زخم کاری و شکسپیر / بررسی مقولۀ اقتباس و سه‌گانۀ زخم کاری

این مرد خون‌آلوده کیست؟

(مکبث – پردۀ اول – صحنۀ دوم)

طبق معنای لغوی، اقتباس به معنای سازگارکردن، وفق دادن و مناسب­کردن است. این اعمال می­تواند از راه­های گوناگونی صورت بگیرد. پدیدۀ اقتباس می‌تواند از سه زاویۀ مجزا از هم و البته مرتبط باهم، تعریف شود. زیرا اتفاقی نیست که ما از یک واژۀ واحد، یعنی اقتباس، برای اشاره به فرآیند و محصول استفاده می‌کنیم.

به طور خلاصه، می‌توان اقتباس را چنین توصیف کرد:

  • جابه‌جایی آشکار اثر یا آثار قابل تشخیص دیگر
  • عمل خلاق و تفسیرکنندۀ تصرف یا نجات یک اثر
  • درگیرشدن گسترده و بینامتنی با اثر مورد اقتباس

امروزه اقتباس‌‎ها همه‌جا یافت می‌شوند و در عصر ما امر جدیدی نیستند و به‌نظر می‌رسد این باور والتر بنیامین را تأیید می‌کنند که: «داستان‌گویی همیشه هنر تکرار داستان‌هاست.» حتی خود شکسپیر داستان‌های فرهنگ زمانه‌اش را از صفحۀ کاغذ به صحنۀ نمایش منتقل کرد و آن‌ها را در دسترس مخاطبان جدیدی قرار داد.

ظهور رسانه‌های جدید مانند پلتفرم‌های پخش آنلاین تقاضای انواع داستان‌ها را بسیار افزایش داده است. با این همه، اقتباس‌ها نیز باید از آن جهت که اقتباس‌اند دارای جذابیت ویژه‌ای باشند. منظورم این است که بخشی از این لذت صرفاً از تکرار همراه با تنوع می‌آید، از ترکیب شدن تکرار و جذابیت شگفت‌زده‌شدن.

برخلاف تصور، اقتباس از رسانه‌ای دیگر نیز همچون نوشتن و خلق داستانی جدید نیازمند کار و تلاش بسیار است، زیرا در اقتباس علاوه‌بر انتخاب و گزینش، این موضوع بحث میزان وفاداری به اصل اثر را به ذهن متبادر می‌سازد، با موضوع دیگری همچون خلق صحنه­ها، شخصیت­ها و موقعیت‌های جدید نیز روبه‌رو هستیم. بنابراین، نوشتن یک اثر اقتباسی نیرومند به اندازۀ خلق داستانی تازه و بدیع چالش‌برانگیز و پراهمیت است.

سریال زخم کاری به کارگردانی محمد حسین مهدویان به فصل سوم رسیده و در همۀ فصل‌های آن به اقتباسی از آثار ویلیام شکسپیر دست زده است. حال که بیشتر با مقولۀ اقتباس آشنا شدیم به سراغ این مجموعۀ پربیننده می‌رویم و نسبتش با مطالب مطرح‌شده در بالا را بررسی می‌کنیم:

زخم کاری ۱ مکبث

شب چنان دراز است که به روز نمی‌رسد.

(مکبث  – پردۀ چهارم – صحنۀ سوم)

مکبث به دلیل سرکوب‌کردن شورش، اینک در شرف دستیابی به تاج و تخت است. او می‌تواند پادشاه شود، پس باید پادشاه شود. مکبث پادشاه مشروع را می‌کشد. بعد از آن باید شاهدان جنایت و کسانی را بکشد که به این جنایت بدگمان‌اند. مکبث باید پسران و دوستانِ مقتولان را بکشد. در آخر کار، او باید همه را بکشد، زیرا همه علیه او هستند. در کتاب سرنوشت بشر، نوشتۀ آندره مالرو، تروریستی به نام چِن یکی از هولناک‌ترین جملات نوشته شده در نیمۀ قرن بیستم را به زبان می آورد: «مردی که هرگز نکشته، باکره است». این جمله بدان معناست که کشتن همان شناختن است و همچنین، تجربۀ قتل قابل انتقال به دیگران نیست. عمل کشتن موجب تغییر و تحولی در قاتل می‌شود. بعد از ارتکاب قتل، او آدم دیگری است و در جهانی دیگر خواهد زیست.

