یادداشت‌هایی از کن: روز پرچم / شب آتش / کوپه شماره ۶

در ادامه‌ی یادداشت‌هایی از جشنواره فیلم کن، به اواسط جشنواره نزدیک و وارد روز چهارم شده‌ایم؛ اما هنوز فیلمی که بتوانیم از آن به عنوان یک شاهکار در جشنواره صحبت کنیم ندیده‌ایم. فیلم‌هایی تا الان پخش شده که نظر علاقمندان را جلب کرده و بعضی از افراد فیلم بندتا را فیلمی می‌دانند که به عنوان نامزد اصلی فیلم کن معرفی شده و یا فیلمی مثل The Divide که منتقدین فرانسوی آن را شایسته‌ی دریافت جایزه کن دانسته‌اند، اما به خاطر این که زبان فیلم فرانسوی است و در برخی از دیالوگ‌ها باید با محتوای کمدیِ مربوط به زبانِ قصه آشنا باشیم، منتقدان انگلیسی با آن ارتباط برقرار نکردند و از جانب آنها به عنوان یکی از بدترین فیلم‌ها معرفی شده است. ‌در هر حال می‌توانیم بگوییم هنوز فیلمی که بر سر آن توافق وجود داشته باشد پخش نشده. در روز چهارم جشنواره موفق به تماشای سه فیلم شدیم که در ادامه درباره آنها می‌خوانید. فیلم‌های روز پرچم از شان پن، شب آتش و کوپه شماره ۶ به ترتیب از سینمای مکزیک و کارگردان فنلاندی.

از طرفی هر روز بر رعایت پروتکل‌های بهداشتی در جشنواره تاکید زیادی می‌شود و تا این مدت تنها سه نفر مبتلا به بیماری کووید-۱۹ اعلام شدند که از آنها خواسته شده به قرنطینه بروند. به هر حال حضور خیلی خوبی را می‌توانیم در سالن‌های سینما احساس کنیم؛ و مردم با اشتیاق و علاقه در جشنواره شرکت می‌کنند که این نویدِ روزهای خوبی را برای کن خواهد داشت. دیگر اتفاق خوبی که در روزهای جشنواره افتاده این است که با وجود هوای گرم در ماه جولای، روزهای مطلوب و دل‌پذیری را در کن تجربه می‌کنیم و هوا عذاب‌آور نیست.

 

روز پرچم / Flag Day

روز پرچم

از فیلم‌های قابل توجهی که در این روز موفق به تماشای آنها شدیم فیلم روز پرچم (Flag Day) شان پن بود که به عنوان تجربه جدید کارگردان و در بخش اصلی جشنواره کن به نمایش درآمد. روز پرچم از لحاظ ساختاری و داستانی فیلمی است که وام‌دار سینمای کلاسیک هالیوود است و با همان ساختار و خط روایی داستانی که در هالیوود دیده می‌شود. داستان فیلم پیرامون رابطه‌ی یک دختر و پدرش است. این که چگونه شخصیت دختر در غیاب و حضور پدرش در طی سال‌ها شکل می‌گیرد. دختری که رویایی را در مورد پدرش دارد؛ پرسشی مطرح می‌شود در باب این که چقدر این رویا با واقعیت در ارتباط است. شان پن از طریق این فیلم به نوعی به مباحث مربوط به مردانگی و بحرانِ مردانگی پرداخته است. در اینجا با پدر قدرتمند همیشگی که گاهی در بعضی فیلم‌ها مواجه می‌شویم نیست. پدری است کاملا شکننده که نمی‌تواند آرزوهای دخترش را برآورده کند و حتی کلک می‌زند. او دوست دارد که به موفقیت‌های زیادی برسد اما همیشه قادر نیست. شان پن به خوبی شکنندگی این پدر را در طی سال‌های مختلف زندگی‌اش از زمانی که دخترش بچه‌سال است تا زمانی که این دختر مبدل به یک ژورنالیست معروف می‌شود به نمایش گذاشته است. روز پرچم فیلمی بود که فضای داستانی هالیوود آمریکا را دارد و از این لحاظ فیلمی است که با ساختار فیلم‌های هنری که گاهی در جشنواره‌های مختلف حضور دارند متفاوت است. لحظات ارتباط نزدیک میان پدر و دختر را که کارگردان خلق کرده از لحاظ ترس و شکنندگی پدر و امیدها و آروزهای دختر، لحظاتی هستند که در میان آنها لحظات به یاد ماندنی و قابل توجهی هم می‌توانیم ببینیم که باعث شده فیلم را تبدیل به اثری کند که تا حدی موفق باشد و با بخشی از جامعه ارتباط برقرار کند؛ اما به طور قطع فیلم برجسته‌ای در جشنواره کن به حساب نمی‌آید.

 

شب آتش / Noche de Fuego

شب آتش

فیلم شب آتش که با نام Prayers for the Stolen نیز شناخته می‌شود فیلم دیگری است که از سینمای مکزیک در روز چهارم جشنواره کن به نمایش گذاشته شد. فیلمی در مورد مادری که دخترش را به دنبال یک آدم‌ربایی از دست می‌دهد و با باج‌خواهی آدم‌ربایان روبرو می‌شود و باید مبلغی که آنها از او می‌خواهند را تحویل دهد. فیلم بیننده را با جامعه مکزیک و تاثیرگذاری و نقش کارتل‌ها در آن روبرو می‌کند. هم‌چنین با ترس و وحشتی که از این بابت مردم در این جامعه با آن روبرو هستند؛ از جمله مواردی مثل عدم آسایش و امنیت. از جانب دیگر شاهد آن هستیم که دولت نقشی نمی‌تواند بر عهده داشته باشد و این کارتل‌ها هستند که زندگی ‌مردم را در کنترل خود گرفته‌اند. در این شرایط مادر تنها کسی است که شاید خودش بتواند در این مسیر کاری را از پیش ببرد. یک سوگنامه تلخ در شرایط کنونی جامعه مکزیک که در این فیلم نمایش داشته می‌شود. در مورد داستان فیلم شب آتش لازم به اشاره است که این فیلم دارای کشش بسیار قابل قبولی از لحاظ روایی است که به خصوص در بخش‌های ابتدایی و ماجرای آدم‌ربایی و در ادامه‌ی آن، تلاش زن برای پیدا کردن دخترش که همراه با درد و رنج‌هایی که مادر با آن روبرو می‌شود، به وضوح دیده می‌شود و کارگردان بیننده را با آن آشنا می‌کند. این اتفاق با دوربینی که همواره با مادر همراه است و سعی کرده پرسپکتیو متناسبی را از وضعیت مادر نشان دهد به وقوع می‌پیوندد. در این میان کارگردان توانسته حضور دولت و بی‌تفاوتی‌اش را به طرز تامل‌برانگیزی با نمایش درست و انتخاب‌های به‌جا همراه با ماسکه‌کردن و حذف موارد اضافی به بیننده منتقل کند. شبِ آتش فیلمی بسیار خوب در جشنواره به حساب می‌آید اما در بخش‌هایی از داستان احساس می‌شود بعضی از عوامل برای پیش‌برد داستان فیلم کنار یکدیگر شکل گرفته‌اند و باز همان منطق درونی داستان و این که این اتفاقات از زیرساخته‌های خود داستان می‌توانند شکل بگیرند به چشم نمی‌خورد. به ویژه در قسمت‌های پایانی و بخش‌های مربوط به گره‌گشایی، بیننده با ضعف‌هایی در فرم روایی داستان روبرو می‌شود.

 

کوپه شماره ۶ / Compartment No. 6

کوپه شماره 6

فیلم کوپه شماره ۶ (Compartment No. 6) فیلمی است از سینمای فنلاند که در بخش اصلی جشنواره کن به نمایش گذاشته شد. فیلمی با داستان جاده‌ای که در آن با سفرِ همراه شدنِ یک دختر با یک مرد روسی مواجه هستیم. داستان فیلم یادآور سه‌گانه‌ی before از ریچارد لینکلیتر است؛ دو غریبه در یک فضای شهری با یکدیگر آشنا می‌شوند و در طول سفر بیش‌تر پیش می‌روند. عدم آشنایی در اینجا تبدیل می‌شود به روابط احساسی در طول سفر و نزدیکی از نظر عاطفی به دلیل رسیدن به هدفی که دنبال می‌کردند. این فیلم بیننده را به حدود سال ۲۰۰۰ در روسیه برده و‌ با پیش‌زمینه و داستان شخصیت‌ها و عاشق شدن‌هایشان آشنا می‌کند؛ فیلمی که با بازی‌های قدرتمند، لحظات جذابی را خلق می‌کند. به ویژه به دلیل این که در فضای دو نفره می‌گذرد متکی به بازی‌های دو بازیگر است که هر دو شخصیت توانسته‌اند بازی‌های جذابی خلق کنند.

شخصیت‌ها در این فیلم تیپیکال و ویژه هستند. به طور مثال کارگردان شخصیت پسری خلق کرده که از بیرون/ظاهر ممکن است نچسب و خیانت‌کار باشد و شخصیتی کثیف به نظر برسد؛ اما در واقعیت و هر چقدر فیلم بیش‌تر پیش می‌رود متوجه می‌شویم که می‌تواند قابل اعتماد باشد و نباید از روی ظاهر او را سنجید. در مقابل دختری را می‌بینیم که در رابطه‌ای عاشقانه با زن دیگری است و از آن عشق چیزی که می‌خواهد را پیدا نمی‌کند، با وجود این که حاضر است احساساتش را با فرد دیگری در این میان باز کند تا جواب سوال‌هایش را پیدا کند. کارگردان صحنه‌های زیبایی در برف از سرزمین روسیه خلق کرده، هم‌چنان که در سکانس‌های داخل قطار و شخصیت‌پردازی‌ها شاهد استفاده‌ی به‌جا از طراحی صحنه هستیم که باعث شده یکی از بهترین فیلم‌های جشنواره را خلق کند.

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
امیر گنجوی
امیر گنجوی
مدیریت مرکز فرهنگی هنری فینیکس. فیلم‌ساز. تهیه‌کننده سینما. برگزارکننده جشنواره سینمایی. محقق و منتقد سینما. محقق در فلسفه حقوق. فعال مدنی

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights