دیگر نشانگر آگاهی وسیع سازندگان آنها از توهم جمعی است. شاید دهکده‌ها یا شهرک‌هایی باشند که مردم آنجا کاری جز ظاهر شدن بر روی صفحه تلویزیون نداشته باشند.

    بقای اصلح

    یک نویسنده فرانسوی گفته است وقتی در بستر مرگ افتاده‌ای به خاطر آوردن شعری که پیش از آن از یاد برده بودی آسان است. شاید این واقعا همان چیزی باشد که فیلمسازان آمریکایی را به تحرک واداشته است. بسیاری از فیلم‌های غیرداستانی آنها با آمیزه‌ای از تمایلات متناقض ژورنالیستی و هنری به وجود آمده‌اند. آنها از بن‌بست کسالت‌آور و طعنه‌آمیز پست مدرن و تصاویر بازیافتی بی‌معنی و بی‌روح آن گریخته اند. اگرچه آنها ممکن است به نحو تناقض‌آمیز و از روی ناچاری از فرمول‌های آشنا استفاده کنند اما آنها تماما کلیشه‌ای نیستند. آنها آثاری شخصی‌اند چرا که در آنها یک نفر سرگرم مشاهده است. آنها ژورنالیستی اند چرا که ریشه در شعور و وجدان معاصر دارند حتی اگر ظاهرا به زمان حال ربطی نداشته باشند. برخی از آنها نه همه آنها تا اندازه‌ای نوآورانه‌اند. در نهایت خودآگاه‌اند چرا که امروزه هیچکس بدون تاثیرپذیری از زبان دیجیتال که تمام این فرم‌های متفاوت بیانی را -که می‌توانند به شکل‌های متفاوتی طرح‌ریزی شوند و نتایج متفاوتی را در پی داشته باشند- دربردارد، نمی‌تواند رمانی بنویسد، شعری بیافریند، یک کلیپ ویدئویی پاپ بسازد یا حتی یک صفحه از پاورقی‌های مجلات مصور را پر کند. این فیلم‌ها نشان می‌دهند آنچه ما جهان می‌نامیم جهان ساده ای نیست و بهتر است با تواضع به آن بنگریم. آیا هنوز کسی هست که اعتقاد داشته باشد که جهان رو به پیچیدگی کمتری می‌رود. شاید دوست داشته باشیم که فیلم‌های مستند هرچه را که روی می‌دهد منعکس کنند ولی آنها نمی‌توانند. شاید بعد از ده سال با حیرت به عقب برگشته و به لحظه ای بنگریم که این عقیده رایج بود که برنامه‌های واقعی نباید صرفا برای سرگرمی ساخته شوند ولی من ترجیح می‌دهم که بر این اعتقاد باشم که بالاخره فیلم خوب باقی خواهد ماند. چرا که همیشه یک میل انسانی به سمت حقیقت وجود دارد. شاید اشتباه کنم اما امیدوارم اشتباه نکرده باشم. به هر حال آنچه که فکر می‌کنم دارد اتفاق می‌افتد. فیلم مستند باقی خواهد ماند اگر خوب ساخته شود و چه کسی است که بخواهد فیلم بد تماشا کند.

    ***

    نقل از مجله داکس (Doxville) ژوئن 2001

    ***

    [i] نیک فریزر، مستندساز و تهیه کننده بریتانیایی است که مدت 17 سال سرپرست بخش استوری ویل بی بی سی بود. او در سال 2016 از بی بی سی جدا شد و پلتفورم مستقل داکس ویل ((Doxville)) را برای پخش فیلم‌های مستند به صورت استریمینگ راه انداخت. او همچنین در سال 2017 جایزه بفتا را به خاطر فعالیت های مستندش دریافت کرد.

    [ii] نسل‌کشی سِربْرِنیتسا، که در آن بیش از ۸٬۰۰۰ نفر از ساکنان بوسنیایی شهر مسلمان‌نشین سربرنیتسا (در بوسنی و هرزگوین امروزی) توسط ارتش جمهوری صرب به قتل رسیدند. این کشتار، بعد از جنگ جهانی دوم، بزرگ‌ترین نسل‌کشی در اروپا به‌شمار می‌رود. لسلی هدوود، مستندساز انگلیسی در سال 1999، مستد «فریادی از درون گور» را درباره این قتل عام ساخت. مستندی که به عنوان سندی از جنایات صرب‌ها علیه مسلمانان در دادگاه لاهه ارائه شد.

    مستند
    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلیدوست داشتم با سوزان سونتاگ ده فنجان قهوه می‌خوردم / گفتگو با لیلی گلستان
    مقاله بعدی بودن یا نبودن / داستان کوتاه از سیروس جاهد
    پرویز جاهد

    مطالب مرتبط

    زیبایی‌شناسی مکان در سینمای بلا تار: از رئالیسم شهری تا مینیمالیسم روستایی

    پرویز جاهد

    جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

    محمد عبدی

    جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | خشم تا بخشش: درامی انسانی در حصار طراحی‌شده

    امیر گنجوی
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

    زیبایی‌شناسی مکان در سینمای بلا تار: از رئالیسم شهری تا مینیمالیسم روستایی

    جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.