فستیوال لوکارنو وارد روز چهارم خودش شده است. لوکارنو در تفاوت نسبت به فستیوالهای دیگر، محل نمایش فیلمهای تجربی و فیلمهایی است که برای بسط دادن زبان سینما هستند. فیلمهایی که بیشتر به جابهجا کردن مرزها اهمیت بیشتری میدهند. لوکارنو فستیوالی است که به خاطر برگزاری آن در محلی که سکانسهای شب در پیاتزا گرانده واقع شده، با ظرفیت بالای هزار نفر، مخاطب را یاد فیلم معروف سینما پارادیزو میاندازد؛ چرا که فیلمها در زیر نور شب پخش میشوند و با حضور جمعیت زیادی از مردم در فضایی که تبدیل شده به یک فضای جمعی. پیاتزا گرانده یک میدان شهری است که در زمان برگزاری فستیوال لوکارنو به سالن سینما تغییر کاربری میدهد و فیلمهای بسیاری در آن فضا پخش میشوند.
فستیوال لوکارنو در یک شهر کوچک سوییسی واقع در کنار رودخانهای بسیار زیبا و در یک فضای کاملا توریستی برگزار میشود. شهری با مغازههایی که یادآور شهر کن و کاملا اروپایی است. این شهر به خاطر غذای مطلوب، مشروب و سالن پذیرایی و محیط زیبای خودش بسیار جذاب است. وقتی به این شهر میآییم نمیتوانیم از زیبایی طبیعی آن تعریف نکنیم. چرا که مدیون طبیعت زیبای سوییس است. در روز اول و دوم هوای شهر بارانی بود و مراسم افتتاحیه در زیر باران برگزار شد و به همین خاطر تعداد زیادی از مردم قادر به شرکت در آن نشدند و تعدادی نیز از داخل سالن همراه افتتاحیه شدند. اما در روزهای بعد هوای بسیار مطلوب و خوبی به وجود آمد که تماشای فیلمها را بسیار دلپذیر کرده و یک فضای بهشتی به شکلی که نه گرم باشد و نه سرد شکل گرفته بود. به طوری که به قول خود برگزارکنندگان فستیوال لوکارنو، میتوانیم بگوییم Cinema is Back چرا که تعداد زیادی از مشتاقان سینما گرد یکدیگر جمع شده، سالنها پر و جمعیت خوبی در حال شرکت کردن در این فستیوال هستند. در حقیقت یک فضای کاملا سینمایی تشکیل شده است.
فستیوال لوکارنو چند بخش اصلی دارد که بخش اصلی آن به سینمای International (یا همان سینمای جهان) معروف است و بخش دیگر به فیلمهای اول و دوم اختصاص پیدا کرده. بخش اصلی زیر نظر الیزا هیتمن (Eliza Hittman) کارگردان فیلم Never Rarely Sometimes Always برگزار میشود.
سولانژ کوچولو / Petite Solange
از فیلمهای خوب این بخش فیلم Petite Solange بود که پیرامون دختری است که با ماجرای جدایی پدر و مادرش در سن سیزده سالگی روبرو است و این موضوع طلاق برای او اصلا راحت نیست. با توجه به اینکه پدیده طلاق پدیدهای جهانی است و بچههای طلاق امروزه زیاد هستند، فیلم میتواند با وجود اینکه فرانسوی است، قدرت ارتباط بالایی با بیننده داشته باشد و لحظات خلاقانهی زیبایی را خلق کرده که در هر حال مخاطب را درگیر ماجرای ملودرامیک و تلخی که برای شخصیت اصلی (که همان دختر سیزده ساله است) رخ میدهد قرار دهد. این فیلم به نوعی یادآور فیلمهای تروفو، فیلم Mouchette برسون و فیلمهای روسینی نیز هست به طوری که احساس میشود کارگردان تحت تاثیر آنها قرار داشته. Petite Solange فیلم تحسینبرانگیزی است با بازی درخشان یک نوجوان.
بکت / Beckett
از دیگر فیلمهایی که در افتتاحیه پخش شد فیلم Beckett بود. فیلمی که یادآور فیلم Get Out بود. در مورد مرد سیاهپوستی که ناخودآگاه وارد یک ماجرای تبعیض نژادی شده در حالی که خودش هم از آن بیخبر است که چرا مورد حمله قرار گرفته. تصادفی در ابتدای این فیلم به وجود میآید که دوستدختر این شخص در آن سانحه میمیرد و در طول تصادف و در همان حین که مرد سوگوار است، ناگهان با حملهی پلیس مواجه میشود. پلیسی که قصد جان او را دارد. این باعث میشود که او همه جا در حال فرار از نیروهای پلیس باشد. فیلم پیرامون مشکلات نژادپرستی است. به ویژه در رابطه با گروههای راست افراطی در یونان و شکلگیری آنها قرار میگیرد. کارگردان سعی کرده تنها به خلق کاراکترهایی سیاه برای یونانیها اکتفا نکند و به طور مثال به همین منظور است که میبینیم کاراکتر منفی فیلم در داخل سفارت آمریکا کار میکند. فیلم Beckett یک فیلم اکشن خوب با حضور بازیگر اصلی فیلم تنت (Tenet) یعنی جان دیوید واشنگتن (John David Washington) با لحظاتی که میخکوبکننده است. هرچند تکلیف فیلم در بخشهایی از داستان مشخص نمیشود و گاهی در اکشنِ فیلم اغراق شده. سبک فیلم به شکلی است که میخواهد به سبک رئال نزدیک باشد، اما بعضی صحنههای اکشن آن با حال و هوا و سبک ساختاریاش نمیخواند و منجر به ایجاد یک حالت دوپارهگی شده است. اگر تمام فضای غالب بر فیلم اکشن بود شاید ارتباط بیننده با بعضی از صحنهها بیشتر بود، اما گاهی این طور حس میشود که دوربین و کارگردان در حال گول زدنِ مخاطب است.