Close Menu
مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس

    Subscribe to Updates

    Get the latest creative news from FooBar about art, design and business.

    What's Hot

    جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

    من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

    یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

    Facebook X (Twitter) Instagram Telegram
    Instagram YouTube Telegram Facebook X (Twitter)
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    • خانه
    • سینما
      1. نقد فیلم
      2. جشنواره‌ها
      3. یادداشت‌ها
      4. مصاحبه‌ها
      5. سریال
      6. مطالعات سینمایی
      7. فیلم سینمایی مستند
      8. ۱۰ فیلم برتر سال ۲۰۲۴
      9. همه مطالب

      سکوت به مثابه‌ی عصیان | درباره‌ی «پرسونا»ی برگمان

      ۱۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «گناهکاران»؛ کلیسا، گیتار و خون‌آشام

      ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی یا موعظه‌گری در مذمت فلاکت | نگاهی به فیلم «رها»

      ۱۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      حافظه در برابر استبداد | از سازه‌ی روایی تا زیبایی‌شناسی مقاومت

      ۲۰ فروردین , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | خشم تا بخشش: درامی انسانی در حصار طراحی‌شده

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | هارمونیِ ناتمام: تصویری براق و بی‌طپش از عشق در «تاریخچهٔ صدا»

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ ایرانی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | در دنیای تو ساعت چند است؟

      ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من ترانه، اورکای ایران زمین هستم | نگاهی به فیلم «اورکا» ساخته‌ی سحر مصیبی

      ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها | به بهانۀ ۷۵ سالگی فیلم «همه چیز درباره ایو»

      ۲۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      من با نینو بزرگ شدم | گفتگو با فرانچسکو سرپیکو، بازیگر سریال «دوست نابغه من»

      ۱۹ فروردین , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      گفتگوی اختصاصی | نانا اکوتیمیشویلی: زنان در گرجستان در آرزوی عدالت و دموکراسی هستند

      ۲۳ اسفند , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی | پرده‌برداری از اشتیاق: دنی کوته از «برای پل» و سیاست‌های جنسیت در سینما می‌گوید

      ۱۸ اسفند , ۱۴۰۳

      بازکردن سر شوخی با هالیوود | یادداشتی بر فصل اول سریال استودیو به کارگردانی سث روگن و ایوان گلدبرگ

      ۱ خرداد , ۱۴۰۴

      تاسیانی به رنگ آبی، کمیکی که تبدیل به گلوله شد | نگاهی به فضاسازی و شخصیت‌پردازی در سریال تاسیان

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سرانجام، جزا! | یادداشتی بر سه اپیزود ابتدایی فصل دوم سریال آخرین بازمانده‌ از ما

      ۱۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سریال Andor: چگونه سال‌های «گنگستری» استالین جوان الهام‌بخش مجموعه‌ی جنگ ستارگان شد

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      وقتی سینما قصه می‌گوید | نگاهی به کتاب روایت و روایتگری در سینما

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      رئالیسم اجتماعی در سینمای ایران

      ۱۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      گزارش کارگاه تخصصی آفرینش سینمایی با مانی حقیقی در تورنتو

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      سینما به مثابه‌ی هنر | نگاهی به کتاب «دفترهای سرافیو گوبینو فیلم‌بردار سینما» اثر لوئیجی پیراندللو

      ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      «رقصیدن پینا باوش»؛ همین که هستی بسیار زیباست

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نصرت کریمی؛ دست‌ هنرمندی که قرار بود قطع‌ شود

      ۲۹ فروردین , ۱۴۰۴

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      هم‌آواز نبود، آوازی هم نبود | نگاهی به مستند «ماه سایه» ساخته‌ی آزاده بیزارگیتی

      ۸ فروردین , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      زیبایی‌شناسی مکان در سینمای بلا تار: از رئالیسم شهری تا مینیمالیسم روستایی

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴

      جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ناپدید شدن جوزف منگل» و روسیاهی تاریخ

      ۲ خرداد , ۱۴۰۴
    • ادبیات
      1. نقد و نظریه ادبی
      2. تازه های نشر
      3. داستان
      4. گفت و گو
      5. همه مطالب

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «گل‌ها» نوشته‌ی «آلیس واکر»

      ۲۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      درهم‌ریختگی زبان‌ها

      ۱۴ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «خانواده‌ی مصنوعی» نوشته‌ی آن تایلر

      ۲ فروردین , ۱۴۰۴

      شعف در دلِ تابستان برفی | درباره «برف در تابستان» نوشتۀ سایاداویو جوتیکا

      ۲۸ اسفند , ۱۴۰۳

      رازهای کافکا | نوشتهٔ استوآرت جفریز

      ۲۴ بهمن , ۱۴۰۳

      دربارۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد» نوشتۀ جسیکا اَو

      ۱۸ دی , ۱۴۰۳

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۶- آئورا

      ۲۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      مرد خانه | داستان کوتاه از فرانک اُکانر

      ۲۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      اعتماد بین سینماگر و نویسنده از بین رفته است | گفتگو با شیوا ارسطویی

      ۲۴ اسفند , ۱۴۰۳

      هر رابطۀ عشقی مستلزم یک حذف اساسی است | گفتگو با انزو کرمن

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      زمان و تنهایی | گفتگو با پائولو جوردانو، خالقِ رمان «تنهایی اعداد اول»

      ۷ اسفند , ۱۴۰۳

      همچون سفر، مادر و برفی که در نهایت آب می‌شود | گفتگو با جسیکا او نویسندۀ رمان «آنقدر سرد که برف ببارد»

      ۲۳ بهمن , ۱۴۰۳

      من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

      ۴ خرداد , ۱۴۰۴

      نگاهی به داستان «رمز» نوشته‌ی «جین ناکس»

      ۳ خرداد , ۱۴۰۴

      داستان‌های فینیکس | ۱۷- وسواس

      ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      جهنم‌گردی با آقای یوزف پرونک؛ نگاهی به رمان کوتاه «یوزف پرونک نابینا و ارواح مُرده»

      ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • تئاتر
      1. تاریخ نمایش
      2. گفت و گو
      3. نظریه تئاتر
      4. نمایش روی صحنه
      5. همه مطالب

      گفتگو با فرخ غفاری دربارۀ جشن هنر شیراز، تعزیه و تئاتر شرق و غرب

      ۲۸ آذر , ۱۴۰۳

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      او؛ اُگوست استریندبرگ است!

      ۲۸ فروردین , ۱۴۰۴

      کارل گئورگ بوشنر، پیشگام درام اکسپرسیونیستی 

      ۷ فروردین , ۱۴۰۴

      سفری میان سطور و روابط آدم‌ها | درباره نمایشنامه «شهر زیبا» نوشته کانر مک‌فرسن

      ۲۸ دی , ۱۴۰۳

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴

      اندکی عشق و کمی بیشتر اقتدارگرایی | درباره نمایش «هارشدگی» به کارگردانی پویان باقرزاده

      ۲۱ فروردین , ۱۴۰۴

      عباس نعلبندیان با تفاوت آغاز می‌شود!

      ۱۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      تاب‌آوری در زمانه فردگرایی | درباره نمایش «کتابخانه نیمه‌شب»

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی درباره زندگی سهراب شهید ثالث | درباره اجرای «فوگ غربت» به نویسندگی و کارگردانی نیما شهرابی

      ۱ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      نمایشی که تمام تماشاگران را از حال می‌­برد

      ۳۰ فروردین , ۱۴۰۴
    • نقاشی
      1. آثار ماندگار
      2. گالری ها
      3. همه مطالب

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۳- مردان برهنه از نگاه سیلویا اسلی

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      فرانسیس بیکن؛ آخرالزمان بشر قرن بیستم

      ۲۱ دی , ۱۴۰۳

      گنجی که سال‌ها در زیرزمین موزۀ هنرهای معاصر تهران پنهان بود |  گفتگو با عليرضا سميع آذر

      ۱۵ آذر , ۱۴۰۳

      پنجاه تابلو | ۴۶- جهان بی‌نقاب کریستین شاد

      ۲۹ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۵- جرج گروس: نقاشی از دل دادائیسم و آنارشیسم

      ۲۲ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۴- فلیکس نوسبام: نقاش هولوکاست

      ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      پنجاه تابلو | ۴۳- مردان برهنه از نگاه سیلویا اسلی

      ۸ اردیبهشت , ۱۴۰۴
    • موسیقی
      1. آلبوم های روز
      2. اجراها و کنسرت ها
      3. مرور آثار تاریخی
      4. همه مطالب

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳

      وودستاک: اعتراضی فراتر از زمین‌های گلی

      ۲۳ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      زناکیس و موسیقی

      ۲۷ دی , ۱۴۰۳

      چرا ما می­‌خواهیم باور کنیم که جیم موریسون هنوز زنده است؟

      ۱۸ فروردین , ۱۴۰۴

      در فاصله‌ای دور از زمین | تحلیل جامع آلبوم The Overview اثر استیون ویلسون

      ۱۷ فروردین , ۱۴۰۴

      گرمی ۲۰۲۵ | وقتی موسیقی زیر سایه انتقادات و مصالحه قرار می‌گیرد

      ۱۲ اسفند , ۱۴۰۳

      دریم تیتر و Parasomnia:  یک ادیسه‌ی صوتی در ناخودآگاه ما

      ۲ اسفند , ۱۴۰۳
    • معماری

      معماری می‌تواند روح یک جامعه را لمس کند | جایزه پریتزکر ۲۰۲۵

      ۱۴ فروردین , ۱۴۰۴

      پاویون سرپنتاین ۲۰۲۵ اثر مارینا تبسم

      ۱۶ اسفند , ۱۴۰۳

      طراحان مد، امضای خود را در گراند پَله ثبت می‌کنند | گزارشی از Runway مد شانل

      ۹ اسفند , ۱۴۰۳

      جزیره‌ کوچک (Little Island)، جزیره‌ای سبز در قلب نیویورک

      ۲۵ بهمن , ۱۴۰۳

      نُه پروژه‌ برتر از معماری معاصر ایران | به انتخاب Architizer

      ۱۸ بهمن , ۱۴۰۳
    • اندیشه

      جنگ خدایان و غول‌ها

      ۳۱ فروردین , ۱۴۰۴

      ملی‌گرایی در فضای امروز کانادا: از سرودهای جمعی تا تشدید بحث‌های سیاسی

      ۴ فروردین , ۱۴۰۴

      ترامپ و قدرت تاریخ: بازخوانی دیروز برای ساخت فردا

      ۶ بهمن , ۱۴۰۳

      در دفاع از زیبایی انسانی

      ۱۲ دی , ۱۴۰۳

      اسطوره‌ی آفرینش | کیهان‌زایی و کیهان‌شناسی

      ۲ دی , ۱۴۰۳
    • پرونده‌های ویژه
      1. پرونده شماره ۱
      2. پرونده شماره ۲
      3. پرونده شماره ۳
      4. پرونده شماره ۴
      5. پرونده شماره ۵
      6. همه مطالب

      دموکراسی در فضای شهری و انقلاب دیجیتال

      ۲۱ خرداد , ۱۳۹۹

      دیجیتال: آینده یک تحول

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      رابطه‌ی ویدیوگیم و سینما؛ قرابت هنر هفت و هشت

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      Videodrome و مونولوگ‌‌هایی برای بقا

      ۱۲ خرداد , ۱۳۹۹

      مسیح در سینما / نگاهی به فیلم مسیر سبز

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آیا واقعا جویس از مذهب دلسرد شد؟

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      بالتازار / لحظه‌ی لمس درد در اتحاد با مسیح!

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      آخرین وسوسه شریدر

      ۱۵ مرداد , ۱۳۹۹

      هنرمند و پدیده‌ی سینمای سیاسی-هنر انقلابی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پایان سینما: گدار و سیاست رادیکال

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      گاوراس و خوانش راسیونالیستی ایدئولوژی

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      انقلاب به مثابه هیچ / بررسی فیلم باشگاه مبارزه

      ۱۲ مهر , ۱۳۹۹

      پورن‌مدرنیسم: الیگارشی تجاوز

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      بازنمایی تجاوز در سینمای آمریکا

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      تصویر تجاوز در سینمای جریان اصلی

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      آیا آزارگری جنسی پایانی خواهد داشت؟

      ۲۱ بهمن , ۱۳۹۹

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      خدمت و خیانت جشنواره‌ها

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      سیاست‌های سینما و جشنواره‌های ایرانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      اوج و حضیض در یک ژانر / فیلم کوتاه ایرانی در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      درباره حضور فیلم‌های محمد رسول اف در جشنواره‌های خارجی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰

      ناشاد در غربت و وطن / جعفر پناهی و حضور در جشنواره‌های جهانی

      ۳۱ تیر , ۱۴۰۰
    • ستون آزاد

      نمایش فیلم مهیج سیاسی در تورنتو – ۳ مِی در Innis Town Hall و Global Link

      ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      آنچه پالین کیل نمی‌توانست درباره‌ی سینمادوستان جوان تشخیص دهد

      ۳ اردیبهشت , ۱۴۰۴

      هر کجا باشم، شعر مال من است

      ۳۰ اسفند , ۱۴۰۳

      لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

      ۱۴ اسفند , ۱۴۰۳

      کانادا: سرزمین غرولند، چسب کاغذی و دزدهای حرفه‌ای!

      ۱۱ دی , ۱۴۰۳
    • گفتگو

      ساندنس ۲۰۲۵ | درخشش فیلم‌های ایرانی «راه‌های دور» و «چیزهایی که می‌کُشی»

      ۱۳ بهمن , ۱۴۰۳

      روشنفکران ایرانی با دفاع از «قیصر» به سینمای ایران ضربه زدند / گفتگو با آربی اوانسیان (بخش دوم)

      ۲۸ شهریور , ۱۴۰۳

      علی صمدی احدی و ساخت هفت روز: یک گفتگو

      ۲۱ شهریور , ۱۴۰۳

      «سیاوش در تخت جمشید» شبیه هیچ فیلم دیگری نیست / گفتگو با آربی اُوانسیان (بخش اول)

      ۱۴ شهریور , ۱۴۰۳

      مصاحبه اختصاصی با جهانگیر کوثری، کارگردان فیلم «من فروغ هستم» در جشنواره فیلم کوروش

      ۲۸ مرداد , ۱۴۰۳
    • درباره ما
    مجله تخصصی فینیکسمجله تخصصی فینیکس
    مقالات سینما

    گلشیفته فراهانی؛ پرسونای اضطراب / یادداشت‌هایی پیرامون نقش‌آفرینی‌های گلشیفته فراهانی

    علی فرهمندعلی فرهمند۱۹ تیر , ۱۴۰۳
    اشتراک گذاری Email Telegram WhatsApp
    گلشیفته فراهانی
    اشتراک گذاری
    Email Telegram WhatsApp

    1. هنگامی که برای نخستین‌بار تصویر «میم» -آن عشق ابدی محمود[i]– بر پرده نمایان شد، دوربین کلاری نوید یک ستاره می‌داد. میم از دور -در نمای آهسته[ii]– به سوی دوربین حرکت می‌کرد و چهره‌اش، چشم‌های بیننده را به‌خود می‌گرفت؛ میمیکِ میم؛ گردی چشم‌هاش و خمیده‌گی لب‌هاش به طرف پایین، صورتش را غرق در اندوه کرده بود -این اولین تصویر عشق محمودِ دوازده‌ساله- فرجام تلخ عشق او را انتقال می‌داد؛ در واقع بازیِ نگاه و صورت این دخترک نوجوان، عصاره فیلم درخت گلابی را یک‌جا نمایان می‌کرد -توی صورتش می‌شد هجران را دید و مرگ را. گویی میم از همان آغاز -در ذهن محمود- مُرده بود؛ لبش بی‌حرکت و چشم‌هاش بی‌جان. اگرچه حضور میم در فصل‌های فیلم محدود است ولی همین نمای چندثانیه -همین لحظه‌ بازیگری- حضور میم را برای محمود -و برای بیننده- ابدی می‌کند. در صحنه‌ای دیگر (میانه‌ فیلم) میم همراه با خانواده‌اش برای خداحافظی به خانه محمود می‌آید -دارند می‌روند فرنگ و محمود تنها می‌شود. محمود بیمار است و روی تخت خوابیده -دارد از تب می‌سوزد. با ترس و لرز از میم می‌پرسد: «راستی راستی داری می‌ری فرنگ؟». میم ابتدا پاسخ نمی‌دهد و با لحنی میان دلبری و تحقیر، به نقطه‌ای خارج از قاب چشم می‌اندازد و چیزی می‌گوید. چند لحظه بعد، دست از تصنع رفتاری‌اش برمی‌دارد و چشم‌هاش را تغییر حالت می‌دهد؛ چشم‌هایی که به‌صراحت می‌گویند بازگشتی در کار نیست و به‌جای عشق، مرگ را در صحنه جاری می‌کند. نقش میم را گلشیفته فراهانی بازی می‌کند؛ دختری که آن زمان چهارده‌سال بیش‌تر ندارد امّا هم‌زمان دختری بازیگوش و زنی جاافتاده را نقش‌آفرینی می‌کند.

    2. حدود هفده‌سال دارد وقتی در صحنه‌ای از هفت پرده ظاهر می‌شود؛ نقش فرشته‌ای را ایفا می‌کند که قصد دارد به آدم‌ها کمک کند؛ حرف‌هاش کلیشه‌ای است و حوصله نقش مقابلش (و بیننده) را سر می‌برد. این‌جا گلشیفته (در نقش فرشته‌ای آسمانی) تمام توانش را برای «کلیشه بودن» به‌کار می‌گیرد؛ لب‌هاش درهم، چشم‌های معصومانه و صداش آرام -تمام آن‌چه از یک فرشته انتظار می‌رود. در عین حال زبان بدنش این در این صحنه کوتاه در کلیشه‌ترین حالت ممکن قرار دارد؛ جوری راه می‌رود که هم‌گام با ریتم موسیقی قوالی‌ای باشد که توی صحنه شنیده می‌شود -انگار که در حین راه رفتن دارد می‌رقصد -مثل صوفیان هندی-پاکستانی و حرکت اندامش، وجوهی عرفانی به صحنه می‌بخشد.

    3. در بوتیک است که ستاره شدنش را تثبیت می‌کند. پیش از این حدود پنج فیلم سینمایی در کارنامه‌اش دارد و حالا دیگر شمایلش را به‌دست آورده؛ شمایل دختری شاد و بی‌پروا و هم‌زمان ویران‌شده؛ دختری که حسرت و مسرت را به‌پهنای یک‌دیگر بازی می‌کند. گلشیفته فراهانی شمایل دختران نسل انقلاب است؛ همان‌قدر پرشور که متروک و سرکوب‌شده؛ همان‌قدر که خشم دارد، شادمان است. در بوتیک این شمایل به بالاترین حد خود می‌رسد. چشم‌هاش همیشه نگران است و حتّی اگر می‌خندد، با ترس می‌خندد. و لب‌هاش همواره اندوه‌ناک. در بوتیک بارها به خنده می‌افتد و هربار با هر خنده بیش از قبل نگرانی‌اش را انتقال می‌دهد. شاید بتوان گفت میمیک گلشیفته شمایل نگرانی دختران عصر ماست. در صحنه‌ای از این فیلم، او (در نقش اِتی) همراه با جهانگیر (با بازی محمدرضا گلزار) به کافه‌ای می‌روند. اِتی درباره زندگی‌اش دروغ می‌گوید و قصد دارد خودش را دختری متمول معرفی کند؛ امّا بازی چشم‌هاش در عین دروغ‌گفتن، کودکانه‌گی و معصومیت را متبادر می‌کند -باور می‌کنی که او یک دختر نابالغِ بیست‌ساله است. لحظه‌ای بعد، وقتی به دختران توی کافه نگاه می‌اندازد، در چشم‌های کودکش می‌توان به حسرت و حسادت دست یافت -بی‌آن‌که چیزی به زبان بیاورد. این صحنه از فیلم، بازیِ نگاه است. جنس نگاه‌ها مداوم تغییر می‌کند و نقش را چندوجهی جلوه می‌دهد. او این‌جا تنها (و هنوز) بیست سال دارد.

    4. به فاصله دو سال، سنتوری و بعد درباره الی را بازی می‌کند -دو نقش کاملاً متفاوت از یک‌دیگر. در سنتوری از آن دختر مرموز و پیچیده چندان خبری نیست -درون و بیرونش یکی است. در بوتیک صحنه‌ای وجود دارد که اِتی، روی پل عابر شروع به فریاد زدن حسرت‌هاش می‌کند؛ صحنه‌ای که اگر نبود، حضور اِتی را رازآمیزتر جلوه می‌داد. با این حال می‌توان ادعا کرد که نقش سنتوری ادامه منطقی آن صحنه بوتیک است؛ زنی که دیگر از رؤیاهاش دست کشیده و چاره‌ای جز برون‌ریزی فریاد و اشک ندارد. همان‌قدر که آن صحنه در بوتیک غیرضروری است، نقش‌آفرینی گلشیفته به‌شدت تأثیرگذار است و در سنتوری این تأثیرگذاری به اوج می‌رسد. او نه دیگر بیست‌ساله است و نه رؤیاهای بیست‌ساله‌گی‌اش را به‌یاد دارد! حالا دیگر به‌نظر می‌رسد با پرسونای نگران خود کنار آمده -و حتّی برای بیرون کشیدن خودش از منجلاب، ترسی ندارد اگر به علی سنتوری -عشق ابدی‌اش- خیانت کند. نقش او در سنتوری دختری است که به انتها رسیده -می‌خندد، می‌رقصد امّا امیدوار، نه! دارد اجبار را زیست می‌کند. بدنش بیش‌تر خمیده تا راست و حرف‌هاش با بغض همراه است. او در سنتوری خود و بازیگری‌اش را به چالش می‌کشد؛ نقشی را ایفا می‌کند که آدم‌ها دوستش ندارند و آن‌قدر روی صورت و زبان بدنش تسلط دارد که -شاید- دوست‌نداشتنی‌ترین نقش زندگی‌اش را به بهترین شکل بازی می‌کند و شمایل درون‌گرا و مضطربِ خود را -با خیانت و ترک علی سنتوری- فرومی‌ریزد؛ زیرا انتظار بیننده علاقه‌مند به پرسونای او، صبوری و تحمل است ولی او این چهره را به‌آنی درهم می‌شکند. درباره الی ولی بازگشت به درون‌گرایی همیشه‌گی او است با این تفاوت که تا این لحظه -بزرگ‌ترین لحظه بازیگری‌اش- مربوط به آن فیلم است: فصل پایانی و تصمیم به دروغ‌گویی. نامش سپیده است و در میان جمع دوستان، خودش را فردی مبتکر، مستقل و خودرأی نشان می‌دهد که با مهربانی بی‌دریغش اطرافیان را آرام نگه داشته -از همان ابتدا پیداست که زنی است متحمل شرایطی سخت! حالا رسیده به جایی که مجبور است با دروغ گفتن، آبروی خود و دوستانش را بخرد. نما به‌گونه‌ای است که شانه صابر ابر بخشی از قاب را پر کرده (کمپوزیسیون بر او فشار وارد می‌کند) و دوربین با حرکتی تنش‌زا به اضطراب صحنه می‌افزاید. اکنون مرد سؤال می‌کند و سپیده باید پاسخ دهد -چاره‌ای جز دروغ گفتنش نیست. به لحظه بازیگری‌اش دقت کنید: مردمک چشم‌هاش -خیره به نقطه‌ای خارج از صحنه- مدام می‌چرخد و آرام و قرار ندارد. لبخند روی صورت اشک‌آلودش، دارد از بیننده بابت گناهِ دروغ‌گویی تصدیق می‌گیرد. همان‌طور که لبخند، چشم‌هاش می‌چرخد و ثانیه‌ای خیره می‌شود به مرد و دوباره از نو -تا آن‌جا که صورتش را می‌دوزد به پنجره بیرون از قاب و دروغ را به‌زبان می‌آورد. و پس از آن است که عذاب وجدان سراغش می‌آید: صورتش شروع می‌کند به لرزیدن، چشم‌هاش انگار مُرده -حرکت نمی‌کند، لبش از حالت اُفتاده و فقط می‌لرزد. این لحظات دقیقاً پونکتوم سینمایی است که رولان بارت توضیحش می‌دهد؛ زخم و خراشی است که آدمی را می‌لرزاند و تا ابد در یادش باقی خواهد ماند. گلشیفته در نقش‌هاش آدم‌ها را تحقیر می‌کند، دروغ می‌گوید، خیانت می‌کند ولی بهش حق می‌دهی -انگار بیننده محکومِ گواهی دادن به او و گناهانش است -همان‌طور که بهمن محصص در مستند فی‌فی به‌طنز درباره چهره‌ معصومانه‌اش می‌گوید: او دارد به‌زیبایی دروغ می‌گوید.

    5. گلشیفته فراهانی در حوالی سی‌ساله‌گی، ستاره‌گی‌اش را ترک گفت و مهاجرت کرد. یک بازیگر مهاجر چه کاری می‌تواند بکند؟ -این را همه از هم می‌رسیدند و انگار باور کرده بودند که او تمام شده است -یا شاید دوست داشتند چنین باشد؛ امّا میم -این عشق ابدی سینمای ایران- شمایل نگرانش را به دنیا گسترش داد. در پترسون -که در کارنامه جارموش جایگاه ویژه‌ای دارد- او نقشی را ایفا می‌کند که تلقی یک غربی از زنان شرقی است؛ زنی آرام که به چیزهای ساده دل می‌بندد، درونی است و غم‌های عالم را توی خود می‌ریزد و بدل به یک لبخند می‌کند -چیزی شبیه به کلودیا کاردیناله در فیتزکارالدوی هرتسوک. و آن‌قدر این کلیشه را درست بازی کرده -که بعید است مردان شرقی عاشقش نشوند و مردان غربی نیز شیفته رمز و راز درونش نیز.

    6. گلشیفته پرسونای زنان ایران است -بررسی نقش‌های او شاید روان‌شناسی زن ایرانی را برساند؛ آنان که حسرت و سرکوب خود را پشت ظاهر خندان و بی‌خیال پنهان می‌کنند و گاه تن به گناه نیز می‌دهند امّا کدام آدمی است -منصف- که شهادت به این وضعیتِ آشفته نداده و به آنان حق ندهد؟ ما مردمان دروغ‌گوی فریب‌کار، بیش از یک قرن است که پشت نقاب مظلوم پنهان شده‌ایم که در نگاه دیگری موجه جلوه کنیم. و زنان پس از انقلاب، به‌دلیل تشدید گفتمان پدرسالاری و متحمل شدن شرایط سخت‌تری از مردان -برای گریختن از چنگ ظلم مردانه و ادامه حیات- بدل به فم‌فتال‌هایی شده‌اند که نه بی‌گناه هستند و نه گناه‌کار! همان‌طور که نمی‌توان «سپیده»ی درباره الی یا «هانیه‌»ی سنتوری را محکوم و یا حتّی قضاوت کرد، و یا مهاجرت «میم» را! زن ایرانی پس از انقلاب ناگزیر برای زیستن، و برای پنهان کردن حسرت‌هاش، دست به تزویر می‌زند. و تصویر این تزویر را می‌توان در نقش‌آفرینی‌های گلشیفته دنبال کرد -او به همین خاطر بازیگر بزرگ عصر ماست. و شاید به همین دلیل بسیاری از زنان از او و بازیگری‌اش دل خوشی ندارند -شاید چون پرسونای گلشیفته آینه‌ای است ترک‌خورده به وضعیت زن ایرانی.[iii]

    7. او بازیگر حرفه‌ای سینماست و این بدان معناست که در محصولات بین‌المللیِ سینمایی -با هرکیفیت- ایفای نقش کرده، و این تنها به بازیگری در آثار هنرمندانی نظیر جیم جارموش، عتیق رحیمی، لویی گرل یا کریستف اونوره خلاصه نمی‌شود بلکه حضورش در بلاک-باسترها و فیلم‌های تجاری هالیوود نشان دهنده حرفه‌ای‌گری این بازیگر ایرانی است. بازیگری برای او پیداست که تفریح نیست، شغل است. یک‌مشت دروغ ساخته ریدلی اسکات، استخراج 1 و 2 به‌عنوان تریلر-اکشن پربیننده این سال‌ها و دزدان دریایی کارائیب: مردگان حکایت نمی‌کنند نمونه‌های قابل توجهی در کارنامه گلشیفته است که نشان می‌دهد او قادر است در انواع ژانرها و مدل‌های سینمایی نقش‌آفرینی کند.

    8. شاید یکی از متفاوت‌ترین نقش‌های گلشیفته در سال‌های اخیر کاناپه تونسی ساخته مانلا لبیدی باشد؛ فیلمی درباره یک روان‌کاو تونسی که فردای انقلاب تونس -و پس از اتمام تحصیلاتش در پاریس- تصمیم به بازگشت به ریشه‌هاش و ادامه کار در وطنش می‌گیرد. ورود او به تونس با مشکلات بسیاری همراه است؛ از دریافت مجوز تا مسائل فرهنگی. علّت تفاوت این نقش‌آفرینی با سایر نقش‌هاش در «زن بودن بدون زنانگی» است؛ در این فیلم گلشیفته نشانه‌های مرسوم زنانگی را کنار می‌زند (در واقع نشانه‌هایی که مردان از زنانگی زنان انتظار دارند) و تلاش می‌کند تا خلاف انتظار بیننده مرد، مسیر روایت را پیش بگیرد. شاید چون مفهوم فیلم کاناپه تونسی فراتر و عمیق‌تر از زنانگی و مردانگی، در پی هویت انسانی است -این‌که به کدام خاک تعلق داریم؟ این می‌تواند پرسش بازیگرش نیز باشد! آیا او هم‌چنان یک بازیگر ایرانی است؟ یاد جمله‌ای از فیلم گام معلق لک‌لک می‌اُفتم: از چند مرز باید عبور کرد تا به خانه رسید؟

