Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

    نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

    زیبایی‌شناسی مکان در سینمای بلا تار: از رئالیسم شهری تا مینیمالیسم روستایی

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی یا موعظه‌گری در مذمت فلاکت | نگاهی به فیلم «رها»

      ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      حافظه در برابر استبداد | از سازه‌ی روایی تا زیبایی‌شناسی مقاومت

      ۲۰ فروردین , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | خشم تا بخشش: درامی انسانی در حصار طراحی‌شده

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | هارمونیِ ناتمام: تصویری براق و بی‌طپش از عشق در «تاریخچهٔ صدا»

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | زخم‌های بیدار در شب: انتقام ناتمامِ «یک تصادف ساده»

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | در دنیای تو ساعت چند است؟

      ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من ترانه، اورکای ایران زمین هستم | نگاهی به فیلم «اورکا» ساخته‌ی سحر مصیبی

      ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۷۵ سالگی فیلم «همه چیز درباره ایو»

      ۲۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      بازکردن سر شوخی با هالیوود | یادداشتی بر فصل اول سریال استودیو به کارگردانی سث روگن و ایوان گلدبرگ

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سریال Andor: چگونه سال‌های «گنگستری» استالین جوان الهام‌بخش مجموعه‌ی جنگ ستارگان شد

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «رقصیدن پینا باوش»؛ همین که هستی بسیار زیباست

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      زیبایی‌شناسی مکان در سینمای بلا تار: از رئالیسم شهری تا مینیمالیسم روستایی

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      زیبایی‌شناسی مکان در سینمای بلا تار: از رئالیسم شهری تا مینیمالیسم روستایی

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | خشم تا بخشش: درامی انسانی در حصار طراحی‌شده

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «گل‌ها» نوشته‌ی «آلیس واکر»

      ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      درهم‌ریختگی زبان‌ها

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      رازهای کافکا | نوشتهٔ استوآرت جفریز

      ۲۴ بهمن , ۱۴۰۳

      دربارۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد» نوشتۀ جسیکا اَو

      ۱۸ دی , ۱۴۰۳

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      مرد خانه | داستان کوتاه از فرانک اُکانر

      ۲۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۵- رفیق

      ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      اندکی عشق و کمی بیشتر اقتدارگرایی | درباره نمایش «هارشدگی» به کارگردانی پویان باقرزاده

      ۲۱ فروردین , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۳- مردان برهنه از نگاه سیلویا اسلی

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۳- مردان برهنه از نگاه سیلویا اسلی

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳

      اسطوره‌ی آفرینش | کیهان‌زایی و کیهان‌شناسی

      ۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هر کجا باشم، شعر مال من است

      ۳۰ اسفند , ۱۴۰۳

      لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

      ۱۴ اسفند , ۱۴۰۳

      کانادا: سرزمین غرولند، چسب کاغذی و دزدهای حرفه‌ای!

      ۱۱ دی , ۱۴۰۳
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    ادبیات پرونده‌های ویژه پرونده شماره ۲

    آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

    پریسا جوانفرپریسا جوانفر۱۵ مرداد , ۱۳۹۹
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    جویس
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    چهار سال بعد از اینکه جیمز جویس دوبلینی‌ها را ترک کرده بود، در تاریخ 25 سپتامبر 1906 بعد از تمام شدن داستان‌های دیگر اولین کتابش، از رم به برادرش نامه نوشته و گفته بود که بعضی از عناصر دوبلین در داستان‌هایش از قلم افتاده، مثلا انزوای اصیل و مهمان‌نوازی آنها که در جاهای دیگر اروپا وجود ندارد. بنابراین اندکی از این گرما را وارد داستان مردگان کرده بود. این را رابرت شولز در نقدی از دوبلینی‌ها می‌نویسد. با این تفاسیر، گمان می‌کنم که او با رفتن از کشورش و دیدن خصوصیات فرهنگی دیگر اروپاییان خصوصا فرانسوی‌ها که معمولا مهمانی‌های خود را در رستوران می‌گیرند به این نتیجه رسیده و حیفش آمده که حرفی از آن نزند؛ به هر حال به قول آلن دو باتن نوشتن واکنشی است آشکار به پیامدهای فراموشی، خصوصا برای جویس در غربت. اما نکته این است که جویس ایهام‌نویس قابلی است و هم‌چنین از تجربه‌ی زیسته‌اش بسیار در نوشته‌هایش استفاده می‌کند و معمولا شخصیت‌هایش را از بین کسانی انتخاب می‌کند که با آنها آشنایی دارد، پس احتمالا علاوه بر این جنبه‌ی زندگی مردم کشورش، بدش نمی‌آمده که در مورد برخی اعتقادات مذهبی‌اش در مورد مرگ که در داستان‌های دیگر کم‌رنگ‌تر به آنها پرداخته بود، هم صحبت کند. به هر حال در خلال متن داستان مردگان، عقاید مذهبی‌اش که مانند آونگی در حرکت است به شدت رخ نمایی می‌کند و ما را به فکر وامی‌دارد که جویس تا چه حد مذهبش را راهی غرب کرد؟!
    توجه به مرگ و جهان بعد ار آن، از اسم داستان که مردگان است شروع می‌شود و تا جایی پیش می‌رود که شخصیت اصلی خود احتمالا به جمع مردگان می‌پیوندد. همه‌ی ما شنیده‌ایم که مادر جویس باعث شده او به مدرسه مذهبی برود ولی او در جوانی عقاید مذهبیش را از دست می‌دهد. با این اوصاف، اگر بخواهیم مذهب جویس را لابه‌لای خط‌های مردگان پیدا کنیم اولین نکته‌ای که به آن برمی‌خوریم در اولین صفحه از کتاب است که قرار است مجلس رقصی در خانه‌ی دو خواهر که خاله‌های شخصیت اصلی هستند برگزار شود. این مراسم سالانه به مناسبت کریسمس یعنی تولد عیسامسیح برگزار می‌شود. این دو میزبان هر کدام به نحوی مشغول به خدمت برای کلیسا هستند، جولیا که خواننده‌ی سوپرانوی درجه یک کلیسا و کیت که معلم موسیقی است. پس افردی که با آنها در این داستان آشنا می‌شویم افرادی در خدمت کلیسا و مسیحیت هستند. کسانی که غذای مهمانی کریسمسشان، غاز است که برمی‌گردد به مسیحیان قرون وسطی، هنگامی که بین روز سنت مارتین و کریسمس روزه می‌گرفتند و روزه‌شان را با غاز باز می‌کردند و این سنت با توجه به این داستان، در ایرلند هم رایج بوده است.
    در خلال داستان با پیشینه‌ی خانوادگی پروتاگونیست هم آشنا می‌شویم و متوجه می‌شویم که مادر او برخلاف دو خواهر دیگرش تجربه‌ای در موسیقی ندارد؛ اما اعتقادات مذهبی اش باعث شده برای پسران خود اسم‌های مذهبی انتخاب کند و حتی یکی از پسرانش را به مذهب تشویق کرده و از آن یک کشیش ارشد دربیاورد.
    نام پروتاگونیست داستان را مادرش توسط جویس، گابریل که همان جبرئیل است نهاده است. طبق اعتقادات مسیحیان، جبرئیل به زبان عبری به معنای «مرد خدا» است و پیام آور تولد و زندگی است. در مقابل، نام آنتاگونیست داستان میکاییل است که این نام هم در عبری به معنای «کیست که شبیه خدا باشد؟» آمده است. این نوع نامگذاری علاوه بر اینکه وزن مذهبی داستان را پررنگ می‌کند، آنها را نمادهایی از زندگی و مرگ می‌کند که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد ولی قبل از آن طبق بخش بندی داستان، رفتار افراد دیگری بررسی خواهد شد که جویس سعی کرده برخی عقاید مذهبیش را از طریق آنها به نمایش بگذارد.
    به عنوان مثال در جایی از داستان این اختلاف نظر بین دو خواهر بوجود می‌آید که خاله جولیا که حتی در پیری صدای خوبی دارد معتقد است که آواز خواندن جز برای کلیسا و در خدمت دین نباید باشد، او کسی است که برای خواندن، ساعت شش صبح کریسمس به کلیسا می‌رفته و حالا خواهرش کیت معتقد است که جولیا بیخود و بی جهت یک عمر در کلیسا آواز می‌خوانده در حالی که پاپ زن‌هایی مثل او را از کلیسا بیرون کرده است. وقتی هم که مری‌جین برادرزاده‌ی او که از کودکی در کلیسا پیانو می‌نواخته، این کار را برای خدا می‌داند، خاله کیت موافقت می‌کند که برای خدا بودن کارها مهم است اما عادلانه نیست. پس اینجا با خاله کیتی مواجه هستیم که هنوز در چنته‌ی اعتقادی خود خدا را دارد اما نگرشی انتقادی به کلیسا را نیز مطرح می‌کند که به نظر می‌رسد با توجه به دگرگونی مذهبی که در جویس وجود داشته، این اندیشه از ذهن خود جویس در قالب اندیشه‌ی خاله کیت مطرح شده باشد. البته جلوتر متوجه می‌شویم که خاله کیت که از طرفی نمی‌خواهد دل مهمانان مذهبی خود را برنجاند و از طرفی در مذهب و تقدس پاپ مردد مانده حرف خود را تصحیح می‌کند و می‌گوید قصدش جسارت به ساحت مقدس جناب پاپ نیست. و بعد از آن همگی گرسنگی مهمانان را بهانه می‌کنند تا قبح صحبت کردن در مورد مسایل مذهبی نریزد.

    دوبلینی‌ها

    بر سر شام هم صحبت به صومعه‌ی کوه مله‌ری کشیده می‌شود. این صحبت از مهمان‌نوازی و مستغنی بودن اعضای این صومعه شروع می‌شود و به این می‌رسد که راهبان این صومعه هیچ حرف نمی‌زنند و ساعت دو بعد از نیمه شب برمی‌خیزند و در تابوت می‌خوابند. این کار از نظر خاله کیت چنین تلقی می‌شود که این راهبان سعی می‌کنند جور گناهان بقیه را بکشند که روزانه مرتکب می‌شوند ولی چون این دلیل قانع کننده نیست، مری‌جین پادرمیانی می‌کند و می‌گوید که این کار یاداوری عقوبتشان است؛ که نشان دهنده‌ی اهمیت جهان بعد از مرگ در آموزه‌های مسیحیت است که راهبان این دنیا را برای خود سخت می‌گیرند تا در دنیای دیگر زندگی خوبی داشته باشند.
    طرح این موضوع بر سر میز شام کریسمس توسط جویس چند نکته را یاداوری می‌کند، اول اینکه کسانی که در مهمانی این موضوع را سر میز شام گوشزد می‌کنند خود گویی عذاب وجدانی درونی دارند که الان که آنها در حال لذت بردن از شام به عنوان لذتی دنیوی هستند، راهبان و تارکان دنیا دارند آماده می‌شوند که خواب را به عنوان یک لذت دنیوی خراب کنند و این باعث سکوت در مهمانی می‌شود، دوم اینکه اهمیت این موضوع در داستان همسویی آن با مضمون داستان یعنی تقابل مرگ و زندگی است و سوم اینکه همه می‌دانیم جویس در دورانی این داستان را می‌نویسد که امیدش را به جامعه ایرلند و مذهب از دست داده و به نظر می‌رسد با یک دید انتقادی موضوع را مطرح می‌کند که در این دنیا کسانی زندگی دنیوی خود را با نادیده گرفتن نیازهای فیزیولوژیکی که با انسان آفریده شده و از او جدا نیست به شیوه‌ای افراطی، سخت و تلخ می‌کنند تا در دنیایی که ندیده‌اند و فقط وعده آن را با واسطه شنیده‌اند به دست آورند. البته قضاوت قطعی مورد آخر با توجه به پیچیده نویسی جویس دشوار است و این را هم به ذهن می‌آورد که ممکن است این موضوع نه تنها انتقادی نبوده بلکه در راستای تایید کار راهبان مبنی بر ترک امیال دنیوی برای به دست آوردن آخرت باشد.
    در جای دیگری در داستان، ترجیح مرگ به زندگی باز هم نمایان می‌شود و آن جایی است که سر شام در مورد خوانندگان زنده و مرده بحثی مطرح شده و عده‌ی زیادی خصوصا افراد مسن‌تر، خوانندگان و نوازندگان قدیمی که مرده‌اند را می‌ستایند و به خوانندگان و نوازندگان جدید و زنده علاقه‌ای نشان نمی‌دهند و به نظر می‌رسد جویس این موتیف را عمدا برای جا انداختن هر چه بیشتر این نگرش به کار گرفته است.
    در انتهای شام گابریل سخنانی ایراد می‌کند و در آن به این موضوع اشاره می‌کند که با وجود خاطرات غم‌انگیز، باید زندگی کنیم و وظایف زنده‌مان را انجام دهیم و به عشق‌های زنده‌مان کمک کنیم. و همچنین برای خاله‌هایش دعا می‌کند و به سلامتی آنها شراب می‌نوشد. در نظر مسیحیان، نوشیدن شراب نوعی شکرگزاری به درگاه خداست و فرصتی برای یادآوری نجات و سعادت و مرگ عیسا مسیح است. نوشتن همچین صحنه‌هایی در داستان تاکیدی است بر این رسم مسیحیان و سپردن این کار به گابریل با توجه به نام او به عنوان فرشته‌ بشارت که پیام آور رحمانیت خداست، بسیار منطقی و در جهت هدف داستان است.
    در این داستان همانطور که قبلا نیز اشاره شد، موسم کریسمس است و خلاف واقع، برف می‌بارد. برف نیز در داستان نویسی استعاره از مرگ است و به کارگیری برف بر موضوع داستان که مرگ است، تاکید دارد. بیشتر زمان داستان صحبت‌هایی در مورد مرگ به میان می‌آید تا ذهن خواننده را برای نقطه عطف داستان آماده کند؛ گویی یک مقدمه چینی طولانی لازم است تا ما متوجه شویم در انتهای داستان چه اتفاقی قرار است رخ دهد.
    بنابراین در صفحات انتهایی داستان نام فردی به نام مایکل به میان می‌آید که در جوانی وقتی گرتا به دیر می‌رفته، به خاطر ابراز عشق زیر باران و در حال بیماری مرده است. قبل از هرچیز باید خاطر نشان کرد که نام گذاری این فرد مرده به نام مایکل یادآور میکاییل فرشته‌ی روز قیامت و مظهر برف است. از این جهت خود یادآور مرگ است.
    از طرفی این طور به نظر می‌رسد که گرتا در آن لحظه‌، بیشتر از اینکه عاشق شوهرش گابریل باشد، عاشق مایکل است و این موضوع نشان می‌دهد که گرتا مثل راهبان صومعه‌ی کوه مله‌ری به مرگ و دنیای پس از آن اعتقاد بیشتری دارد. پرداختن انتقادی جویس به این موتیف جالب توجه است؛ چه همانطور که معمولا عاشق‌هایی که به وصال نرسیده‌اند، حرص و حسرت بیشتری نسبت به آن دارند، در مورد دنیا و آخرت هم همینگونه است و این نمادگرایی بسیار نمایان است در داستان.
    همچنین در طول داستان دائما این نکته مورد اشاره قرار می‌گیرد که گرتا و خیلی از افراد قصد سفر به غرب را دارند و گابریل برعکس قصد سفر به شرق را دارد. این دو جهت به ترتیب نشان دهنده‌ی حرکت به سمت مرگ و حرکت به سمت زندگی است و این تضاد بین گابریل و گرتا را بیشتر نشان می‌دهد.

    جیمز جویس

    در سنت مسیحیت، میکاییل، شاهزاده‌ی برف است که با نقره پیوند دارد و در صحنه‌های انتهایی داستان حتی گابریل هم که کوشیده تا مایکل را در نظر گرتا خار و خفیف کند که در واقع کم اهمیت جلوه دادن مرگ است؛ در این کار ناموفق عمل کرده، تسلیم مرگ می‌شود و در کنار همسرش می‌خوابد و به این فکر می‌کند که مرگ گریزناپذیر است و به دانه‌های نقره‌ای برف نگاه می‌کند و می‌خواهد سفرش را به غرب آغاز کند. این اشارات علاوه بر تاکید بر اعتقاد به زندگی پس از مرگ در بین مسیحیان (حتی گابریل به عنوان یک دوبلینی روشنفکر و آوانگارد و نماد و فرشته‌ی آتش)، طبق آموزه‌های مسیحیت، به برتری میکاییل بر جبرئیل اشاره دارد. و چون جویس اعتقاد دارد «مرگ زیباترین صورت زندگی است»، تصمیم می‌گیرد گابریل را به کام مرگ بکشاند و اپی فنی بزرگ گابریل را منجر شود.
    در چند خط پایانی داستان، گابریل همینطور که برف دوبلین را نگاه می‌کند، روح مایکل زیر باران، کلیسای خلوت و قبرستان محل دفن مایکل و صلیب‌های خمیده‌ی بالای قبرها را تصور می‌کند که برف، آن را پوشانده. این تصورات که جویس با مهارت در ذهن گابریل قرار داده، نگاه انتقادی‌اش به کلیساهای خالی از معنویت و بیهودگی تصلیب مسیح و بیهودگی اعتقادات به مسیحیت را نشان می‌دهد.
    در نهایت اگر بخواهیم عقاید مذهبی جویس را در میان داستان‌هایش جستجو کنیم، به نظر می‌رسد او ناخواسته بین ایمان و بی‌ایمانی، مردد مانده و یا شاید با توجه به علاقه‌اش به ابهام و پیچیدگی نخواسته اعتقادش را عیان سازد. چنانچه در جایی مرگ را برتر از زندگی می‌داند اما در جایی دیگر آن را به دید انتقادی می‌نگرد. از طرفی می‌دانیم جویس زمانی که مردگان را می‌نوشته، اعتقادی به مذهب کاتولیک نداشته و موضع انتقادیش در مردگان مشهود است ولی برخی از آموزه‌های دینی چنان در ذهن و عملش جای گرفته که غیرقابل انکار می‌نماید و تعالیم مذهبی از اسم اشخاص گرفته تا دست و پنجه نرم کردنشان با مرگ، به صورتی نمادین و استعاری نمایان است. در نتیجه می‌توان گفت بعضی اعتقادات از کودکی چنان در ما نهادینه می‌شود که آن را از واقعیت زندگی جدا نمی‌دانیم و حتی اگر اعتقادمان را هم از دست بدهیم، موضوعاتی برایمان چنان بدیهی است که حساب آن را با دین جدا می‌دانیم در صورتی که منشا آنها دین است.

    این مطلب به کوشش تیم تحریریه مجله تخصصی فینیکس تهیه و تدوین شده است.

    جیمز جویس داستان مردگان دوبلینی‌ها
    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلیبالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!
    مقاله بعدی مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز
    پریسا جوانفر

    مطالب مرتبط

    نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

    آیلین هاشم‌نیا

    داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

    فینیکس

    جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

    محمدرضا صالحی
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

    نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

    زیبایی‌شناسی مکان در سینمای بلا تار: از رئالیسم شهری تا مینیمالیسم روستایی

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.