گزارش‌هایی از ونیز: مونا لیزا و ماه خون / شب گذشته در سوهو / امیرا / کوستا براوا، لبنان / توهمات گمشده

وارد روز پنجم جشنواره ونیز شدیم. نکته‌ای که مشخص است تا اینجا، کیفیت قابل قبول و قابل دفاع فیلم‌ها است. در حقیقت فیلم‌های درخشانی در این چند روز از کارگردان‌های مختلفی پخش شده. فیلم مسابقه اصلی که اثری قابل توجه بود یکی از نمونه‌های این آثار بود. هم‌چنین فیلم قدرت سگ اثر جین کمپیون که مورد تحسین منتقدان انگلیسی قرار گرفت و البته منتقدان ایتالیایی نظر منفی‌تری نسبت به این فیلم دارند و البته فیلم پائولو سورنتینو که مورد توجه و استقبال مطبوعات ایتالیایی قرار گرفته است.

 

مونا لیزا و ماه خون / Mona Lisa and the Blood Moon

مونا لیزا و ماه خون

در کنار فیلم‌های مطرحِ امسال در جشنواره ونیز، امروز فیلمی از آنا لیلی امیرپور به نمایش گذاشته شد به نام مونا لیزا و ماه خون (Mona Lisa and the Blood Moon) که سومین فیلم این کارگردان ایرانی‌تبار ساکن آمریکا محسوب می‌شود. می‌توان گفت کارهای این کارگردان به این شکل است که بیننده یا آنها را دوست دارد یا به هیچ وجه نمی‌تواند با آن کنار بیاید. معمولا دیدگاهی دو قطبی است و حد وسطی ندارد. مونا لیزا و ماه خون بر خلاف دو فیلم قبلی این کارگردان، فیلمی داستانی‌تر است. از همین جهت ارتباط برقرار کردن با کاراکترها راحت‌تر است. فیلم مملو از نقاط سورپرایز است و به خوبی قدرت نویسنده را در بیان داستان به نمایش می‌گذارد. هم‌چنین تصویرپردازی‌های زیبا و درخشان و البته سینماتوگرافی و جلوه‌های ویژه‌ی درخوری کار شده که با همراهی موسیقی متناسب، قدرت تکنیکال قابل قبولی را به فیلم بخشیده‌اند. یکی از آثار درخشان آنا لیلی امیرپور است که در ونیز امسال اکران شد و تقریبا بهترین کاری است که او در سال‌های اخیر تولید کرده. مونا لیزا و ماه خون با بهره‌گیری از المان‎های ژانرهای هیجان‌انگیز و ترسناک تبدیل به یک فیلم خوش ساخت و تا حدی غیرمتعارف از این کارگردان خوب ایرانی ساکن آمریکا شده است.

 

شب گذشته در سوهو / Last Night in Solo

شب گذشته در سوهو

از دیگر فیلم‌های این جشنواره، اثری از ادگار رایت بود به نام شب گذشته در سوهو (Last Night in Solo) که آن هم در ژانر وحشت قرار می‌گیرد. فیلم پیرامون دختری است که از اسکیزوفرنی رنج می‌برد و درگیر ماجراهای خودکشی مادرش است. او بنا بر علاقه‎اش که طراحی مد و لباس است وارد لندن می‌شود و در آنجا با کابوس و خیالات مواجه می‌شود. کار پر قدرت و خوبی بود از این کارگردان؛ هم‌چون کار خانم امیرپور بیننده را کاملا درگیر خودش می‌کند. مخصوصا به خاطر جلوه‌های ویژه و بازیگری خیلی خوبی که دارد بیننده را درگیر داستان می‌کند. بخش‌هایی از آن قوی سیاه اثر آرنوفسکی را به ذهن می‌آورد و تقابل‌های دوگانه‌ای را به وجود آورده که بیننده را درگیر آنها می‌کند. در برخی از سکانس‌ها بیننده فکر می‌کند مربوط به کابوس‌های دختر می‌تواند باشد ولی به مرور با سورپرایزها و مسایل مختلفی در طول مسیر داستان روبرو می‌شود و به چالشِ پرسش پیرامون تصورات خودش در داستان می‌پردازد.

 

امیرا / Amira

امیرا ونیز

از میان فیلم‌های کارگردان‌های عرب، یکی از بهترین فیلم‌های درخشان جشنواره، فیلم امیرا (Amira) اثر محمد دیاب بود که در بخش افق‌ها در ونیز به نمایش درآمد. فیلم امیرا پیرامون داستان پدرهایی است که در زندان‌های اسراییل به سر می‌برند و اسپرم‌های خودشان را به بیرون از زندان می‌فرستند تا بتوانند ادامه نسل داشته باشند. در این فیلم با یک داستان پیرامون یکی از این پدران مواجه می‌شویم که بیننده را درگیر ماجراهای حل‌نشده بین فلسطین و اسرائیل می‌کند. فیلمی که در آن هم بازیگری و هم قدرت فیلمنامه، بیننده را تحت تاثیر قرار می‌دهد. به نظر می‌رسد کارگردان‌ها و فیلمسازهای عرب با روزمرگی‌هایی روبرو هستند که شاید برای بیننده‌ی غربی معنایی نداشته باشد و با واقعیتِ زندگی آنها جور نباشد. ولی همین موارد واقعیت‌هایی هستند که در این کشورها رخ می‌دهد و فیلمسازان عرب این موقعیت‌های تراژیک را در داستان آثارشان به خوبی خلق می‌کنند. امیرا هم از این قدرت برخوردار است. داستانی پیرامون انسان و مقاومتش در مقابل برده شدن و هم‌چنین سوالات خوبی را برای ما مطرح می‌کند که آیا مفهوم پدر فقط ژنتیک است و یا امری است که ماورای ژنتیک قرار می‌گیرد و کسی که فرزندی را بزرگ می‌کند اگر بچه خودش نباشد آیا می‌تواند حس پدری را داشته باشد یا خیر. امیرا هم‌چنین مفهوم قهرمان بودن در دنیای امروز و مقاومت و به چالش کشیدن مفهوم ایثار را مطرح می‌کند و این مفاهیم را مورد بازسازی قرار می‌دهد.