    9. او هر فیلمی بازی می‌کند، اضطراب چهره‌اش را به بیننده انتقال می‌دهد. (هرچند بزرگ‌ترین بازیگران دنیا چیزی در چهره‌شان هست که اساساً هستی‌شان بند آن «چیز» است -بخوانید پرسونا) و او نیز پرسونای اضطراب است؛ اضطراب زن، تزلزل یک زن و او رسانه این اضطراب است.

    ***

    [i] با بازی همایون ارشادی

    [ii] Slow-motion

    [iii] جالب این‌جاست که رسانه‌های حاکمیت پدرسالار ایران نیز نسبت به این نکته بارها واکنش نشان داده و برای مثال خبرگزاری مشرق نیوز به‌عنوان رسانه نزدیک به سازمان اطلاعات سپاه پاسداران مورخ اول مهرماه 1399 گفت‌وگویی منتشر می‌کند با این تیتر: حجاب اجباری باعث ریاکاری و دو رویی در زنان می‌شود.

    بازیگر بازیگر زن گلشیفته فراهانی بازیگر ایرانی
    اشتراک Email Telegram WhatsApp Copy Link
    مقاله قبلیرهایی از سلطه پدر / بررسی فمینیستی داستان کوتاه «دخترهای سرهنگ مرحوم» اثر کاترین منسفیلد
    مقاله بعدی بازی بد و بد‌تر / نگاهی به برنامۀ کنسرتینو
    علی فرهمند

    مطالب مرتبط

    جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

    محمد عبدی

    یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

    سحر عصرآزاد

    زیبایی‌شناسی مکان در سینمای بلا تار: از رئالیسم شهری تا مینیمالیسم روستایی

    پرویز جاهد
    نظرتان را به اشتراک بگذارید

    Comments are closed.

    پیشنهاد سردبیر

    دان سیگل و اقتباس نئو نوآر از «آدمکش‌ها»ی ارنست همینگوی

    داستان‌های فینیکس | ۱- فیل در تاریکی

    گچ | داستان کوتاه از دیوید سالایی

    ما را همراهی کنید
    • YouTube
    • Instagram
    • Telegram
    • Facebook
    • Twitter
    پربازدیدترین ها
    Demo
    پربازدیدترین‌ها

    جشنواره فیلم کن ۲۰۲۵ | «ارزش‌های احساسی»؛ زن، بازیگری و سینما

    من و ميس منديبل | داستان کوتاه از دونالد بارتلمی

    یک پنجره برای دیدن؛ کلاسیک‌ها | به بهانۀ ۷۰ سالگی فیلم «خارش هفت ساله»

    پیشنهاد سردبیر

    لهجه من، هویت من: وقتی نژادپرستی زبانی خودش را پشت تمسخر پنهان می‌کند

    امیر گنجوی

    آن سوی فینچر / درباره فیلم Mank (منک)

    امین نور

    چرا باید فیلم‌های معمایی را چند بار دید؟ / تجربه تماشای دوباره فایت کلاب

    پریسا جوانفر

    مجله تخصصی فینیکس در راستای ایجاد فضایی کاملا آزاد در بیان نظرات، از نویسنده‌ها و افراد حرفه‌ای و شناخته‌شده در زمینه‌های تخصصیِ سینما، ادبیات، اندیشه، نقاشی، تئاتر، معماری و شهرسازی شکل گرفته است.
    این وبسایت وابسته به مرکز فرهنگی هنری فینیکس واقع در تورنتو کانادا است. لازم به ذکر است که موضع‌گیری‌های نویسندگان کاملاً شخصی است و فینیکس مسئولیتی در قبال مواضع ندارد.
    حقوق کلیه مطالب برای مجله فرهنگی – هنری فینیکس محفوظ است. نقل مطالب با ذکر منبع بلامانع است.

    10 Center Ave, Unit A Second Floor, North York M2M 2L3
    • Home

    Type above and press Enter to search. Press Esc to cancel.