فصل اول سریال زخم کاری بر اساس رمان بیست زخم کاری نوشتۀ محمود حسینی‌زاد و با نگاهی به نمایشنامۀ مکبث، ساخته شده است. سریال، رمان و نمایشنامه را باهم ترکیب کرده و هرجا از هرکدام که خواسته وام گرفته است. مالک مالکی ( با بازی جواد عزتی) قرار است مکبث و سمیرا بخشی ( با بازی رعنا آزادی‌ور) لیدی مکبثِ این اقتباس باشند. فرآیند اقتباس در این اثر، بیش از آن‌که به دنبال بسط و گسترش مفاهیم اصلی مکبث ( مانند تمِ ترس) و حتا رمان حسینی‌زاد (فساد اقتصادی سیستم) باشد با خلق ملودرام‌های کلیشه‌ای و پی‌رنگ‌های فرعی به دنبال جذب مخاطب بیشتر بوده است. حتی در این راه، کاراکتر مرد رمان یعنی منصور، برادر ناصر را تبدیل به منصوره کرده تا یک ماجرای عشقی دیگر داشته باشد. از طرفی جهان‌بینی موجود در مکبث و عناصری چون جادو، شب، کابوس و حضور پر رنگ تاریخ در این‌جا به نازل‌ترین حالت ممکن استفاده شده است. تو گویی هرجا حرص و طمع در کنار حضور یک زن و شوهر جنایتکار را شاهد بودیم باید خود را برای یکی از برداشت‌های مکبث آماده کنیم و ظاهراً بسنده‌کردن به همین عناصر پیش‌پاافتاده برای نشاندن اسم خود کنار شکسپیر کافی است. این درست است که تأویل‌پذیری گستردۀ آثار این نمایش‌نامه‌نویس بزرگ از ویژگی‌های کار اوست، اما فهم درست جهان متن و در نهایت بسط و گسترش ظرفیت‌های نهفته در آن، می‌تواند منجر به یک اقتباس خوب شده، نه لزوماً وفاداری به خط اصلی یا شخصیت‌های قصه. فصل اول زخم کاری در این امر اگر نگوییم ناتوان، کم‌توان بوده و در نتیجه ماحصل اثری آشفته است که با وجود پُررنگ بودن ژانر جنایی در آن، مابین نوآر و ملودرام در حال دست و پا زدن است.

زخم کاری ۲: بازگشت هملت

اینک قلب شریفی شکافت.

(هملت – پردۀ پنجم – صحنۀ دوم)

فصل دوم، اقتباسی است از نمایشنامۀ هملت. این‌بار شاهد تلاش‌های میثم مالکی (در نقش شاهزادۀ جوان) برای مقابله با دسیسه‌های طلوعی (در نقش عموی هملت) و مادرش (لیدی مکبثی که حال جامۀ گرترود به تن کرده!) هستیم. بدون در نظر گرفتن اقتباس بودن اثر، فیلمنامۀ سریال دچار سرگردانی در ساختار است و در شخصیت‌پردازی نیز با شخصیت‌هایی مواجهیم که ادای آدم‌های باهوش را در می‌آورند (آن هم فقط در ساحت دیالوگ) و در عمل دست به اقداماتی می‌زنند که انگار ضریب هوشی‌شان به ناگاه افت کرده است. حال این‌که کجای این کار به هملت ربط دارد، بیشتر شبیه یک شوخی است.

موضوعات فراوانی در متن هملت وجود دارند: سیاست، تقابل قدرت و اخلاق، بحث‌هایی در باب غایت زندگی و نیز تباین میان تئوری و عمل؛ همچنین تراژدی عشق و نیز درام خانوادگی، مسائل سیاسی، امور دینی و ماورالطبیعه همگی در نمایش‌نامۀ هملت نهفته‌اند. هرچه در آن بخواهید هست: تحلیل‌های روانکاوانۀ عمیق، داستان‌های خونبار، دوئل و کشتار جمعی. می‌توان به اختیار انتخاب کرد، اما باید دید چه چیزی را و چرا؟

 پروتاگونیست قبلی داستان (بخوانید مکبثی که در قالب روح پدر هملت رفته و البته زنده است!) در گوشه‌ای مشغول بازی کردن با لگو و شیرجه در استخر است و جای خود را به پسرش داده که با هیچ زور و ضربی توان به دوش کشیدن این عنوان را ندارد. از طرفی با آنتاگونیستی در قالب کاراکتر طلوعی طرف هستیم که بیش از اینکه ترسناک باشد، ادا در می‌آورد و مدام از زبان بقیه می‌شنویم که طلوعی یک هیولا است اما در عمل چیزی نمی‌بینیم تا انتهای فصل؛ که انگار تمام سریال برای همان یک سکانس خونین کش آمده و بدون در نظر گرفتن منطق روایی و حتی منطق خود شخصیت‌ها، آن اتفاق‌ها باید رقم می‌خورده، چون طلوعی یک هیولاست!