 

کوستا براوا، لبنان / Costa Brava, Lebanon

کوستا براوا ونیز

فیلم کوستا براوا، لبنان (Costa Brava, Lebanon) یکی دیگر از فیلم‌های فیلمسازان عرب حاضر در جشنواره فیلم ونیز امسال بود. فیلمی به کارگردانی مونیا اکل (Mounia Akl) و یکی از فیلم‌هایی که توسط موسسه فیلم دوحه مورد حمایت قرار دارد. با یک داستان تمثیلی پیرامون مقاومت سیاسی و این که به چه شکل می‌توان در مقابل ظلم و ستم مقاومت داشت. اثر جذابی که از یک داستان تمثیلی استفاده می‌کند. یک خانواده که خود را به خاطر این که احساس می‌کنند مقاومت معنا ندارد و تمامی انسان‌ها در مقابل نظام‌های سیاسی و قدرت قربانی هستند، خودشان را از جامعه جدا کرده‌اند و به دور از ارتباطات انسانی در حال زندگی کردن هستند. اما زندگی آنها به دلیل مداخله‌ی نیروهای دولتی که به فکر تخریب کردن منطقه زیستی آنها هستند مورد چالش قرار می‌گیرد. از طریق چالش‌هایی که برای این خانواده ایجاد می‌شود، کارگردان نظر خود را پیرامون امر سیاسی و مقاومت فردی مطرح می‌کند. این که آیا مقاومت فردی در دنیای امروز امکان‌پذیر هست یا نه. اثری است که دچار شعارزدگی نشده و به مرور در طول زمان فیلم اطلاعاتش را به مخاطب منتقل می‌کند و به او کمک می‌کند که قطعات پازل را در کنار هم بچیند و معنا و داستان فیلم را پیدا کند.

 

توهمات گمشده / Lost Illusions

توهمات گمشده

فیلم توهمات گمشده (Lost Illusions) یکی دیگر از آثار بسیار درخشان بود که در بخش مسابقه جشنواره به نمایش در آمد. اثری از زاویر ژیانولی (Xavier Giannoli) کارگردان فرانسوی بسیار کم کار که یک فیلمنامه‌نویس و فیلمساز بسیار خوب است. فیلم اقتباس شده از یکی از رمان‌های بالزاک و بیننده را به یاد فیلم‌های رنوار نیز می‌اندازد. پیرامون اواخر قرن ۱۷ میلادی و زمانی که آزادی مطبوعات در فرانسه در حال شکل‌گیری بود و فضاهای عمومی که هابرماس از آن صحبت کرده در آن فضای فرانسوی شکل گرفتند و باعث شدند سلطنت و نیروهای بورژوازی مورد هدف و چالش اساسی قرار بگیرند. فیلمی است جاه‌طلب که جاه‌طلبی آن بیننده را به یاد اثر ماندگار استنلی کوبریک یعنی Barry Lyndon نیز می‌اندازد. پیرامون شخصیتی که از پیشینه تاریخی خودش راضی نیست و در این میان حتی حاضر می‌شود آرمان‌های خودش را نیز به فروش برساند تا بتواند اعتبار و رسم و نامی پیدا کند؛ در نهایت این که چه سرنوشت تلخ و دردناکی را همین شخصیت در راه رسیدن به هدف و آرمانش پیدا می‌کند، چیزی است که در این فیلم به نمایش گذاشته شده؛ شبیه به چیزی که در مورد شخصیت اصلی فیلم کوبریک نیز دیده می‌شود. به هر حال فیلمی است که بیش از هر چیز این را به بیننده مطرح می‌کند که انسان چقدر به رویاهایش می‌توانند بپردازند و پرداختن به این رویاها گاهی باعث می‌شود که واقعیت‌های زندگی خودش را نیز از دست بدهد و قربانی رویاپردازی‌های خودش شود. یکی از درخشان‌ترین آثاری بود که امسال در جشنواره ونیز به نمایش گذاشته شد.

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
امیر گنجوی
امیر گنجوی
مدیریت مرکز فرهنگی هنری فینیکس. فیلم‌ساز. تهیه‌کننده سینما. برگزارکننده جشنواره سینمایی. محقق و منتقد سینما. محقق در فلسفه حقوق. فعال مدنی

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights