پایان ضیافت فانتزی‌بینان فانتزیا

 بالاخره پس از هجده شب داغ برای رؤیابینان سینمای ژانر بیست‌وهشتمین دورۀ فستیوال فیلم فانتزیا به پایان رسید. هر چند برعکس فستیوال‌های معمول نتایج این دوره فستیوال چند روز قبل از پایانش در یک عصر داغ تابستانی در بیست‌و‌هشتم ژوئیه اهدا شد. فستیوالی که با نمایش بیش از صد فیلم از چهارگوشۀ جهان به یکی از مهم‌ترین تریبون‌های فیلم‌سازان مستقل و فیلم‌های کم‌بودجه بدل شده است و درعین‌ حال میزبان برخی از فیلم‌های بزرگ گران‌قیمت و پرسروصدای سینمای ژانر نیز هست. در کنار مراسم‌های بزرگداشت و کارگاه‌هایی که به‌صورت رایگان برای مخاطبان عام تدارک دیده بود، جشن‌ها و ضیافت‌های خاصی نیز برگزار کرد که به‌خوبی از مخاطبان خود تقدیر به عمل‌ آورده باشد. شاید یکی از معدود فستیوال‌هایی در جهان که برای مخاطبان اهمیتی فراسوی تصور قائل است و این فستیوال را به یک گردهمایی عظیم بدل کرده است.

 هیئت‌داوران به ریاست مت جانسون (بازیگر، کارگردان، فیلم‌نامه‌نویس) و اعضای آن، استیو دلار (منتقد، روزنامه‌نگار و مدیر هنری فستیوال فیلم تالاهسی)، راب جاباز (کارگردان، فیلمنامه‌نویس)، آریان لوئیس-سیز (کارگردان، فیلمنامه‌نویس) و کریستینا کلبه (کارگردان، بازیگر، صداپیشه) با تماشای ده‌ها فیلم آرا خود را در آن عصر دل‌انگیز اعلام کردند.

 این دوره از شوال نوار/اسب سیاه با تم متمایز انتقام در همۀ اشکال آن برگزار شد. انتقام از خانواده، دوستان، دولت و حتی طبیعت، انتقام به‌عنوان درمان و نفرین برای کسانی که خود را به قدرت تاریک آن واگذار می‌کنند، به تصویر کشیده شد. فانتزیا با نمایش این موضوع به مخاطبان نشان داد که چرا به‌عنوان پیشرو کانادایی جشنواره‌های ژانر شناخته می‌شود. با آن‌ها مخالفت نکنید؛ آن‌ها انتقام خواهند گرفت.

 اما جوایزی که به‌نوعی مسیر را به‌سوی چشم‌انداز سال آتی روشن می‌کند: 

 بهترین فیلم

 «کنت مونت کریستو» (فرانسه) به کارگردانی متیو دلاپورت و الکساندر دو لا پاتلیر

در سینما گفته می‌شود که کمتر بیشتر است. این گفته نمی‌توانست بهتر از فیلم‌های این دوره از مسابقات نمایانگر شود. آنچه این فیلم‌ها با بودجه‌های محدود انجام دادند، بیانی فوق‌العاده از خلاقیت فیلم‌سازان در سراسر جهان است و باید برای همۀ کارگردانان جوان انگیزه‌ای برای اینکه چه چیزی با یک ایدۀ خوب و یک دوربین امکان‌پذیر است، فراهم کند. اما یک فیلم وجود داشت که این ایده را به چالش کشید و از مخاطبان پرسید: «اگر کمتر بیشتر است، تصور کنید چقدر بیشتر می‌تواند پیشرو باشد؟» برندۀ امسال شوال نوآر، «کنت مونت کریستو» است.

 جایزۀ ویژۀ هیئت‌داوران

«الکتروفیلیا» (آرژانتین) به کارگردانی لوسیا پونزو

برای جسارت در کاوش روانی-جنسی از پیوند کلیشه‌ای بین زنان و رعدوبرق‌های دَه گیگاواتی، و داستان مبهم ابرقهرمانی یک دامپزشک که قدرت‌های گاو را به‌ دست می‌آورد، هیئت‌داوران جایزۀ ویژه‌ای به «الکتروفیلیا» از لوسیا پونزو اعطا کرد.

 بهترین کارگردان

«ماش ویل» (کره جنوبی) به کارگردانی هوانگ ووک

 این کارگردان با ساختن یک وسترن سوررئالیستی جمعی با شخصیت‌های دیوانه و جریان بی‌پایان وقایع خشونت‌آمیز و عجیب که هم ناراحت‌کننده و هم جذاب است، جایزۀ بهترین کارگردانی را به دست آورد. برای صحنه‌پردازی خلاقانه و دقیق و ترکیب منحصربه‌فرد از نت‌هایی که از ابتدا تا انتها به‌طور هماهنگ کار می‌کنند، جایزۀ بهترین کارگردانی به هوانگ ووک برای «ماش ویل» اعطا می‌شود.

بهترین فیلم‌نامه

 جایزۀ بهترین فیلم‌نامه به فیلمی می‌رسد که به‌خاطر اصالت جسورانه چشم‌انداز و ایجاد اشتیاقی که توسط تجربیات انسانی به وجود آمده است، هیئت‌داوران را مجذوب کرده است. این جایزه به نویسندگان «لوسیا پونزو» و «لورنا ونتیمیگلیا» برای فیلم «الکتروفیلیا» اعطا می‌شود که توسط لوسیا پونزو کارگردانی شده است.

 بهترین فیلم‌برداری

«ریتا» (گواتمالا) به کارگردانی جایرو بوستامانته

 برای بهترین فیلم‌برداری، ما فیلمی را انتخاب کردیم که طراحی بصری و حرکت دوربین آن دنیایی از واقع‌گرایی جادویی را با تصاویر شاعرانه و الهام‌بخش از مقاومت جمعی و رویاهای کودکی به وجود آورد. این جایزه به اینتی بریونز برای فیلم «ریتا» به کارگردانی جایرو بوستامانته اعطا می‌شود.

 بهترین تدوین

«حلقه پنالتی» (ژاپن) به کارگردانی شینجی آراکی

چند روش برای تدوین یک لحظه وجود دارد؟ یک صحنه؟ یک فیلم؟ هرکسی که چیزی را تدوین کرده باشد، می‌داند که معمولاً میلیون‌ها امکان وجود دارد. این فیلم به‌طور خاص به پیچیدگی تدوین بستگی دارد تا داستان را پیش ببرد و ظرافت و هنری که در آن به کار رفته است، واقعاً یک اثر هنری است. برنده بهترین تدوین، «حلقه پنالتی» است.

 جایزۀ ساندر فورت برای بهترین موسیقی متن فیلم

 ساخت موسیقی برای فیلم‌ها که مکمل داستان باشد اما از آن جدا نشود، یک هنر فوق‌العاده است و یکی که من شخصاً آن را در ساخت فیلم بلند اول خودم دست کم گرفتم – در حالی که همه این فیلم‌ها را تماشا می‌کردم، یک موسیقی خاص به طرز جالبی برجسته بود – برنده بهترین موسیقی متن «حلقه پنالتی» است.

 جایزۀ بهترین بازیگری

جایزۀ بهترین بازیگر به بازیگری می‌رسد که که با بازی مغناطیسی، شدید و تأثیرگذار خود در نقش یک شخصیت سرگردان نمایش فوق‌العاده‌ای ارائه کرده است. این بازی پر از ولتاژ بالا توسط ماریانا دی جیولامو برای نقش آدا در «الکتروفیلیا» به انجام رسیده است.

 جایزۀ بهترین بازیگری مشترک

گرگ دشت (قزاقستان) به کارگردانی ادیلخان یرزهانوف

بریک آیتژانوف و آنا استارچنکو

 برای جایزۀ بهترین بازیگری، هیئت‌داوران یک بازی قدرتمند از یک روان‌پریش خشونت‌آمیز که به همان اندازه که قابل سرزنش است، کاریزماتیک نیز هست را انتخاب کردند. حضور ترسناک او با بازی احساسی که حس امیدی قوی در این دنیای آشفته و بی‌انسانیت به ارمغان می‌آورد، مطابقت دارد. به همین دلیل است که هیئت‌داوران تصمیم به اهدای جایزۀ بهترین بازیگری به بریک آیتژانوف و آنا استارچنکو برای فیلم «گرگ دشت» به کارگردانی ادیلخان یرزهانوف گرفته است.

در کنار این جوایز، جوایز ویژه‌ای نیز به فیلم‌ها و انیمیشن‌های کوتاه اهدا شد. جوایزی که برای کارگردانان تازه‌کار آن می‌تواند به‌مثابۀ مهر تأییدی برای ادامۀ این مسیر سخت و پرپیچ‌وخم تلقی شود. فانتریا در طی مسیری که حال یک سال تا سه دهه شدن ورود به دهۀ چهارمش فاصله دارد توانسته به شکل مطلوب خود دست یابد و این نشان از ثبات در مدیریت و سخت‌کوشی بسیار بانیانش است که تواسته‌اند نظر بسیاری را به خود جل کنند و کمک‌های مادی و معنوی بسیاری را به سوی خود سرازیر سازند. درسی بزرگ برای هر کسی که می‌خواهد در این مسیر گام بردارد.

این کامنت ها را دنبال کنید
اعلان برای
guest
0 دیدگاه
Inline Feedbacks
مشاهده تمام دیدگاه ها
امیرحسین بابایی
امیرحسین بابایی
دانش آموخته کارگردانی سینما از کانون سینماگران جوان در سال 1384 و عکاسی از مجتمع فنی تهران فعالیت مطبوعاتی خود را با دو هفته نامه سینما پشت صحنه آغاز کرد و پس از آن در نشریاتی همچون نقد سینما، جهان سینما، تهران امروز، فرهیختگان، اعتماد و دبیری سرویس سینمای جهان فیلم و سینما ادامه داد. پس از قطع همکاری با نشریات مکتوب تا سال‌ها با سایتهایی همچون همه چیز درباره فیلمنامه، فیلم نوشت و... همکاری کرد. در سال 1390 سینماتک "خط سوم" را در بوستان قیطریه با رویکرد مواجه مستقیم با مخاطب و تربیت سلیقه سینمایی واقع در شمال تهران تاسیس کرد که تا پایان کارش در سال 1399 نزدیک به سیصد نشست نقد و بررسی فیلم در سمت مجری و منتقد فیلم برگزار کرد. دو جشن سینمایی و چهار شب فیلم سینمای ملل نیز از دستاوردهای خط سوم بود. سابقه تدریس تاریخ سینما، نویسندگی خلاق و فیلمسازی خلاق در چند موسسه سینمایی و برگزاری کارگاه‌های نقد فیلم در دانشگاه‌های تهران نیز در کارنامه او به چشم می‌خورد. او همچنین سابقه همکاری در ساخت چند فیلم کوتاه و مستند، بازنویسی فیلم‌نامه‌های متعدد و مشاوره فیلمنامه را در کارنامه خود دارد.

آخرین نوشته ها

تبلیغات

spot_img
spot_img
spot_img
spot_img
0
دیدگاه خود را برای ما بگوییدx
Verified by MonsterInsights