زخم کاری ۳: انتقام ریچارد سوم و شاه لیر

شما بر خود می‌لرزید؟ آیا همۀ شما ترسیده‌اید؟ افسوس، سرزنشتان نمی‌کنم، زیرا شما همگی انسان‌هایی فانی هستید…

(ریچارد سوم – پردۀ اول – صحنۀ دوم)

تو تمام عنوان‌های دیگرت را که با خود به دنیا آورده بودی، از دست داده‌ای.

(شاه لیر – پردۀ اول – صحنۀ چهارم)

فصل سوم سریال، طبق آن‌چه در عنوان‌بندی آمده این‌بار اقتباس از دو نمایشنامۀ شاه لیر و ریچارد سوم است. ریچارد سوم اصطلاحاً در دستۀ نمایشنامه‌های تاریخی شکسپیر قرار دارد که عناوین آن‌ها برگرفته از نام پادشاهان است (مانند شاه جان، ریچارد شاه دوم، هنری چهارم و…). در این متن‌ها، تاریخ برای شکسپیر حالتی ایستا دارد. هر فصل از یک نقطه آغاز می‌شود و به همان نقطه ختم می‌گردد. در هر یک از این نمایش‌نامه‌ها، تاریخ یک دور تمام می‌زند و به نقطۀ شروع خود بازمی‌گردد. از طرفی درونمایۀ شاه لیر، زوال و فروپاشی دنیاست. شروع و پایان نمایش نیز، مانند نمایشنامه‌های تاریخی است؛ با تقسیم قلمرو و کناره‌گیری پادشاه آغاز شده و با اعلام فرد جدیدی به‌عنوان پادشاه پایان می‌یابد.

 با پخش سه قسمت ابتدایی هنوز مشخص نیست که این‌بار چه خط و ربطی بین این دو اثر و سریال وجود دارد و شاید با وام گرفتن تم کلی آن‌را به‌عنوان اقتباس معرفی کرده و مثل گذشته بیشتر یک بازی تبلیغاتی و هجمۀ رسانه‌ای سازندگان باشد. شاخصۀ اصلی و تکرارشونده در زخم کاری، تقلیل دادن و مصرف‌کردن هر موضوعی است. خواه این موضوع حرص و آز و طی کردن پلکان قدرت بوده و خواه انتقام و حسادت با همۀ ریشه‌های روانشناختی پیچیده‌اش. انگار سازندگان برای عامه‌پسندکردن داستانشان، فرمولی جز برخورد سطحی و بعضاً پارادوکسیکال با مسائل را پیدا نکرده‌اند. امروزه بیش از هر زمان دیگری جای خالی اقتباس‌های فهم‌شده در پیوندی مدرن با مسائل روز جامعه، در آثار نمایشی ایرانی حس می‌شود و تا زمانی‌که نگاه مصرفی در تولید کالای فرهنگی حاکم است، امیدی به بهبود این وضعیت نیست و در بهترین حالت با آثاری مانند زخم کاری مواجهیم، و اگر خیلی خوش‌بینانه به آن نگاه کنیم، نهایتاً تلاشی برای تولید یک مجموعه اقتباس است و نه بیش از این.

***

منابع:

  • نظریه­ای در باب اقتباس – لیندا هاچن – مهسا خداکرمی – نشر مرکز
  • شکسپیر معاصر ما – یان کات – رضا سرور – نشر بیدگل
  • مکبث – ویلیام شکسپیر – داریوش آشوری – نشر آگه
  • هملت – ویلیام شکسپیر – م. ا. به آذین – نشر دات
  • ریچارد سوم – ویلیام شکسپیر – عبدالله کوثری – نشر نی
  • شاه لیر – ویلیام شکسپیر – م. ا. به آذین – نشر دات
این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
مجتبی عاشوری
مجتبی عاشوری
فارغ‌التحصیل کارگردانی تئاتر، شخصیت شناسی نمایشی و کارگردانی پیشرفته سینما از موسسه کارنامه نویسنده، منتقد و مترجم سینمایی در مجله فیلم‌کاو و سایر نشریات. کارگردان، مشاور کارگردان، نویسنده و بازی‌گردان در پروژه‌های تئاتری و سینمایی از سال 1390

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights