Subscribe to Updates
Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.
نویسنده: علی فرهمند
بنبست، به هم آوردنِ دو دنیای غیرقابل پیوند -قطعِ دو خطِ موازی است؛ دنیای خیالانگیز دختری که اطرافش را از پنجرهای به یک بنبست در نظاره است
این تعبیر را میتوان برای یکی از صحنههای واپسینِ مشق شب بهکار برد. وقتی پورنوگرافیِ سرود مذهبی توی حیاط توسط ناظم خوانده شده
شنای پروانه با تمام کاستیهای پُرشمار سعی دارد در آغاز، معنای دیگر -و امروزیِ- پروانهگی را تصویر کند: وقتی «پروانه» سرگردان در خیابانهاست
اسب تورین روایت آخرالزمان است -وارونهگی چرخهی شش روزهی آفرینش. یک کلان-روایت عهد عتیق دچار دگرگونی میشود؛ ترتیب شش روزه بهم میریزد
نهادِ شعر cine-mot یا همان سینه-مو نیز چنین است: اُبژکتیو. این تناقضِ شکوهمند، دنیای پست-مدرن آلبوم سینما-کلمه را میسازد
دو قطار در حرکت-مقصد هردو، فلاکت؛ یکی صحنهای از فهرست شیندلر و دیگری گام معلق لکلک: با همان سرمشقی کار میکند که آنتونیونی در ماجرا
روایتِ جنگ جهانی سوم بر پایه تکرارها و تقارنها بنا شده است. این را میتوان از نقشمایهها تا مکان/زمان و پیرنگها دنبال کرد
عنوان اثر، اهمیت بیشتری برای برادران قائل است تا خود لیلا؛ امّا بهراستی برادران لیلا دربارۀ برادران او است؟ کمترین اطلاعات در مورد لیلاست
بنای رئالیسم کلاسیکِ عنکبوت مقدس بر دو عنصر روایی «روزمرهگی» و «تکرار» بنیان شده است. اگرچه ساختار کلاسیک داستان به یک تریلر پهلو میزند
عاشقانهی جنگِ ۲۸۸۸، پای شاعرانهگی فروغ ایستاده که «تنها صداست که میماند»! و روی بومِ هر قاب، صدا را طرح و رنگ میزند و نه جنگ که عشق را